تعداد بازدید: 2765

توصیه به دیگران 3

سه شنبه 17 مرداد 1391-12:4

او یک خبرنگار است!

به بهانه روز خبرنگار/یکی می گوید: او فضول است! دیگری از راه نرسیده او را مخرب معرفی می کند! یکی هم او را دردسر می داند! یکی دیگر عقده ایش می نامد! یکی مدعی می شود که او با من تسویه حساب شخصی می کند! در جایی از او شکایت شده و موذی معرفی می شود! یکی هم پیدا می شود فراتر از بزرگ نمایی، بناحق او را به سیاه نمایی متهم می کند! گاهی هم به او تهمت پولکی بودن و حق حساب بگیر و باج خواهی می زنند! راستی او چه کسی است؟!


مازندنومه؛یادداشت مهمان؛صادقعلی رنجبر،عضو هیئت علمی دانشگاه:همه جا سرک می کشد، از همه چیز می پرسد، آرام و قرار ندارد، بی تابی می کند، می خواهد از همه چیز سر در بیاورد، به استقبال خطر می رود، آبرو می گذارد، تحقیر می شود، محرومیت را به جان می خرد، گاهی مثل اسپند می گدازد، گاهی خواب را از چشمانش می رباید، دردنگار است، اگر لازم شود، خون نگار هم می شود، سر نترس دارد، ماجراجوی تمام عیار است، همه جا هست، با همه هست، روز و شب نمی شناسد، خسته نمی شود، از رو نمی رود، از در که بیرونش کنند، از پنجره بر می گردد، جای مردم کتک می خورد، جور افکار عمومی را می کشد، قلم او نور است، می خواهد روشنگری کند، به تنویر افکار عمومی می اندیشد، می خواهد چراغی در تاریکی روشن کند، کارش ابهام زدایی است، گره گشاست و طرفدار شفافیت است، دوره گردی می کند و خبر می خرد و رایگان به افکار عمومی هبه می کند، حرص می خورد و سلامتی اش همواره در خطر است، استراحت ندارد و می گوید که نسبت به همه چیز احساس مسئولیت می کند، راستی او کیست؟!

یکی می گوید: او فضول است! دیگری از راه نرسیده او را مخرب معرفی می کند! یکی هم او را دردسر می داند! یکی دیگر عقده ایش می نامد! یکی مدعی می شود که او با من تسویه حساب شخصی می کند! در جایی از او شکایت شده و موذی معرفی می شود! در جایی هم خواندم که او موی دماغ است! یکی هم او را دارای کیش شخصیت می داند! و چند قدم آن طرف تر مشتی به صورتش زده و سوءاستفاده گر و زیاده خواه تلقی می شود! در برخی از جلسات به او متلک می گویند که از کاه، کوه درست می کند و هوچی گر است! یکی هم پیدا می شود فراتر از بزرگ نمایی، بناحق او را به سیاه نمایی متهم می کند! گاهی هم به او تهمت پولکی بودن و حق حساب بگیر و باج خواهی می زنند! راستی او چه کسی است؟!

او چگونه روزگار می گذراند؟ آیا همیشه و همه جا عزیز است و عزت او ماندگاری دارد؟ یا اینکه اگر حتی یک کارش مزاجی را مشمئز کند، عزت او به ذلت تبدیل شده و ورق برمی گردد!؟

آیا تمکن مالی دارد و مثل سوژه هایش پول پارو می کند یا آنکه مثل همه آسیب پذیرها و قربانیان نوسانات اقتصادی جامعه با مشکلات متعدد معیشتی دست و پنجه نرم می کند؟!

راستی او چه کسی است که غصه همه را می خورد و پای درد دیگران می گرید و می گریاند، اما کسی تصویری از پشت صحنه زندگی او نمی گیرد و گزارشی تهیه نمی کند؟!

او کیست که به معیشت همه مردم می اندیشد و اما کسی از معیشت او سراغی نمی گیرد؟!

او کیست که تنها به جرم نقش آفرینی حرفه ای و ایفای صادقانه رسالت شغلی، مستوجب این همه بدرفتاری و بدگفتاری است؟!

او کیست که در این راه گاهی دوستانش را با خود دشمن می کند و گاهی هم نمی تواند دوستی بگزیند؟!

او کیست که بیمار او نسخه شفابخش او را بر سرش می کوبد و او را از بالین خود می راند؟!

یقیناً او کسی بجز آئینه نیست که صادقانه و صاف و بی ریا با انعکاس واقعیات محرز و به چشم آوردن آنها، موجبات شکسته شدن خود را توسط خطاکاران فراهم می آورد!

یقیناً او کسی بجز شیشه صاف نیست که همیشه بجای انکاری که دیوار دارد، امکان دیدار با آن سوی واقعیات را فراهم نگه می دارد!

یقیناً او آب زلالی ست که در متن واقعیات جاری است و در مسیر چشمه ساران زاینده آب تا دریاها از مسیرهای سنگلاخی و صعب العبوری گذر کرده و زلالی شان ناشی از تأثیرگذاری بر بستری است که از آن می گذرند!

در یک کلام بگویم که او یک خبرنگار است!

خبرنگاری که مثل خون در رگهای حیاتی پیکره جامعه جاری است تا سلامت یکایک اعضای آن را تضمین کند!

خبرنگاری که فریاد گلوهای خفقان گرفته بی فریاد و تحت فشار در یک سازمان یا مجموعه مدیریتی است!

خبرنگاری که قلم او راهگشا، قفل گشا، مشکل گشا، گره گشا، بن بست گشا، عقده گشا، دلگشا و دیده گشاست!

خبرنگاری که موفقیتش را در آوارگی اش می جوید و موقعیتش با آزادگی اش در تناقض است!

خبرنگاری که پیشه اش عشقبازی است و در کار عشق کاسبی نمی داند و همانند همه جانبازان، سربازان، دلبازان، عشقبازان و پاکبازان، بُردشان به بازندگی است!

17 مرداد به اعتبار کار بزرگ خبرنگار خون نگار، یعنی شهادت شهید محمود صارمی، قبل از اینکه محدود به روز معیشت پردازی خبرنگاران باشد، روز رسالت پردازی و در اصل ارائه الگو به خبرنگارانی است که گاهی اوقات در مسیر ناملایمات و فقدان خلاقیت ها، دچار روزمرگی؛ یکنواختی، دلسردی، خستگی و یا دلزدگی می شوند!

خبرنگار در جامعه ما غریب و مظلوم است و خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم، قیچی و یا محدود و مطرود می شود و این به فقدان فرهنگ مواجهه و کمبود ظرفیت تحمل خبرنگاران در برخی از مدیران برمی گردد که متآسفانه این همه ابهام و فشار و اتهام را متوجه خبرنگاران می کنند و در این رابطه ما باید از طریق رسانه ها و مدیران ارشد به فرهنگ سازی و زمینه پردازی مبادرت جوئیم.

اما در فراز پایانی این یادداشت لازم است علاوه بر همه تعابیر آسمانی و محتوایی، نگاه دومی هم به نامگذاری روز خبرنگار و مناسبت آن با شهادت خبرنگار شهید صارمی صورت پذیرد:

1-بلاتردید یکی از دلایل این نامگذاری، توجه افزایی معیشتی در نگرش مدیران به قشری بنام خبرنگار و در نگاهی وسیع تر همان اصحاب رسانه است که شاید تا قبل از این نامگذاری آن چنان در اولویت توجه قرار نداشتند! زیرا خبرنگاران هم مثل همه اقشار جامعه دارای یک زندگی مادی اند و اگر چه به شدت باید با افراط گرایی آنها در مسائل مادی و مالی مخالفت ورزید، اما از سویی دیگر باید بشدت طرفدار تقویت معیشت و رفاه آنها و بعبارتی مقدمه چینی برای ریلکس سازی ذهنی در آنها بود و تأکید کرد که مدیران ذیربط نباید با بی توجهی های خود به مسائل معیشتی خبرنگاران، آنها را درگیر و وادار به تکاثر در مادی گرایی کنند!

2-پرهیز از دادن وعده های توخالی به خبرنگاران، پرهیز از بیان انتظار عدول خبرنگاران از مواضع اصولی به خاطر کمترین توجهات مادی و سازمانی، پرهیز از تحمیل خبر، پرهیز از مجیزگو کردن برخی خبرنگاران، پرهیز اعمال فشار برای حذف برخی خبرها بجای پاسخگویی و پرهیز از ارائه تکذیبیه های دروغ در قبال خبرهای درست

3-رعایت شأن خبرنگاران در هر سطحی اعم از محلی و بومی، استانی و یا ملی الزامی است و خبرنگاران مثل همه شهروندان نباید در هیچیک از مراحل فعالیتی خود با اهانت مدیران و یا هر موهن دیگری مواجه شوند!

4-پرهیز از تبعیض در میان خبرنگاران در قالب ترجیح خبرنگاران ملی بر خبرنگاران بومی و یا اولویت خبرنگاران مرکز استان و شهرهای بزرگتر بر خبرنگاران شهرستانهای کوچک تر و دوردست و یا حتی خبرنگاران رسانه ملی یر سایر رسانه ها و نیز  رسانه های مکتوب بر مجازی در ارائه امکانات و تخصیص سهمیه های معیشتی، حضور در جلسات عالی تر و یا همراهی با مدیران در سفرهای خارجی که طبعاً تابع فرمولی شود تا دوردست ترین خبرنگاران نیز با معیار تعداد فعالیت خبری، امکان بهره مندی داشته باشند.

5-اعتلای ظرفیت و آستانه تحمل مدیران و پرهیز از مواضع انتقامی، شکایتهای قضائی، تخریب رسانه ای، تبعید و یا تنزیل موقعیت سازمانی و یا هرگونه برخورد بازتابی با خبرنگاران بسیار موضوع اساسی است و مدیران باید در تأمین و تقویت مصونیت قضائی و امنیت شغلی خبرنگاران کمک کنند.

6-حمایت قضائی ارشاد اسلامی از خبرنگاران در معرفی و یا تأمین دستمزد وکیل و توجیه کلی قضات و نیز کمک به بررسی تخصصی شکایتهای رسانه ای از خبرنگاران

7-بکارگیری خبرنگاران مجرب در اتاق های فکر و هم اندیشی و انتصاب بعنوان مشاور و غیره در راستای استفاده بهینه از توان فکری، وسعت اطلاعات و تجربه های کاری خبرنگاران

8-تغذیه خبری خبرنگاران و پرهیز از بایکوت خبری آنها و استفاده از قدرت پوشش دهندگی رسانه ها و پرهیز از جایگزین کردن روابط عمومی ها

9-تجزیه و تحلیل نگاه های نقادانه منتقدان و فعالان رسانه ای با به کارگیری نیروهای تخصصی و آنالیزور

10-تقویت سازمانی و مالی نهادهای پوشش دهنده خبرنگاران و رسانه ها

در پایان از مدیران جامعه انتظار می رود که روز خبرنگار را روز رویکرد همه جانبه به خبرنگاران، جبران مافات و تأمین خلأهای سازمانی و اجتماعی در خصوص آنان دانسته و از فرمایشی و یا چالشی کردن آن بپرهیزند و باید مطمئن بود که تقدیر از خبرنگاران، خروجی های تکثیری داشته و گاهی با یک روز تقدیر می توان شاهد یک سال تأثیر مثبت در عملکرد خبرنگاران بود و از این رو بر رسیدگی جامع و هر چه بیشتر مدیران ذیربط به خبرنگاران تأکید می شود.


  • پنجشنبه 19 مرداد 1391-0:0

    درود بر آقاي رنجبر هميشه حرفهاي نويي ميزنه كه آدم لذت ميبره.عمرت دراز باد

    • چهارشنبه 18 مرداد 1391-0:0

      با سلام به دوستان عزیز
      از حسن نگاهتون قلباً ممنونم و از فضای قشنگی که مازندنومه فراهم کرده است.

      • چهارشنبه 18 مرداد 1391-0:0

        خوب شد آقای رنجبر اون چند جمله را اون روز گفتند.نماینده خوبی برای جامعه مطبوعاتی ها هستند.

        • چهارشنبه 18 مرداد 1391-0:0

          حرف حساب جواب ندارد.آقایان اگر این دیدگاه ها را بخوانند و عمل کنند جای دوری نمی رود

          • محمدرضا بهرامیپاسخ به این دیدگاه 0 0
            سه شنبه 17 مرداد 1391-0:0

            من هم از دکتر رنجبر به خاطر سخرانی خوب خود در روز تجلیل از خبرنگار در محمود آباد سپاسگزارم

            • سه شنبه 17 مرداد 1391-0:0

              سلام اين همان (اوئي)كه قبلا"نوشته ايد راانگارمعرفي مي كند.نكنه برداشت نويسنده مقاله فوق ازآن(او)اينگونه هست؟لابدايشان اوراشناسايي كردقدري شفافتربگوآقاي بيشتردان،مااكابرسواديم كارفرهنگي واهل دانش باكارفلان تشكيلاتي كه اززبان آنهمه صحبت كردن متفاوت است متوجه شده ام؟يانه؟العاقل يكفيه بالاشاره

              • احسان مهديانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                سه شنبه 17 مرداد 1391-0:0

                سلام

                با بخش هايي از اين مطلب در قالب سخنان دكتر رنجبر در مجتمع نفت آشنايي داشتم و مطالب ديگر نيز ارزشمند هستند.
                دغدغهدهايشان قابل ستايش است

                • کلثوم فلاحیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                  سه شنبه 17 مرداد 1391-0:0

                  از استاد رنجبر به خاطر سخنرانی شیوا در مراسم روز خبرنگار، قدردانی می کنم.


                  ©2013 APG.ir