تعداد بازدید: 2805

توصیه به دیگران 2

پنجشنبه 12 مرداد 1391-2:50

رسول صدر عاملی:دوره‌ی به شدت سختی را می‌گذرانیم

در گفت و گوی مازندنومه با رسول صدرعاملی-کارگردان سینمای ایران-مطرح شد:دولتمردان از ابتدا سینما را دوست نداشته‌اند و گویا سینما روی دست شان مانده بود که چه بکنند/در حال حاضر دو نوع فیلم ساخته می‌شود:عوام پسند و فیلم‌های سفارشی/سینما اکنون به یک توقف کامل رسیده است/کسی علاقه مند نیست بگوید مثلا بین یک پزشک و بیمارش و یا یک استاد دانشگاه و دانشجویش، چه گذشت اما همه علاقه‌مند درباره سینما حرف دربیاورند.


مازندنومه،کلثوم فلاحی:رسول صدرعاملی-کارگردان برجسته سینمای ایران- عصر روز چهارشنبه برای نقد و بررسی فیلم " هرشب تنهایی" به ساری آمد.

 اعضای انجمن سینمای جوان مازندران، ابتدا به تماشای این فیلم نشستند و بعد با حضور کارگردان به بررسی و  نقد آن پرداختند.

  صدرعاملی در حاشیه این برنامه با مازندنومه گفت‌و گو کرد. وی ابتدا اطمینان حاصل کرد که با یک رسانه محلی به گفت‌و گو می‌پردازد و گفت « سایت محلی را هستم» و سپس قول گرفت که این گفت‌و گو فقط در مازندنومه منتشر شود.

-----

 مازندنومه: وضعیت سینمای ایران را در سال‌های اخیر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 صدرعاملی: به نظرم یک اشکال اساسی وجود دارد که در سینمای ایران دیده می‌شود و آن، این است که با توجه به شرایط موجود، اساسا دولتمردان از ابتدا سینما را دوست نداشته‌اند و گویا سینما روی دست شان مانده بود که چه بکنند!

 شاید از یک بابت باید خوشحال باشیم که گذاشتند ما فیلم بسازیم و از جهتی دیگر هم سینما به یک انجماد و یخ‌زدگی رسیده است و فیلمی که حاصل خلاقیت، شور، شوق و توان یک فیلم‌ساز باشد، کمتر ساخته می شود.

 در حال حاضر دو نوع فیلم ساخته می‌شود که یک نوع به شدت عوام پسند و شکل دوم هم فیلم‌های سفارشی است.

 فیلم های مستقل که برگرفته از اندیشه، فکر، دانش، تعقل و تامل یک نویسنده و کارگردان باشد خیلی کم تولید می‌شود و در صورت تولید هم با مشکلات جدی روبه‌رو است.

از طرفی هم هزینه‌ها به شدت افزایش یافته و سینما هنر گران‌قیمتی است. همان فیلمی که دو سال قبل به طور مثال با 250 میلیون تومان ساخته می‌شد ، اکنون هزینه‌ای کمتر از 700 میلیون تومان ندارد و ریسک سرمایه‌گذاری هم افزایش یافته است،بنابراین بخش خصوصی نمی‌تواند این جسارت را داشته باشد که سرمایه‌گذاری کند و سرمایه‌گذاری دولت هم بر روی فیلم‌هایی است که خودش می‌خواهد و دوست دارد که تولید شود که البته همان فیلم‌ها هم به شکل خوبی تولید نمی‌شود.

به نظرم یک دوره‌ی به شدت سختی را می‌گذرانیم که واقعا نمی‌دانم در انتها چه می‌شود. زمانی در دنیا سینمای برتر بودیم و امروز به شرایطی رسیدیم که سینمای ترکیه، کره جنوبی و بخشی از سینمای ژاپن به شدت سینمای بهتری نسبت به ما شده‌اند و فیلم‌سازان ما همینطور نشسته‌اند.

 فیلم‌ساز ورزشکار نیست که بگوییم سنی از او گذشته، هر اندازه تجربه فیلم‌ساز و نویسنده بیشتر می‌شود بهتر می‌توانند کار کنند.

 افرادی که در این 30 سال تجربه اندوخته‌اند و همواره آثار آنه رو به بهتر و مطلوب شدن بود، مدت‌هاست که بیکار مانده‌اند و من نمی‌دانم تاوان این مسئله را چه‌طور می‌توان پرداخت؟

 اگر یک فیلم‌ساز که می‌توانست حتی یک فیلم بسازد و آن را نساخت، این خیلی هزینه دارد. هزینه این بیکاری و آن خانه نشینی و گوشه نشینی فیلم‌سازان را چه کسی می‌پردازد؟ سینما اکنون به یک توقف کامل رسیده است.

 مازندنومه: ارزیابی شما از فضای نقد فیلم و سینما در کشور چیست؟

 صدرعاملی: باید یک سینمایی باشد تا نقد شود. کار نقادی در تلویزیون کاملا جهت‌دار است و فارغ از اینکه فیلم چقدر خوب است یا بد، گویا تمام تلاش بر این است که شان سینماگر را پایین بیاورد.

 اگر یک نقد جدی‌تری هم بخواهیم، لازمه‌ی این نقد آن است که ابتدا بتوان فیلم‌هایی ساخت و بعد از آن دفاع کرد و سپس فضای نقد هم خودبه خود ایجاد می‌شود.

به هرحال ، حال و هوای نقد فیلم و تولید از هم جدا نیست و با هم رشد می‌کنند ، هر اندازه تنوع فیلم‌ها بیشتر باشد فضای نقد و نقادی هم مطلوب‌تر می‌شود.

 مازندنومه: بررسی شما از فیلم‌های طنز و کمدی که در سال‌های اخیر ارائه شده چیست؟ گویا صرفا نام طنز دارند و در قالب هزل و هجو تولید می‌شوند.

 صدرعاملی: آن فیلم‌ها را هیچ‌وقت طنز نمی‌دانم. یک سری لودگی است که از تلویزیون شروع می‌شود و اغلب کارهای تلویزیونی است و هیچ اشکالی هم ندارد ، کارهای 90 شبی و روتین که مثلا برای رفع خستگی تماشاگر در آخر شب مفید است اما وقتی این می‌خواهد تبدیل به سینما شود، روی پرده بیاید و مردم به خاطر آن در صف بایستند و بلیط بخرند باید ارتقا یابد و متاسفانه جز چند آثار ماندگار طنز، کار به دردبخوری ارائه نشده است.

 در واقع این کارها بیشتر هجو ، کارهای ساده‌پسند و عوام‌پسند که مبتنی بر بازیگر است و فیلم‌ساز خیلی در آن دخالت ندارد. بازیگر جلوی دوربین می‌آید و یک سری ادا در‌می‌آورد که تماشاگر دوست دارد و اگر آن بازیگر نباشد، آن اتفاق نمی‌افتد، یعنی زاییده‌ی تخیل و قدرت و توانایی یک نویسنده و فیلم‌ساز نیست و مانند شومنی است که در یک برنامه حرمات خنده‌دار انجام می‌دهد و همه می‌خندند، در همان حد است.

مازندنومه: اخیرا دو تن از بانوان سینما از مشکلات اخلاقی در سینمای کشور سخن گفته‌اند و پیش از آن نیز سلحشور این موضوع را مطرح کرده بود. نظر شما در این رابطه چیست؟

 صدرعاملی: سینما مقوله‌ی جذابی است و دیگران خیلی دوست دارند که درباره آن حرف بزنند، یک کلمه بشنوند و چهل‌کلاغ کنند اما این را با اطمینان می‌گویم ، چیزی که این دوستان اسمش را فساد می‌گذارند یا کم‌اخلاقی و بی‌اخلاقی، مطمئن باشید در بقیه صنوف، خیلی بیشتر است.

در سینما ما دیده‌ می‌شویم و غیبت کردن از آدم‌ها جذاب است. وقتی درباره یک بازیگر، یک کلمه می‌شنوید ناخودآگاه آن یک کلمه هی اضافه شده و تبدیل به تخیل می‌شود اما در حقیقت همان قدر که فیلم‌های ما روی پرده است اعمال ما هم روی پرده است و اگر یک خلاف جدی هم وجود داشت خیلی بیشتر دیده می‌شود تا یک پزشک، پرستار، بازرگان، استاد دانشگاه، معلم دبیرستان و یا بقیه صنوف؛ آنجا دیده نمی‌شوند چون کسی علاقه مند نیست بگوید مثلا بین یک پزشک و بیمارش و یا یک استاد دانشگاه و دانشجویش، چه گذشت اما همه علاقه‌مند هستند که اگر چیزی هم نبود درباره سینما حرف دربیاورند.

طبیعی است که سینما هم مثل هرجای دیگر بدو خوب و زشت و زیبا دارد اما با اطمینان می‌گویم میزان زشتی‌ها و بدی‌های سینما نسبت به ظرفیتی که دارد بسیار اندک است.‌

مازندنومه: در صحبت‌های تان گفتید که مدتی در برنامه‌های کودکان مبتلا به سرطان حضور داشتید. دومین بیمارستان فوق تخصصی کودکان مبتلا به سرطان کشور(ماهک) در ساری در دست احداث است. به عنوان یک هنرمند چگونه مردم را دعوت به مشارکت می‌کنید؟

صدرعاملی:‌ به نظر می‌رسد همه برکت و احساس خوبی که می‌توانیم نسبت به خودمان داشته باشیم در این است که همدلی و همراهی را یاد بگیریم.

در نوع رابطه برقرار کردن با کسی که بیمار است فارغ از ترحم و کمک‌های بی‌مورد، به این درک برسیم که چگونه با او رفتار کنیم.

یک بیمار آنچه بیش از همه نیاز دارد، فهمیده شدن و درک درست از موقعیتش توسط اطرافیان است و از همه مهم‌تر چیزی که خوشحالش می‌کند دوستانی است که بداند در هر شرایطی کنارش هستند.

فرهنگ با بیمار زندگی کردن و خدمت رسانی به بیمار ، بسیار فرهنگ مهمی است و به نظرم این فرهنگ در ذات ایرانی‌ها وجود دارد و همیشه به دیگران کمک می‌کنند فقط روند این کمک‌رسانی باید هوشمندانه‌تر و علمی‌تر باشد.


  • جمعه 13 مرداد 1391-0:0

    این جلسه به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با همکاری انجمن سینمای جوانان دفتر ساری برگزار شد.
    من بعنوان کسی که در این برنامه حاضر بودم به شدت از اداره کل ارشاد بخاطر این حرکت پر فروغش تشکر می کنم. شاید یاد بگیرند که ادامه بدن. راستی اسم برنامه هم تا جایی که یادم میاد، بررسی نقش رسانه بر فرهنگ رضوی بود نه نقد فیلم آقای صدر عاملی.
    بهرحال دمشون گرم.

    • ابوالحسن سلیمانیپاسخ به این دیدگاه 0 0
      جمعه 13 مرداد 1391-0:0

      مصاحبه ی خوبی بود.سینمای ایران نفسش به شماره افتاده و سراغ فیلمهای خوب را در آرشیوها باید گرفت.راستی استاد بیضایی کجاست؟

      • پنجشنبه 12 مرداد 1391-0:0

        واقعیت سینمای یاران همان است که در جواب سئوال اولتان آقای صدر گفتند.سینمای واقعی الان نداریم.سفارشی ساز و گیشه پسند میسازند همه

        • پنجشنبه 12 مرداد 1391-0:0

          از جسارت و شفافیت کلام آقای عاملی تشکر میکنم

          • پنجشنبه 12 مرداد 1391-0:0

            من فیلم دختر با کفشهای کتانی را در سینما سپهر ساری دیدم.آن موقع برای خودش جسارت آمیز و تکان دهنده بود. ای کاش خبر داشتم و به این جلسه می امدم


            ©2013 APG.ir