تعداد بازدید: 5096

توصیه به دیگران 13

سه شنبه 5 ارديبهشت 1391-1:7

هوای پاک دهاتم برفته است از یاد

به بهانه برداشت بی رویه شن و ماسه و ویرانی طبیعت زیبای خطیرکوه؛دیگر کسی برای سامباروک ، سولی، زرشک، ولیک، سیب وحشی، گالش انگور و...دلش تنگ نمی شود.غم نان پنجه کش و نان گرده و کچیله نون و آش گزنه و آش زرشک و تفره و...کم تر آزار می رساند که غم مردن خطیرکوه،این بچه سرراهی!


مازندنومه،سردبیر:خطیرکوه منطقه ای زیباست که زمانی جزو تهران(فیروزکوه)بود و مدتی جزو مازندران و حال نیز بخشی از سمنان شده است!البته سمنانی ها لطف شان شامل حال ما شده و تمام خطیرکوه را به نفع خود مصادره نکرده اند و قسمتی از آن را برای ما باقی گذاشته اند!هر چند سمنانی ها در سکوت نه فقط خاک خطیرکوه،بل به روستاهایی از چهاردانگه نیز دست درازی کرده اند و اکنون در پی بردن آب خزر هستند!

مصیبت خطیرکوه-این فرزند سرراهی- همین چند خط نیست که گفته شد.این سال ها نام خطیرکوه را نه به آبشار کمرود و چشمه چمن و چشمه جمال تاشه و چشمه متالی و چشمه باغک و چشمه ماسکره و فک چشمه و چشمه سر چاک و هلی دره و چشمه سرکی و چشمه کارا و چشمه کلاته و چشمه تسن چال و چشمه ده پشت و چشمه للـه و چشمه خربندون و چشمه استین سر و... می شناسند و نه از خطیرکوه به تپه زیبای کتلیم و قله قدمگاه و درختان جنگلی اورس و بلوط و نمدار و مرس و تل و آلوچه صحرایی و زرشک و وجر و سیب تلخ و انواع علف های بهاره و صد ها گیاه دیگر نام می برند.

این سال ها خطیرکوه نان داشته های بومی اش را نمی خورد و کسی از شهرت کره و آروشه و لور و عسل این جا نمی گوید.

دیگر کسی برای سامباروک ، سولی، زرشک، ولیک، سیب وحشی، گالش انگور و...دلش تنگ نمی شود.غم نان پنجه کش و نان گرده و کچیله نون و آش گزنه و آش زرشک و تفره و...کم تر آزار می رساند که غم مردن خطیرکوه.

خطیرکوه در حال نزار است؛این را نفیر کامیون های عبوری که از شن و ماسه لبریزند و بانگ های و هوی لودر و بولدزهایی که شن و ماسه را از بستر رودخانه ها برمی دارند ، به ما می گوید.

این سال ها نام خطیرکوه با برداشت شن و ماسه آمیخته شده است.در تغافل و کم کاری کاربدستان،جوانان این منطقه برای سرزمین مادری شان دل می سوزانند:" این همه کارخونه ی ماسه شویی واسه چیه؟ از زرشک دره به بعد دیگه قلمرو اونا شده! تا چند سال پیش تو کف رودخونه ها جولان می دادن الان دیگه به کوه ها هم رحم نمی کنن،خیلی بده که نه محیط زیست سمنان ، نه محیط زیست مازندران کاری نمی کنن.این همه سیلی که تو رودخونه میاد دقیقا دلیلش همینه،بستر رودخونه تقریبا نسبت به چند سال پیش یکی دو متر پایین تر رفته،اون وقت ما هنوز ساکتیم.متاسفانه فکر می کنیم چون این کارخونه ها پایین تر از روستاهای لرد،رودبار ،پاقلعه ،کمرود هستند هیچ تاثیری بهشون ندارن اما حقیقت چیزه دیگه ایه. حداقل محیط زیست بیاد یه طرح هایی رو اجرا کنه که طبیعت خطیرکوه(رودخونه و کوه های مورد برداشت) بتونن خودشونو ترمیم کنن،مثلا فقط چند ماه به اونا اجازه ی بهره برداری بدن..."

این ها دل نوشته یک وبلاگ نویس خطیرکوهی است.واقعیت این است که برداشت های بی رویه شن و ماسه زخمی بر پیکر طبیعت زیبای خطیرکوه وارد کرده است که در کوتاه مدت این زخم ناسور درمان شدنی نیست.

*دشمن شماره یک طبیعت و محیط زیست هستیم


کیفیت مطلوب و دسترسی آسان به منابع شن و ماسه باعث گسترش روز افزون و بی رویه استفاده از آن شده است. شیب های تند، افتادگی بستر و فرسایش سواحل تنها بخشی از نتایج برداشت بی رویه مصالح از هر رودخانه ای است.این ها یعنی این که ما دشمن شماره یک طبیعت و محیط زیست هستیم.

برداشت رسوبات آبرفتی از بستر رودخانه ‌ها موجب تغییرات مورفودینامیکی می ‌شود. این تغییرات محدود به محل استخراج نیست بلکه کیلومترها بالاتر یا پائین تر از آن ظاهر می ‌شود که کاهش یا ناپایداری لایه زیرین بستر و داخل شدن ذرات ریز در محیط آبی همراه با بروز فرسایش اضافی، از جمله این تغییرات است.

بروز تغییرات در محیط زیست سبب دگرگونی ترکیب و تعادل جمعیت زیستمندان آبزی شده و در نتیجه باروری و کارکردهای اکوسیستم را تغییر می ‌دهد.

اختلال در تعادل بیولوژیکی رودخانه در اثر برداشت شن و ماسه از بستر آن دارای دو اثر بنیادی یکی تغییر در الگوی جریان طبیعی آب در نتیجه تغییر و دگرگونی در مقطع طولی و عرضی رودخانه به دلیل عمیق ‌سازی بستر و تشدید فرسایش و دیگری افزایش بار محیط زیست با مواد رسوبی معلق در نتیجه آب مورد استفاده در شستشوی شن و ماسه و همینطور عملیات بهره برداری از شن و ماسه است.

*قلعه کم اقبال

چند سالیست که فعالان محیط زیست و میراث فرهنگی مازندران هشدار می دهند که قلعه تاریخی اسپهبد خورشيد مازندران به‌دليل تعيين نشدن حريم و برداشت بي‌رويه از معادن و شن و ماسه که در نزديکي اين اثر ثبت شده واقع شده،مورد تخريب و تجاوز قرار گرفته و رو به نابودی است.

این در حالیست که درحوالي اين قلعه محل تيراندازي يک پادگان نظامي وجود دارد که سر وصدای ناشی از آن نیز تهديدی جدي براي قلعه تاريخي اسپهبد خورشيد به شمار مي‌رود.

اقبال اسپهد خورشيد کم است،این قلعه در مسير جاده فيروز کوه و خطيرکوه، درست در جایی قرار گرفته که محل برداشت معادن شن و ماسه استان مازندران است. برداشت‌هاي بي‌رويه سال‌هاي اخير باعث شده بولدوزرهاي حفاري شن و ماسه به کوه اسپهد خورشيد نزديک‌تر شوند.

کارشناسان می گویند:به دلیل آهکی بودن غار ، انجام هرگونه عملیات تیراندازی که باعث ارتعاشات صوتی می شود ، و عملیات برداشت شن و ماسه که سبب رانش زمین می شود ، می تواند به آسیب دیدگی جدی این مکان با ارزش منجر شود.

*هوای پاک دهاتم برفته است از یاد

به فاضلاب صنایع
زباله و پسماند
کمر به ذلت آب و
زمین خود بستیم

به هیچ چاه عمیقُ رود و دریاچه
نداده ایم امان و
چشم خود بستیم

هوای پاک دهاتم
برفته است از یاد
از این هوای مه آلود و پر ز بو ، خستیم

زباله های کثیف ِ
رادیو اکتیو
به جنگ عمق حیاتند و
ما چه بد مستیم

سموم ضد حیات و
فریب نوترکیب
بسا که نظم وجودی
بدین نمط شُستیم

فغان ز این همه بطری و
ظروف بد مصرف!
به صبح وشام، مشمّا و نایلونی دستیم

بشر رفاه طلب کرد و
کبرو خودستایی کرد
بسا ز قید محیط و
هم خدا، رستیم.

محیط زیست و طبیعت تنها به ما تعلق ندارد،فرزندان ما هم از آن سهمی دارند. شرط بلاغ گفته شد،پند و ملالش بر گردن کاربدستان.چشم بر روی حقایق دردناک اطراف مان نبندیم.

-شعر: رضا فولادی فر

-عکس:ارسالی مخاطبان


  • يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

    خطيركوه منطقه اي زيبا درشمال ايران است. ازخطير كوه ديدن كنيدولي آلوده نكنيد.در خطير كوه روستاهاي زيادي وجود داردحتما به روستاي برنت نيز سر بزنيد.

    • جمعه 2 تير 1391-0:0

      آدرسشم میدادی بد نبود تا یه حالی بهشون بدیم

      • رضا فولادي فردپاسخ به این دیدگاه 0 1
        يکشنبه 10 ارديبهشت 1391-0:0

        از خوانش سايت شما خوشوقت شدم
        همچنين از اينه از شعر اين حقير هم در سايت خود استفاده كرديد متشكرم

        • شنبه 9 ارديبهشت 1391-0:0

          یادش بخیر، استاد کیوس گوران می گفت: ای دپیته عطر مه مازندرون سرخ گِل... واقعا یادش بخیر...
          یکی از رهبران قبایل سرخپوستان (سیاتل) آمریکا در نامه ای به رئیس جمهور این کشور اینگونه بیان می کنه:
          وقتی آخرین درخت بریده شد و آخرین پرنده شکار شد و لطافت چشمه ها از بین رفت، آن وقت است که می فهمیم پول را نمی توان خورد...

          • شنبه 9 ارديبهشت 1391-0:0

            چقدر دل سوزاندید برای طبیعت اما چقدر بی خیالند آنها که باید شب خواب نداشته باشند از این همه تجاوز به طبیعت!!!

            • شنبه 9 ارديبهشت 1391-0:0

              متشکر از شما که به مسایل فرهنگی و ومحیط زیستی اهمیت می دهید.مسئولان از خواب بیدار شوند

              • نعمت زادهپاسخ به این دیدگاه 1 0
                شنبه 9 ارديبهشت 1391-0:0

                من دو سال پیش رفتم خطیرکوه.تو مسیر فقط کامیون دیدم و اسه برداری.چقدر هم خطر داره جاده با حضور کامیونها.دیده بینایی نیست؟

                • چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391-0:0

                  مگه شن و ماسه معدن نیست؛ کدام فروشنده مجوز سازمان صنعت، معدن و تجارت داره؟

                  • چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391-0:0

                    متاسف شدم.متاسف....چه کنیم؟تیشه بر ریشه می زنیم

                    • کیوس گورانپاسخ به این دیدگاه 0 1
                      چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391-0:0

                      انچه به قلم سردبیر محترم و به سوگ
                      (خطیر کوه ) رفت درواقع بیتی است از مثنوی هفتاد من که باید برای کلیه رودخانه های این دیار اورد !
                      در اسیب شناسی این واقعه ( بخوان فاجعه!) همه ی اصحاب دخیل نظیر وزارت نیرو بعنوان متولی اصلی اب و منابع و مجاری و مستحدثاتش - وزارت کشوربعنوان مسئول صدور مجوز برداشت شن و ماسه - بهره برداران اوردهای رسوبی- ومحاکم قضائی که به دعاوی مطروحه و مرتبط میپردازند / نیک میدانندکه چه شده است و چه دارد میشود اما حاصل انکه (برداشت)ها به چند
                      برابر حجم (اورد) رسیده است و مجاری
                      ما بدل به زهکش منطقه شدند و ابنیه ابی
                      رو به ویرانی..!
                      قانون اب که (هرگونه دخل و تصرف در بستر رودخانه ها )را بدون اجازه وزارت نیرو
                      منع میکند - قانونی در مقابل دارد که وزارت
                      کشور را مسئول صدور مجوز برداشت شن
                      و ماسه معرفی میکند . البته به تعارف و
                      تبصره ای نظر وزارت نیرو را اولی میداند اما
                      در عمل ا ین وزارت نیروست که محلی از اعراب ندارد...!
                      ونتیجه ؟ نتیجه بازار اشفته ای است که متولیان و مسئولان را هم به غمض عین برد واثار زیانبار ان به شرح قصه دیگران در
                      امد !! راستی چرا به نشستی - همایشی - نمایشی! - ورود ثالثی برای
                      شناسائی ( هر که در او غش باشد)
                      امری چنین خطیربه دایره نمی اید که اگر
                      فاجعه ای در شرف تکوین است - که تردیدی به وقوع ان نیست ! - راهی برای پیشگیری اش ارائه بفرمایند؟
                      بنده راقم این سطور که سالها به مسئولیت مرتبط در اب مازندران اشتغال
                      داشتم / حکایتها دارم از چرائی بروز این
                      حادثه اما نه ان زمان گوش پذیرا برای
                      گزارشها و فریادهایم دیدم و نه اکنون
                      که غریب منظر خانقه دیرینم...!
                      اب را ( ابرو ) از کف رفت و رودخانه
                      را ( خانه ) ! و سر خم می سلامت
                      شکند اگر سبوئی................


                      ©2013 APG.ir