تعداد بازدید: 5763

توصیه به دیگران 5

شنبه 8 مهر 1391-23:36

اراده بر جدایی نیست/طاهایی:تجزیه مازندران خیانت است

گزارش خبری مازندنومه از موضع تازه استاندار مازندران در قبال موضوع جدایی طلبی در غرب مازندران/با وجود پی گیری های نمایندگان مردم غرب استان در مجلس،آرای نسبی مردمی و تقاضای مسئولان بومی میان مدیران رده بالای کشور و استان اراده ای مبنی بر جدایی وجود ندارد/ استاندار کنونی مازندران نیز اهل چالوس است و اگر در این دولت که به ظاهر همه شرایط برای جدایی فراهم است،نتوانند استان مازندران غربی را تشکیل دهند بعد از این،مشکل بتوانند کارشان را پیش ببرند.


مازندنومه،سردبیر:قصه جدایی غرب مازندران و تشکیل استانی تازه با حضور شهرهایی چون رامسر، تنکابن،عباس آباد،نوشهر،چالوس،نور،رویان و محمودآباد از سال 88 جدی تر شد.زمانی که ستادی موسوم به ستاد پیگیری استان جدید در غرب مازندران تشکیل شد و فردی به نام سید کریم بنی هاشمیان مسئول آن شد.

البته اصل جدایی خواهی غرب استانی ها به سال ها پیش برمی گردد و در تاریخ پر فراز و نشیب این خاک،بارها این قضیه پر رنگ و کم رنگ شد تا رسید به دولت کنونی که در راس آن پس از رییس جمهوری، اسفندیار رحیم مشایی قرار داشت که به جهت داشتن اصالتی رامسری، می توانست کاتالیزوری برای این موضوع باشد.

*مملکت پدرسالارانه!

مردادماه سال 89 بود که بنی هاشمیان یادداشتی را برای مازندنومه ارسال و در آن اوضاع مملکت را به سریال پدرسالار تشبیه کرد و نوشت:« زمزمه ی جدایی و استقلال غرب مازندران چیزی شبیه به همین قضیه(سریال پدرسالار) است. آری دیگر قانون تقسیمات کشوری که در گذشته تدوین شده است ، جوابگوی نیازهای جامعه امروزین نیست .مازندران وسیع،خراسان گسترده و تهران بزرگ سازگار با خواست ها و مطالبات مردمان شان نیستند .

ببینید ١٩ استان در زمان استقرار جمهوری اسلامی ایران پس از سه دهه به ٣١ استان تبدیل شده است. مسلماً با لحاظ دلایلی ١٢ استان جدید ایجاد گردیده و به مجموعه ی استان های کشور افزوده شده است . طبیعتاً به استناد همان دلایل یا دلایل دیگر می تواند استان های بعدی نیز تاسیس گردد...»

او با این استدلال که اگر ایجاد استان های جدید، کار بد و ناپسندی باشد، نباید مسئولان کشوری طی سه دهه، تن به ایجاد ١٢ استان می دادند،نتیجه گرفت:مردمان غرب مازندران باید خود را برای لجاجت های سرسختانه آماده کنند و بعضا بی ادبی های برخی از افراد که روحیه سرکش دارند و معلوم الحال اند را تحمل نموده و با سعه صدر به کار خود ادامه دهند.

فعالیت جمعی از اعضای شوراها و خبرنگاران و تصمیم گیرندگان غرب استان برای جدایی با تشکیل جلسات و همایش های بعضا" علنی ادامه یافت و حتی در ارديبهشت سال 1390 در پایان همایش شوراها و دهیاران و ذی حسابان شهرستان نوشهر،تومار استان شدن غرب مازندران مهر و امضا و براي رييس جمهوري فرستاده و از او درخواست شد تا با توجه استعدادها و پتانسیل های بالای غرب مازندران و همچنین بروز برخی مشکلات برای شهروندان با تاسيس استان جديد در غرب مازندران موافقت کند.

آبان ماه سال گذشته هم اعلام کردند برای تسریع در جداشدن،مشاوری را انتخاب خواهند کرد.

*دوری راه بهانه است!

از این سو مخالفان جدا شدن غرب استان نیز به ارایه ادله و برهان پرداختند و با نوشتن مقاله ها و یادداشت های گوناگون به اثبات این قضیه پرداختند که جدایی غرب مازندران به سود مردم آن منطقه و کل استان نیست.

این گروه باور دارند دوری راه از رامسر تا ساری بهانه ای بیش نیست و در برخی استان های دیگر نیز چنین فاصله هایی-حتی بیشتر- وجود دارد لیکن آن ها هرگز از جدایی سخن نمی گویند.

مخالفان جدایی غرب مازندران می گویند: با توجه به شرایط عمومی کشور و استان وضعیت آن هاچه از نظر فاصله و چه از نظر اقتصادی، شرایط بسیار خوب و مطلوبی است.

طرفه آن که رییس جمهوری نیز در یکی از سفرهایش به غرب مازندران وقتی با درخواست جدایی روبه رو  شد وقعی ننهاد و این تقاضا را به افزایش جمعیت منطقه موکول کرد.رحیم مشایی نیز با وجود آن که اهل همین منطقه است تاکنون اقدامی عملی درباره جداشدن غرب استان نداشته است.

از قرار با وجود پی گیری های نمایندگان مردم غرب استان در مجلس،آرای نسبی مردمی و تقاضای مسئولان بومی میان مدیران رده بالای کشور و استان اراده ای مبنی بر جدایی وجود ندارد.

از طرفی استاندار کنونی مازندران نیز اهل چالوس است و به قولی اگر در این دولت که به ظاهر همه شرایط برای جدایی فراهم است،نتوانند استان مازندران غربی را تشکیل دهند بعد از این،مشکل بتوانند کارشان را پیش ببرند.

*طاهایی هم به جمع مخالفان پیوست

تیر خلاص و بمب خبری هفته را پیش از ظهر شنبه سید علی اکبر طاهایی-استاندار مازندران-شلیک کرد و در جلسه شوراي اداري استان بر حفظ يكپارچگي استان تاکید کرد.

به نوشته سایت استانداری مازندران،او با اشاره به اينكه مازندران از رامسر تا گلوگاه است، بيان داشت: نگاه همه مديران استان بايد توسعه همه جانبه و یکپارچه مازندران پهناور باشد.

طاهايي با اشاره به اينكه موضع بنده به عنوان استاندار مازندران تا آخرين لحظه خدمتم همين خواهد بود، بيان داشت: روزي كه يكپارچگي مازندران تهديد شود، اولين كسي كه مي رود طاهايي است.

وي با اشاره به اينكه موضع مجمع نمايندگان استان هم مازندران يكپارچه است ، افزود: امروز يكپارچگي استان ضرورتي انكارناپذير و تجزيه آن خيانت به مردم مازندران است.

استاندار مازندران در عين حال از مديران استان خواست تا براي سهولت كار مردم غرب استان، دوشنبه هر هفته برنامه ديدار با مردم آن منطقه و رسيدگي به امور اداري آنها را در دستور كار جدي خود قرار دهند.

*دو ادبیات مشابه!

البته چند ماه پیش از طاهایی،این هادی ابراهیمی بود که در جلسه شورای اداری تنکابن،هنگامی که احمدی لاشکی-نماینده نوشهر وچالوس-روی موضوع جدایی غرب استان تاکید کرد، به صراحت گفت:شعار ما در استان مازندران یکپارچگی و انسجام است و طرح این موضوعات نه تنها مشکلی از مشکلات استان را حل نمی کند،باعث از دست رفتن فرصت ها هم می شود.

ادبیات روز شنبه استاندار بسیار به جمله های آن روز ابراهیمی مانند است؛مثلا" جایی که معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران بااشاره به این که مازندران از گلوگاه تا رامسر است،افزود:چنین ادعاهای بی اساسی درجلسات رسمی باعث به حاشیه رفتن اهداف اصلی جلسه و نشست می شود.

ابراهیمی بابیان این که با زدن تابلو و تشکیل استان جدید مشکل غرب استان حل نمی شود،تصریح کرد:باید به جای جدایی طلبی،با برنامه ریزی و هماهنگی و پی گیری در طرح ها و پروژه های عمرانی بتوانیم برخی نارسایی ها را در غرب استان حل کنیم.

معاون سیاسی استاندار مازندران تاکید کرد:افرادی که به هر شکل ممکن طرح جدایی را مطرح می کنند،درهر مسئولیتی که هستند خیرخواه استان نیستند و استانداری اجازه طرح چنین مباحثی را در جلسات رسمی نمی دهد.

گفتنی است معاون سیاسی استاندارمازندران پیش تر چندبار نسبت به موضوع جدایی خواهی در غرب استان واکنش نشان داده بود،از جمله در جلسه ای در نوشهر گفته بود:این کار،عبث و بیهوده است و استان شدن غرب مازندران تا صد سال دیگر نیز اتفاق نخواهد افتاد.

باید منتظر بود و تماشا کرد که در قبال این موضع گیری استاندار و مواضع پیشین معاون سیاسی امنیتی او،نیز دانستن این موضوع که دولت کنونی تصمیمی به تشکیل استان جدید در سال پایانی کارش ندارد،عکس العمل جمعی که به دنبال تجزیه و جدایی هستند چه خواهد بود.


  • شمس از چالوسپاسخ به این دیدگاه 8 0
    دوشنبه 14 مهر 1399-2:3

    در چالوس میگن بواردمه یعنی رفتم ولی در کلاردشت میگن بشیمه ولی نوشهر میگن بوردمه
    داشتم می رفتم را به چهار گویش صرف می کنم
    چالوس: در شممه
    کلاردشت:دبیمه شامیمه، دبیمه شومیمه
    شهسوار : دبام بوشوم
    نوشهر : دی شیمه ، دییمه شیمه
    دارم می روم را به چهار گویش صرف میکنم
    چالوس : در شمه
    کلاردشت : دره شومه ، درمه شومه
    شهسوار : دره بوشوم
    نوشهر : دره شومه ، درمه شومه
    در رشت میگن شون دره و شون دوبون و این نشون میده گویش های غرب مازندرانی با گیلکی متفاوتند.

    • نوشهری ریکاپاسخ به این دیدگاه 8 0
      يکشنبه 13 مهر 1399-5:23

      زنده باد مازندران بزرگ
      اجازه نمی دهیم دشمنان این مرز و بوم سرزمین ما را تجزیه و نابود کنند.

      • سام دلیری چالوسپاسخ به این دیدگاه 15 0
        يکشنبه 11 خرداد 1399-23:44

        تا ملاط لنگرود همیشه خاک طبرستان و رویان بود و طبرستان در اوج قدرت تا رودخانه سفیدرود را شامل میشد و لاهیجان دوره ای یکی از شهرهای طبرستان بود و حتی دیلمان نیز بخشی از طبرستان بود و تنها غرب گیلان جدا بود.
        بنابراین املش و رودسر جزئی از مازندران هستند ضمن اینکه قبل از سال 1316 رودسر و املش جزیی از مازندران بودن و سال 1316 تنکابن از مازندران به استان اول که گیلان هم جزیی از ان بود الحاق شد که اون زمان رودسر و املش بخشی از تنکابن بودند و سال 1320 رودسر و املش از تنکابن جدا شدند و سال 1324 تنکابن دوباره به مازندران الحاق شد.
        ما چالوسی ها کاملا مازندرانی صحبت میکنیم و اکثریت مردم با لهجه کلارستاقی صحبت می کنند هرچند کجوری ها در شرق کجوری حرف میزنند و برخی لنگرودی های مهاجر گراماجان هم گیلکی با لهجه لنگرود صحبت می کنند.
        تمام شهر ها و روستاهی های چالوس مثل مرزن اباد و فشکور و دلیر و الیت و تبرسو کریم اباد و غیره مازندرانی حرف میزنند فقط چند روستا مثل سنار کردی حرف میزنند
        کلاردشت هم اکثرا مازندرانی با لهجه کلارستاقی حرف میزنند ولی برخی کرد ها لهجه خواجوندی را حفظ کرده اند.
        مردم عباس اباد و شرق تنکابن مثل نشتارود و خانیان و ییلاقات سه هزار هم مازندرانی با لهجه نزدیک به کلارستاقی کلاردشت حرف میزنند .
        مردم نور و نوشهر و شرق چالوس هم مازندرانی با لهجه کجوری حرف میزنند.
        گویش تنکابن هم حالت انتقالی بین مازندرانی و گیلکی داره و از رامسر زبان مردم به شرق گیلان نزدیک میشه.
        فارسی: دختر او را می گویم خانه خود دارم می روم
        لهجه کلارستاقی چالوس : وه کیجا ره گومه شه خنه درمه شومه
        لهجه کلارستاقی کلاردشت : وه کیجا ره گومه شه خنه درمه شومه
        لهجه کجوری نوشهر : وه کیجا ره گمه شه خنه درمه شومه
        لهجه شهسواری : اونه کیجا ره گونم خشه خانه درشونم
        فارسی: پسر بزرگت داشت می رفت
        لهجه کلارستاقی چالوس : ته گته ریکا دره شومیه
        لهجه کلارستاقی کلاردشت : ته گته ریکا دبیه بشیه
        لهجه کجوری نوشهر : تی گته ریکا دییه شیه
        لهجه شهسواری: تی گت وچه دبا بوشو

        • چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399-0:42

          درود فراوان بر مردمان غیور هر دو خطه گیلان و مازندران
          ببینید عزیزان اولا هیچ اختلافی میان مردم این دو خطه غیور نیست پس کسانی که از باب تعصبات کورکورانه در مورد مردم رامسر و تنکابن نظر می دهند بدانند که حرفشان خریداری ندارد
          بگذارید در رامسر و تنکابن همه پرسی شود و خود مردم این سرزمین برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند و اینقدر غرق تعصبات و عقده نشوید نسبت به مردم یک خطه

          • زال نژادپاسخ به این دیدگاه 29 1
            سه شنبه 19 فروردين 1399-18:31

            به عنوان یک سینوایی هیچگاه اجازه نخواهم داد ذره ای از خاک مقدس مازندران کم شود خاک میخوریم ولی خاک نمی دهیم مازندران باستان در گذشته از جرجان تا لنگرود امتداد داشت ما خواهان بازگشت سرزمین های جدا شده به مازندران هستیم. ما اهالی سینوا از آقای محسنی بندپی نماینده محترم چالوس میخواهیم که عظمت مازندران را بهش برگرداند. به قول استاد خوبم جناب آقای بابایی کسی که به سرزمین مادری و هویت و تاریخ و زبان مادری خود پشت کند بی غیرتی بیش نیست. حکیم فردوسی فرمودند : که مازندران شهر ما یاد باد همیشه بر و بومش آباد باد افتخار کومه یتا مازرونی هسمه اوشون که چشم ندارننه پیشرفت مازرون ره بشن کمر به نابودی مازرون دوستن. اوشون هر کار خاینه هاکونن ولی ونه بدونن که اما شه سامون وسه شه جونه فدا کومی اما فقط شه نازنین مازرون خایمی.

            • مرزن آبادیپاسخ به این دیدگاه 60 1
              يکشنبه 21 بهمن 1397-9:39

              لطفا کتاب لنگا استاد یوسفی نیا را مطالعه کنید
              تا منطقه هوسم یعنی رودسر و املش جز خاک مقدس طبرستان بود و تا همین چند دهه پیش هم رودسر و املش جز مازندران بود و در دهه های اخیر به گیلان الحاق شد
              از نور تا رودسر جز خاک رویان بود و رویان بخش غربی طبرستان بود و در قرن سوم نواحی غربی رویان تحت اشغال دیلمیان درامد ولی چندین بار از دیلمیان پس گرفته شد و در زمان ظهیرالدین مرعشی هوسم که شامل رودسر و املش بود بار دیگر با شکست دیلمیان از طربستانی ها به طبرستان ضمیمه شد
              در زمان قاجار هم سرداران تنکابن و کجور و کلارستاق و استراباد گیلان را فتح کردند و بار دیگر رودسر عزیز به خاک مقدس مازندران الحاق شد بنده به عنوان یک مرزن آبادی خواهان اینم که سرزمین های جدا شده ی رویان کهن و طبرستان بار دیگر به مازندران برگردد
              این مسئله نه خواسته بنده بلکه خواسته ی همه کلارستاقی ها و کجوری ها هست
              زنده باد رویان کهن
              زنده باد طبرستان کهن

              • دوشنبه 1 بهمن 1397-18:11

                ما چابکسری به ما خیلی ظلم می شود پدر مادرم خیلی به بابل میان میرن و از انچایی که بعضی درمازندران با غیرت هستند اصالت و زبان اصیلشون حفظ کردن و می کنند ما خاصتار الحاق به دیار پهلوانان مازندران هستیم

                • دیوسالارپاسخ به این دیدگاه 59 2
                  جمعه 12 بهمن 1397-17:31

                  کلا سمت بابل و امل و نور و نوشهر مردم خیلی به هویت خودشون افتخار می کنند و روش تعصب دارند حتی کلاردشت و عباس اباد و سوادکوه و جویبار هم این چنین هستند
                  ما نوشهری ها اکثرا مازندرانی صحبت می کنیم

                • پنجشنبه 20 دی 1397-6:33

                  ما رامسری ها مازندران را به گیلان ترجیح میدهیم به حرف مرکزنشینان مرکزگرا گیلان توجه نکنید آنها فقط به فکر مرکز استان گیلان هستند و به بقیه شهرها توجهی نمی کنند
                  ما اجازه نمی دهیم رامسر همچون رودسر و چابکسر شود و رشد نکند

                  • اشکوری رامسرپاسخ به این دیدگاه 12 97
                    جمعه 14 دی 1397-14:25

                    اقا درست تا نشتارود مردم مازندرانی صحبت می کنند ما به دنبال تغییر هویت مردم نوشهر و چالوس و عباس اباد نیستیم ولی ما رامسری ها اکثریت گیلک و اشکوری هستیم و میخواهیم جز گیلان باشیم بنده خودم اصالت لنگرودی دارم و به شرق گیلان زیاد می روم و چه از نظر زبانی چه از نظر فرهنگی با اهالی شرق گیلان شبیه هستیم.
                    ما نمیخواهیم اهالی مازندران برای ما تصمیم بگیرن ما رشت را به ساری و بابل و امل و چالوس ترجیح می دهیم.
                    ما خواهان استان جدید نیستیم چون استان جدید نیز اکثریتش مازندرانی می شود و مرکزش چالوس یا نوشهر می شود که اکثریت مردمش مازندرانی هستند برای همین الحاق به گیلان عقلانی تر هست.
                    بعضیا میگن اگه به گیلان ملحق بشیم رامسر دیگر پیشرفت نمی کند و به عاقبت رودسر و املش دچار میشود ولی ما بخاطر گیلان این خطر را به جان می خریم.
                    بالای هشتاد درصد مردم رامسر گیلک و اشکوری هستند حتی درصد بالایی از مردم تنکابن هم اشکوری هستند


                    • يکشنبه 16 دی 1397-5:40

                      برادر عزیز بنده نیز از اشکوری های رامسر هستم و اصالتم از پدر به کتالم و از مادر به چابکسر می رسد لطفا واقع بین باشید
                      ما اگر جز گیلان شویم استان اخر می شویم یک نگاه به وضع نا مطلوب شرق گیلان مثل کلای چای و چابکسر و رودسر و املش کنید هیچکدوم نتونستن پیشرفت کنند اگر رامسر ما هم جز گیلان می بود همین اتفاق برایش می افتاد ولی به لطف قرار گرفتن در این استان و توجه دولتمردان مازندرانی به تمانی شهرها شهر ما نیز پیشرفت کرده است
                      در رشت برای ما حلوا پخش نمی کنند همه میدونند شهر رشت یک شهر تمامیت خواه و مرکزگرا هست و از جیره بقیه شهرها برای آبادی خود می کشد در حالی که مازندران چنین نیست و حتی سه شهر ساری ، بابل و آمل در یک سطح هستند و در لول بعدی قائمشهر و بهشهر و چالوس و نکا و بابلسر و نوشهر و شهسوار و رامسر هستند و این نشان از عدالت مردم این دیار دارد

                      لطفا قومیتی فکر نکنید و از منطق واستفاده کنید

                    • چالوسی ریکاپاسخ به این دیدگاه 112 1
                      چهارشنبه 14 آذر 1397-18:58

                      من خودم چالوسی ام چرا دروغ می گویید زبان ما چالوسی ها مازندرانی با لهجه کلارستاقی هست تا شهر نشتارود در شرق تنکابن مردم مازندرانی سخن می گویند حتی زبانی که بومیان واقعی تنکابن صحبت می کنند چیزی بین مازندرانی و گیلکی هست البته تنکابن مهاجران اشکوری گیلانی و مازندرانی هم دارد رامسر هم گیلکی اشکوری سخن می گویند ولی در زبانشان واژگان مازندرانی زیاد هست و با زبان رشتی ها تفاوت گویشی دارد
                      فاصله شهر ها چه ربطی دارد خود چالوس ما به ساری و یایل و آمل نزدیک تر هست تا به رشت
                      اگر فاصله مهمه چرا آستارا و تالش را که به اردبیل نزدیکه و رودبار و منجیل را که به قزوین نزدیکه نمی دهید.خود مردم آستارا ترک هستند شهر های تالش و فومن و ماسال و رضوانشهر تالشی هستند جنوب گیلان هم تات و کرد هستند خود انزلی نصفش ترک هستند شما مراقب باشید استان خودتون چند پاره نشود
                      این همه استان بزرگ وجود دارد اصفهان و کرمان و بلوچستان و خراسان بعد برای شهر های آباد و مدرن مازندران دندان تیز کرده اید
                      اگه نمی دونید بدونید تا خود رودسر و هوسم جز مازندران بود
                      زنده باد مازندران

                      • يکشنبه 2 دی 1397-20:55

                        ...
                        بنده به چالوس آمده ام زبانی که چالوسی ها گویش می کنند یکی از لهجه های زبان مازندرانی هست و زبان رامسری ها نیز یکی از لهجه های گیلکی هست
                        ما گیلک های انزلی با همه ی اقوام خوب هستیم شهر ما ترک و فارس و مازنی و کرد و روس دارد و همه با هم برادر و برابریم و هیچگاه ندیدم یک مازنی یا کرد ادعایی کند که انزلی مازنی نشین یا کردنشین هست ولی متاسفانه برخی پانترک ها ادعاهایی می کنند که گزاف هست از آنجا که برخی برادران ... زورشون به پانترک ها نمیرسه میایند عقده های خود را سر مازندرانی ها و گرگانی ها و بعضا اهالی انزلی خالی می کنند
                        اگه چیزی بد هست برای همه بد هست همانطور که ما دوست نداریم پانترک ها روی انزلی دست اندازی کنند مازندرانی ها هم دوست ندارند ...روی شهریشان دست اندازی کنند
                        امیدوارم این مطلب را هم استانی های بنده درک کنند

                      • علی پورالله پاسخ به این دیدگاه 29 166
                        يکشنبه 26 دی 1395-4:33

                        قسمت بیه پیش استان گیلان شامل آستانه،لاهیجان، لنگرود،کلاچای،رودسر، رامسر،تنکابن(شهسوار)،چالوس بوده است.اما در اصلاحات تقسیم های استانی جدید سه شهر چالوس،تنکابن، و رامسر به مازندران کنونی پیوستند.تا قبل از جداشدن این سه شهرستان از گیلان به مازندران، مردم از نظر خدمت رسانی شدن، تامین شدن بودجه ی مورد نیاز ،عمران،درمانی، و... هیچ مشکل خاصی نداشتند اما امروزه شاهد نارضایتی و گلایه هموطنان هستیم. بعد از جدایی این سه منطقه از گیلان همیشه صدایشان به گوش میرسد که چرا مرکز مازندران(ساری) توجهی به غرب مازندران ندارد و بودجه ها فقط در همان شرق مازندران مصرف میشود. این سه شهرستان چالوس، تنکابن و رامسر از نظر مسافت و سر راست بودن مسیر به مرکز گیلان (رشت) بسیار نزدیک تر اند تا به (ساری)،پس نتیجتاً خدمات رسانی زمینی سهول تر است.بازم تصمیم نهایی دست خود مردم است که به سرزمین دیرینه ی خود موصول شوند یا در همین وضعیت موجود باقی بمانند.به امید توسعه بیشتر زندگی بهتر آینده ای روشن تر

                        • يکشنبه 26 خرداد 1398-15:36

                          جعلیات . یک منبع بیار که نشون بده تنکابن و رامسر جزئی از گیلان بوده . از قرن چهارم تا دوره قاجار همه منابع دارند میگن که گهگاه تا رودسر (ملاط) و اکثرا تا سختسر (رامسر) بخشی از طبرستان و مازندران بوده . منبع از کتاب تاریخ طبرستان ابن اسفندیار تا تاریخ طبرستان و رویان و مازندران مرعشی بگیر تا تاریخ مازندران ملاشیخعلی گیلانی در دوره صفویه و سفرنامه های دوره قاجار نشون میده که شما قومگرایان گیلانی تا تونستید درباره تعلق تنکابن و رامسر به گیلان جعلیات کردید . برید کتاب واژه نامه بزرگ تبری در دست هست و معتبر هم هست چون مثلا شخصی مثل علی اصغر یوسفی نیا و دو تنکابنی دیگه در نگارشش دست داشتند . در 150 سال پیش زبان رامسر هم همین زبان تبری مازندران بوده ولی بیماری در اون منطقه شیوع پیدا کرد و مرگ و میر باعث خالی شدن منطقه از سکنه شد و متعاقبا مهاجران اشکوری که به غرب مازندران تشریف آوردند و حالا ادعا تا خود نوشهر . اکثر بومیان تنکابن مازندرانی زبان هستند . روستاهای تنکابن در مناطق نشتارود و دوهزار و سه هزار که مازندرانی زبان هستند خودش بهترین گواه مهاجر بودن اقلیت گیلک زبان در تنکابن پس زهی خیال باطل

                        • سه شنبه 13 اسفند 1392-15:38

                          زنده باد شهر باران رشت.

                        • امین از آملپاسخ به این دیدگاه 62 4
                          جمعه 4 مرداد 1392-0:0

                          سلام به همه مازندرانی ها من نه از غرب نه از شرق مازندرانم ولی از اونجایی که به مدت تقریبا 2سال با نوشهری ها و چالوسی ها بودم تو شهر این عزیزان باید بگم واقعا معضل امکانات غرب زیاده ولی تجزیه راهکاره خوبی نیست پیشنهاد فرمانداری ویژه اگه به صورت مفید و با قدرت اجرا بشه و تخصیص بودجه بیشتر برای شهر های غربی و فراهم آوردن امکانات همه سردی ها و اختلافات رو از بین میبره.و یه پیشنهاد من اینه که شهرهایی که گنجایش دارن به شهرهای کاملا توریستی و حتی منطقه آزاد تبدیل بشن.من نمیدونم چه دستی تو کاره که مازندران نمیتونه کاملا توریستی بشه حتی از همه ی دنیا توریست داشته باشه واقعا این گنجایش هست ولی...... و اینکه بابلی ها و ساروی ها تمام امکانات رو برای خودشان می خواهند چرا؟ایرانی با هموطن خود نباید چنین کاری کند چه برسد به هم استانی و هم زبان و گویش خود آیا شهرهای دیگر حقی ندارند؟هم شهرهای غربی مظلوم واقع شدند هم شهر های شرقی استان به چه قیمتی این بی عدالتی؟حتی رسانه استانی هم کم کاری میکند در شناساندن فرهنگ های غرب استان.یک مثال میزنم.ما آملی ها اگه مریض داشته باشیم میگیم بیمارستان های ما امکانات یا پزشک خوب نداره یا تهران یا بابل و ساری حالا چیزی که شاهد بودم در نوشهر اونا میگن بیمارستان آمل خوبه حتی به امکانات شهر ما قانع بودن در صورتی که ما اصلا قبول نداریم امکانات پزشکی شهرمون رو ادم باید انصاف داشته باشه اونا هم شهری و هم استانی هستن بیگانه نیستن.مسئولین استانی و کشوری انقدر بی تفاوت نباشین که حرف جدایی و تجزیه پیش بیاد لطف کنید فکر اساسی بکنید برای رفع مشکلات غرب استان و چند شهر شرق استان

                          • شنبه 15 مهر 1391-0:0

                            اولا كه آستارا و انزلي ترك نشين هستند و خواهان الحاق به اردبيل.دوما استان تالشستان كه تالشي ها دنبالشن صددرصد واجبتر از استان غرب مازندران و تالشي ها بايد استان مختص به خود داشته باشند مانند تركمن ها.سوما توريست همه جا هست بخصوص شهري كه در مسير رامسر باشد.

                            • چهارشنبه 27 تير 1397-12:3

                              داداش برو ایده های تجزیه طلبانه و پانترکانتو جای دیگه خالی کن مردم ترک هموطن ما هستن و روی چشم ما جا دارن... ایران چیزی ازش جدا نمیشه چون 3000 ساله ایرانه

                              • چهارشنبه 29 شهريور 1396-13:23

                                استارا و انزلی اکثریت تورکند


                                • سه شنبه 20 بهمن 1394-3:18

                                  بندرانزلی گیلک نشین آقا...کمی مطالعه کنی متوجه میشی.انزلی قلب مردم گیل و دیلم هستش.

                                  • شنبه 23 فروردين 1393-23:0

                                    شما راجع به چیزی که نمیدونی نظر نده آستارا و انزلی موافق موندن در گیلان هستن.

                                  • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 40 6
                                    شنبه 15 مهر 1391-0:0

                                    ببخشید: بجای دو قرن اشتباهی تایپ شد:
                                    دو دهه.
                                    درود بر تنکابن و رامسرعزیز مازندران

                                    • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 93 18
                                      شنبه 15 مهر 1391-0:0

                                      عباس آبادی ها به گویش مازندرانی سخن
                                      می گویند و تنکابن و رامسر هم دست کم حدود دو دهه است که بنا به تقاضای
                                      قدیمی هایشان برای خلاص شدن از ستم حاکمان گیلانی ،جزء مازندران شدند.
                                      اگر استان جدیدی می خواهید،درخواستش را مطرح کنید.یا موافقت می شود یا نمی شود ولی چندنفری که به اسم تنکابن و رامسر نظر می دهند،یادشان باشد که به هرحال اشتراکات زیادی با مازندران عزیز دارند اگرچه از تمرکزگرایی ظالمانه ی ساری رنجیده خاطرند.

                                      • پنجشنبه 13 مهر 1391-0:0

                                        اونى که گفته رشتى ها خودشونو غرب استان جا ميزنن و آقاى رنجبر که گفته اقليتى اکثريت نما اين خواسته رو دارن ... ميخواستم بگم چرا قبول نميکنيد يه نظرسنجى يا رفراندوم تو غرب استان در اين مورد برگزار بشه تا به شما ثابت بشه که اين خواست اکثريت قاطع و قريب به اتفاق مردم غرب استانه

                                        • شنبه 17 خرداد 1399-16:43

                                          اگه راست می گی اول یه رفراندم توی آستارا برای الحاق به اردبیل بزار بعد در مورد الحاق رامسر به گیلان نظر بده

                                        • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 18 5
                                          پنجشنبه 13 مهر 1391-0:0

                                          اگرچه تا به حال،نظراتی درباره ی لزوم محدودکردن تمرکزگرایی ساری در این سایت و وبلاگ بابل عشق قرار داده ام ، لازم به ذکر
                                          می دانم که با اهالی شریف ساری،یعنی همدیاران عزیز مازندرانی ام ،مشکلی ندارم.گلایه ی ما از تمرکزگرایی ظالمانه ی ساری ست.با همدیاران ساروی مان که از دیار پرمهر مازندران هستند،مشکلی نداریم.هدف ما انتقاد از بعضی مسوولان و توزیع ناعادلانه ی امکانات اساسی استان و تمرکز اولویت ها در ساری ست.

                                          • پنجشنبه 13 مهر 1391-0:0

                                            90 % کیوی کشور در تنکابن تولید می شود. تنها مناطق چای خیز مازندران تنکابن و رامسر است. تنها مناطق توریستی و گردشگر پذیر مناطق غرب مازندران به ویژه تنکابن و رامسر است. در تعطیلات مناطق ییلاقی دوهزار و سه هزار تنکابن مملو از توریست می شود. آیا باز تنکابن اقتصادی و توریستی نیست؟! اما عدم صنعتی بودن تنکابن و رامسر و همچنین غرب مازندران بخاطر اعمال تبعیض و عدم رسیدگی به آن از جانب مدیران مرکز نشین می باشد! در ضمن باعث افتخار و همچنین از آرزوهای دیرینه ماست که یکبار دیگر تنکابن و رامسر از مازندران خلاص و به گیلان برگردند.
                                            زنده باد گیلان و گیلانی از تنکابن تا آستارا

                                            • پنجشنبه 13 مهر 1391-0:0

                                              تنكابن نه شهر توريستي،نه صنعتي،نه اقتصادي فقط بلد بودند ايران به نابودي بكشونن.به نظر من بدينش بره.

                                              • چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                فقط کلانشهر تنکابن

                                                • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 15 1
                                                  چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                  ضمن تشکر از همه ی عزیزانی که برای پیشرفت مازندران عزیز تلاش می کنند.
                                                  لازم به اطلاع رسانی می دانم که عزیزان نظرگذار ی از جمله:کلانشهر بابل،شهرستان بابل و ... را نمی شناسم و من با نام خودم نظر می گذارم.به دلایلی لازم دانستم که به این مورد اشاره کنم.

                                                  • چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                    كامنت ...؟ دقيقا باهات موافقم .يكي دو نفر نشستن بيكار تو هر كامنتم خودشونو واسه يه شهر معرفي ميكنن.حالا برو تو شمال نيوز ببين ر.شتي ها عجب سوءاستفاده اي كردن خودشونو غرب استان جا ميزنن

                                                    • استان گیلان شرقیپاسخ به این دیدگاه 3 105
                                                      چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                      فقط استان گیلان شرقی از نوشهر تا رودسر به مرکزیت تنکابن

                                                      • مازندران بزرگپاسخ به این دیدگاه 56 0
                                                        پنجشنبه 20 دی 1397-19:43

                                                        مازندران بزرگ از رودسر تا گنبد
                                                        به مرکزیت آمل و بابل و ساری و گرگان و نوشهر
                                                        زنده باد ایران زنده باد طبرستان زنده باد نوشهر

                                                        • جمعه 14 دی 1397-16:41

                                                          مازندران غربی از محمود اباد تا رودسر به مرکزیت چالوس

                                                        • چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                          مرز مشترک بين دو استان ديگه چيه ؟ بالاخره عباس آباد يا بايد جزء گيلان باشه يا جزء مازندران ديگه . از نظر فاصله که به به رشت خيلى نزديکتره تا سارى .
                                                          ضمنا اونى که با اسم ( ... ؟ ) کامنت گذاشته انگار خودش همين جا با چند تا اسم کامنت گذاشته چون از قديم گفتن که کافر همه را به کيش خود پندارد

                                                          • چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                            مجتبي نوشهر و جالوس هميشه براي مازندران بوده و درصورتيكه استاني تشكيل شود با نام مازندران غربي به مركزيت نوشهر و جالوس است و اينكه نوشهر و جالوس مازندي اصيل و خالص هستند و درصورتيكه تاريخ را بخوانيد متوجه تبوري بودن آنها خواهيد شد. .البته در مورد كيلك بودن رودسر و املش هم شك و ترديد زيادي هست و به مازني ها بيشتر تشابه دارند ولي بنده هم معتقدم تنكابن و رامسر زودتر از مازندران جدابشود و عباس آباد هم مرزمشترك بين دو استان شود...

                                                            • شنبه 23 فروردين 1393-18:32

                                                              رودسر و املش بیشتر به رشتی هستند تا مازندرانی.

                                                            • چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                              لطفا برخی دوستان توهم نزنند وکامنت نگذارند ازجمله رضاپور ومجتبی وکلانشهر بارفروشده ورضا وسلمانشهر وحسن.برخی هم باچند نام مختلف کامنت میگذارند ساده لوحی عجیبی است.احسنت برنظر خلیلی که منطقی گفت.

                                                              • در جواب طبرىپاسخ به این دیدگاه 11 11
                                                                چهارشنبه 12 مهر 1391-0:0

                                                                فقط و فقط يک راه براى اين که هيچ شهرى از مازندران جدا نشود وجود دارد و آن همين است که آمل مرکز استان شود .

                                                                • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                  ... همینمان کم بود که آمل کوچک بیاید بشود مرکز!!! آخه خجالت هم خوب چیزی هست

                                                                  • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                    واقعا جالبه ! اين جور که بابليها ميگويند ، فقط خيرين شهرشان را ساخته اند و لاغير ! آقايى که با اسم کلانشهر بابل کامنت گذاشتى ! اگر از مرحوم نوشيروانى بگذريم ، آيا غير از اين است که آيت الله روحانى و آقاى نريمان و سايرين با بودجه اى که از استان براى بابل جذب کردند بابل را آباد کردند ؟ آيا ذره اى از اين بودجه ها صرف عمران و آبادى غرب استان ميشود ؟

                                                                    • هلستان و پالوجدهپاسخ به این دیدگاه 4 18
                                                                      سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                      آقاى رضاپور ، از نظر ما غرب استانيها بابل و سارى فرقى ندارند . حتى در بعضى موارد در ضايع کردن حق غرب استانيها بابليها گوى سبقت رو از سارويها ربوده اند . اگر بنا بر تغيير مرکز استان باشد فقط مرکزيت آمل ميتواند از نظر بعد مسافت و ساير مسائل ، ما را کمى قانع کند .

                                                                      • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                        آقای طاهایی چون محسنی بندپی (شوهر خاله همسرش) را این دوره احمدی با رای دوبرابرش شکست داد ناراحت است.
                                                                        احمدی مرد محبوب غرب مازندرانیها است.

                                                                        • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                          از اولم اين سلمانشهريه مشكوك بود!!!

                                                                          • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                            من با نظر جناب سلمانشهر موافقم. ما شهروندان تنکابن و رامسر خواهان الحاق دوباره به گیلان هستیم. اگر تاریخ را مطالعه نموده باشید حتما متوجه خواهید شد که در گذشته نه چندان دور شهرستان بزرگ تنکابن در آن زمان که الان شامل شهرستانهای رودسر، املش، رامسر، تنکابن، عباس آباد؛ چالوس و نوشهر است، جزو گیلان بوده است! ما تنکابنی ها خواستار الحاق به سرزمین اصلی مان گیلان عزیز هستیم نه استانه بیگانه مازندران!!!

                                                                            • کلانشهر بابلپاسخ به این دیدگاه 22 6
                                                                              سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                              عزیزان ان قدر بابل بابل نکنید . . بابل اگر به اینجا رسیده است از صدقه سر خودش و مردمانش بوده نه بودجهه های دولتی و . . بابل را مردمانش و در راس آنها مرحوم نوشیروانی ها ، شهیری ها ، آیت الله روحانی ها ، نریمان ها ، مجدارا ها و . . به این جایگاه و شخصیت و پرستیژ رسانده اند .

                                                                              • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                                به قول سلمان شهری عزیز مرکز استان باید در فاصله مساوی از دو طرف باشد تا موجب اطاله وقت وسردرگمی هم استانیهای گرامی نشود بدون تعصب واغراق بهترین گزینه شهر اقتصادی وصنعتی وبزرگ آمل است که روزگاری پایتخت ایران وسالیان دراز مرکز تبرستان بوده است ونزدیکترین شهر به تهران ودارای جاذبه های طبیعی وگردشگری زیاد همچون قله دماوند چشمه های آبگرم وآب معدنی جنگلهای انبوه و...است ازنظر فرهنگی وزبانی نیز با هر دو طرف استان شبیه واشتراکات زیادی دارد ومردم فهیم غرب ومردم شریف شرق را به یک چشم میبینندوبرای هردوسو امکانات یکسان میخواهند.

                                                                                • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 2 2
                                                                                  سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                                  عزیزانی که می گویند:بابل و ساری حقشان را خورده اند!
                                                                                  چرا بین بابل و ساری این قدر شباهت
                                                                                  می گذارید؟کدام اداره ی کل در بابل هست بجز مخابراتی که از قبل از انقلاب در بابل بود وظاهرا بارهلا تلاش کرده اند که این یکی هم مثل بقیه مال ساری شود ولی به دلیل مشکل انتقال ابزارهای مخابراتی نتوانسته اند.
                                                                                  اگر بابلی ها در شهرشما کار می کنند و شما بی کارهستید،این چه فایده ای برای بابل دارد؟بی کاری در بابل زیاد است و اگر آنها درشهرستان خودشان شغلی داشتند،خیلی بهتربود.ضمن این که گویا دست هایی در کاراست برای انتقال بابلی ها به جاهای دوردست -حتی با ارتقاء درجه تا از اتحاد آنها برای توسعه ی این شهرستان جلوگیری کنند و ساری راحت تر بتواند....
                                                                                  اگر امکانات علمی و پزشکی بابل زیاد است،ببینید تعداد پزشکان این شهرستان و قدمت دانشگاه پزشکی آن چقدر است و هرسال در کنکور ومسابقات علمی چه جایگاهی را بابل به دست می آورد.امسال فقط 3 مازندرانی در کنکور،اول تا سوم کشور شدند که هر 3 ،بابلی بودند.چرابیمارستان های شهرهای نزدیک تر به بابل باید به دانشگاه پزشکی ساری مراجعه کنند؟!آیا مرکزیت ساری دلیل می شود که همه ی ادارات کل و مراکز را تصاحب کند؟!آیا ساری مثل بعضی از مراکز ،چندبرابر بزرگ ترین شهرهای غیرمرکز استان در استان خودش است؟! لطفا بین بابل و ساری تفاوت بگذارید!
                                                                                  بابل خودش بزرگ ترین قربانی بی عدالتی ساری ست.چند اداره ی کل در بابل هست؟
                                                                                  حتی قائمشهر مرکزیت تامین اجتماعی و نمایشگاه بین المللی دارد و آمل مرکزیت صنعتی.
                                                                                  بابل به نسبت جمعیت و استعدادهایش واقعا به پیشرفت شایسته ای دست یافته است؟
                                                                                  آمار جمعیت شهرهای مازندران در قبل از انقلاب را مقایسه کنید.این آمارهارا چندسال پیش در کتاب "ایرانشهر"خواندم و تا آنجا که یادم می آید
                                                                                  آمار3شهربزرگ استان در چنددهه ی پیش از این قراربود(لطفاباآمارفعلی مقایسه کنید و مظلومیت بابل را بهتر دریابید):
                                                                                  بابل 50هزارنفر،ساری 36 و آمل 25هزارنفر.

                                                                                  • سه شنبه 11 مهر 1391-0:0

                                                                                    فقط استان جدید به مرکزیت تنکابن

                                                                                    • دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                      لاریمی بیا چند تا توهین کن یه جو درست کند،جات واقعا خالیه بهمن جان

                                                                                      • سلمانشهرپاسخ به این دیدگاه 12 85
                                                                                        دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                        چرا در جواب من هوچيگرى و فرافکنى ميکنيد ؟
                                                                                        درست است كه از نظر گويش و فرهنگ شهرستان عباس آباد تقريبا پنجاه درصد مازندرانى و پنجاه درصد گيلانى است ، اما گويش و فرهنگ شهرستانهاى رامسر و حتى تنکابن کاملا به گيلانى نزديکتر است .
                                                                                        آيا غير از اين است که هر سه شهرستان رامسر و تنکابن و عباس آباد جزء گيلان بوده اند ؟
                                                                                        آيا غير از اين است که فاصله اين شهرستانها هم تا مرکز استان گيلان يعنى رشت به مراتب نزديکتر از سارى است ؟
                                                                                        با اين تفاسير باقى ماندن اين شهرستانها در مازندران چه توجيه منطقى مى تواند داشته باشد ؟
                                                                                        ضمنا يادتان نرود که عباس آباد و سلمانشهر و کلارآباد تا همين دو سه سال پيش جزء شهرستان تنکابن بوده اند و پس از آن شهرستان عباس آباد از تنکابن جدا و مستقل شد . اما الآن هم نه تنها نماينده بلکه بسيارى از اداراتش با تنکابن يکى است و به همين دليل الحاق تنکابن به گيلان و باقى ماندن عباس آباد در مازندران چندان منطقى نيست .
                                                                                        به هر حال اگر باز هم ميفرماييد که عباس آباد در مازندران باقى بماند ، اما در صورت عدم تشکيل استان جديد ، در ضرورت الحاق رامسر و تنکابن به گيلان که هيچ شکى وجود ندارد .
                                                                                        البته همانطور که قبلا ذکر کردم ، يک راه ديگر هم در اين باره وجود دارد : اين که مرکز استان از سارى تغيير داده شود ؛ آن هم نه به بابل ، بلکه به آمل . چون فقط و فقط مرکزيت آمل ميتواند مردم را تا حدودى قانع کند .
                                                                                        ضمنا در جواب آن فردى به نام طاها که کامنت گذاشته اند بايد بگويم اگر همانطور که شما گفتيد تمام ادارات کل در غرب مازندران تأسيس شده و صدا و سيماى مستقلى هم براى اين منطقه تأسيس شود ، عملا خواسته هاى ما تحقق يافته و مثل اين است که استان جديدى در غرب مازندران تشکيل شده باشد .

                                                                                        • خلعتبری تنکابنپاسخ به این دیدگاه 7 0
                                                                                          چهارشنبه 21 خرداد 1399-18:4

                                                                                          گویش تنکابن تلفیقی از مازندرانی و گیلکی هست ولی گویش عباس اباد و سلمانشهر مازندرانی هست و به لهجه کلاردشت خیلی نزدیک هست

                                                                                          • کتالم و ساداتشهر رامسرپاسخ به این دیدگاه 43 0
                                                                                            شنبه 22 دی 1397-7:51

                                                                                            من خودم رامسری هستم زبان مردم عباس آباد و متل قو و نشتارود مازندرانی هست و ربطی به زبان ما گیلک ها نداره
                                                                                            باید راستگو باشیم

                                                                                            • شنبه 8 دی 1397-18:0

                                                                                              چاخان نکن
                                                                                              خوبه که خودم بچه عباس آباد هستم
                                                                                              اینجا همه مازندرانی سخن میگن و تا نشتارود در شرق تنکابن همه مازندرانی سخن میگن
                                                                                              تنکابن هم مازندرانی و سه هراری و اشکوری داره
                                                                                              تو هم به دروغ خودتو اهل سلمانشهر معرفی نکن چون زبان مردم سلمانشهر با ما فرقی نداره

                                                                                            • رضا از تنکابنپاسخ به این دیدگاه 13 54
                                                                                              دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                              ما خواهان استان شدن غرب مازندران از بابلسر تا رامسر به مرکزیت شهرستان ویژه تنکابن و یا در غیر اینصورت خواهان الحاق 3 شهرستان تنکابن، رامسر و عباس آباد به استان سراسر مهر و زیبای گیلان هستیم.

                                                                                              • دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                                تنكابني ها ايران نابود كرديد كافيتون نبود؟

                                                                                                • دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                                  با نظر طاها موافقم ولی فرهنگ و زبان چالوس شبیه امل و نور و نوشهر است و تفاوتی ندارد و درکل صددرصد مازنی هستند و بهتر است تنکابن و رامسر را کمی متفاوت بدانیم و نه چالوس را.امیدوارم از نظر پرمغزتان استفاده شود و یا تنکابن و رامسر جزو گیلان شوند

                                                                                                  • دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                                    ما نمیخواهیم از مازندران جدا شویم . ما به مازنی بودن خود افتخار میکنیم . تنها حرف ما این است که روزی از زیر سلطه بابل و ساری نجات پیدا کنیم . تا کی ما باید زیر سایه بابلی ها و ساروی ها قرار داشته باشیم ؟ دیگر صبرمان لبریز و صاغتمان تمام شده است

                                                                                                    • در جواب سلمانشهریپاسخ به این دیدگاه 62 4
                                                                                                      دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                                      کلارآباد،سلمانشهر و عباس آباد ، تا آن جا که
                                                                                                      می دانم به گویش مازندرانی البته نزدیک به گیلکی سخن می گویند.
                                                                                                      ما از اهالی شهرستان مازندرانی زبان عباس آباد توقع بیش تری داریم.

                                                                                                      • محمد زال زرپاسخ به این دیدگاه
                                                                                                        دوشنبه 30 فروردين 1400-10:17

                                                                                                        سلمانشهر زبانشون کاملا مازندرانیه اصلا شبیه گیلکی نیست
                                                                                                        من مادرم گیلانیه با گیلکی اشنایی دارم
                                                                                                        سلمانشهر میگن من ته واسر کار هاکوردمه
                                                                                                        چالوس میگن من ته واسر کار هاکردمه
                                                                                                        اما گیلان میگن مو تی وسه کار بوکودم
                                                                                                        هیچ شباهتی ندارند ولی سمت تنکابن کمی به گیلکی شباهت داره
                                                                                                        تنکابنی ها میگن مو تی واسر کار هکردم

                                                                                                      • دوشنبه 10 مهر 1391-0:0

                                                                                                        کسی که خودت را سلمانشهری جا زدی کاملا معلوم است که رانده شده ای ازگیلانی .اگر گیلان خوب بود پس چرا انجا نماندی وبه مازندران امدی .نمک میخوری ونمکدان میشکنی دیگر دستتان روشده

                                                                                                        • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 3 2
                                                                                                          يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                          درباره ی تمرکزگرایی ساری و معضل دوری آن از شهرهای غرب استان باید تا دیر نشده،
                                                                                                          فکری کرد.
                                                                                                          غرب استانی ها ناراضی،بابلی ها ناراضی،
                                                                                                          اما ساری همچنان تمرکزگرا.
                                                                                                          چرا تقریبا همه ی ادارات کل در ساری باشند؟!مگر ساری مثل بیش تر
                                                                                                          مراکز استان ها ،در استان خودش بی رقیب است؟چرا دانشکاه پزشکی بابل ،مرجع نیازهای پزشکی غرب استان و حتی بابلسر نباشد و آنها برای امورشان از بابل بگذرند و به ساری بروند؟!
                                                                                                          اگر عشق به مازندران نبود،شاید بابلی ها
                                                                                                          زودتر از غر ب مازندرانی ها استان جدیدی
                                                                                                          طلب می کردند.
                                                                                                          بابل شهرستان بزرگی ست و تحمل تمرکزگرایی
                                                                                                          ساری برایش بسیار ناگوار است.غرب مازندران هم از ساری خیلی فاصله دارد.باید از تمرکزگرایی بی رویه ی ساری کم کنیم.

                                                                                                          • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                            نز مهندس طاهايي به خاطر حمايت از يك پارچگي استان مازندران تشكر مي نماينم در جغرافياي سياسي دو عامل باعث قدرت يك كشور و منطقه مي باشد 1- وسعت 2- جمعيت با تجزيه شدن استان همه ضرر خواهند كرد چه غرب استان و چه شرق استان.

                                                                                                            • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                              بهترين راه براي غرب استان به نظر من اين است كه:
                                                                                                              1- فرمانداري وي‍ژه در غرب مازندران را عملياتي كنند و اين فرمانداري كه راه اندازي هم شده است واقعا فعال باشد و اختيارات فرمانداري ويژه را داشته باشد.
                                                                                                              2- ادارات كل و سازمان مستقل و جداي از ساري در غرب مازندران راه اندازي شود. مثلا سازمان جهاد كشاورزي منطقه غرب مازندران تشكيل شود و رئيس سازمان آن مستقيما زير نظر وزير فعاليت كند، همچنين سازمان هاي ميراث فرهنگي و گردشگري، اداره كل مسكن و شهرسازي (راه و ترابري)، شركت نيروي برق، آب و گاز، ثبت احوال، ثبت اسناد در غرب با اختيار اداره كل تشكيل و راه اندازي شود و مدير و رئيس كل داشته باشند. (در استان فارس 2 اداره كل راه و ترابري وجود دارد: يكي اداره كل استان و ديگري اداره كل لارستان مي باشد). حتي در صورت صلاحديد و اجازه قانون اداره كل دادگستري در غرب تاسيس شود.
                                                                                                              3- در غرب مازندران صدا و سيما و شبكه تلويزيوني و راديويي راه اندازي شود. تا آداب و رسوم،زبان و گويش،فرهنگ و هنر،موسيقي و ادبيات و... در اين شبكه متجلي شود. (در حال حاضر چندين شهرستان وجود دارد كه مركز استان نيستند اما صدا و سيما دارند: شهرهاي آبادان، مهاباد، كيش از اين قبيلند، يعني در استان آذربايجان غربي دو سازمان صدا و سيما وجود دارد يكي در مركز استان اروميه و ديگري در شهرستان مهاباد و...)
                                                                                                              4- توجه بيشتر مركز استان به بحث هاي عمران و آباداني در غرب مازندران و تهيه و تدارك پروژه هايي در غرب مازندران

                                                                                                              • سلمانشهرپاسخ به این دیدگاه 13 58
                                                                                                                يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                آقاى آملى ! اگر استان جديدى در غرب مازندران تشکيل نشود ، يا بايد شهر شما يعنى آمل مرکز استان شود و يا همين که گيلان تا کلارآباد گسترش پيدا کند . شهرستانهاى رامسر و تنکابن و عباس آباد از اولش هم جزء گيلان بودند و الحاق آنها به مازندران اشتباه بود . فاصله اين شهرستانها هم تا مرکز استان گيلان يعنى رشت به مراتب نزديکتر از سارى است . گويش و فرهنگ اين شهرستانها هم به گويش و فرهنگ گيلانى به مراتب نزديکر از مازندرانى است . بنابراين با هيچ منطقى جور در نمى آيد که اين شهرستانها جزء مازندران باشند و بايد به گيلان ملحق شوند .

                                                                                                                • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                  از ائمه جمعه محترم و اعضاى شوراها و نمايندگان مجلس غرب مازندران تقاضا داريم که پاسخ قاطعى به اين اظهارات استاندار بدهند تا بفهمد که خدمت کدام است و خيانت کدام است و بايد جلوى کدام نوع تفکر و اقدامات گرفته شود .

                                                                                                                  • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                    جناب آقای مهندس طاهایی ، استاندار و همشهری محترم ما شما چه چیزی را خیانت میدانید ؟ اینکه تمامی بودجه های استان را در دو شهر مرکزی بابل و ساری هزینه میکنند ؟ یا تمامی ادارات و ارگان ها و کارخانه جات و دانشگاه ها و بیمارستان ها و.. در این دو شهر میباشد ؟ یا اینکه مازندران را خلاصه کرده اند در بابل و ساری ؟ یا اینکه تمامی ادارات و ارگان های غرب مازندران مملو است از بابلی ها و ساروی ها ؟ اینها خیانت است یا حق خواهی ما ؟ کدام ؟ خواهشا انصاف و شرف و وجدان خود را به بازی بگیری تا ثابت شود کدام خیانت است . . اینکه جوانان تحصیل کرده غرب استان بیکار در خانه نشسته باشند و بابلی ها و ساروی ها جای آنها در ارگان ها و ادارات شهرشان مشغول فعالیت باشند ؟ مازند نومه اگر واقعا انصاف داری و از کسی ترسی نداری این مطلب بنده را چاپ کن

                                                                                                                    • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                      قبلا هم عرض کرده ام و باز هم میگویم ، بهترین راه حل برای برون رفت از این بحران تقسیم کردن استان به 3 قسمت میباشد . . مازندران غربی به مرکزیت نوشهر یا چالوس ، مازندران مرکزی یا طبرستان به مرکزیت بابل و مازندران شرق به مرکزیت ساری . این بهترین راه برای خروج از بحران میباشد .

                                                                                                                      • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                        احسنت بر غیور مردان مازنداران بویژه مهندس طاهایی عزیز یقینا همه میدانیم که تجزیه مازندران کار بیهوده ایست ازطرفی آیا میدانید به فرض محال اگر مازندران عزیزمان تجزیه شود همسایه عزیزمان گیلان سالهاست دوست دارد تا کلار آباد گسترش پیدا کند وعروس شهرها را از ما بگیرد؟واقعا چه کسانی از این تجزیه سود خواهند برد؟آقای مهندس طاهایی بخوبی میدانند که اینکار به نفع مردم صبوروفهیم غرب مازندران نیست ودرواقع خیانت به مازندران ومازندرانی است ازاینرو صراحتا بعنوان نماینده دولت خدمتگذار نظر مخالف خود را اعلام میکنند.چاره کار وفاق وهمدلی بیشتر برای توزیع امکانات بیشتر در غرب مازندران وجلوگیری از مهاجرت آنان به استانهای تهران والبرزواحیانا انتقال چند اداره کل به شهرهای غرب استان از نوشهر تا رامسر است.درود برمردم شریف ونجیب مازندران از گلوگاه سرسبزوتالاب زیبای بین المللی میاکاله تاعروس شهرهای ایران رامسرومیان هاله زیبا.

                                                                                                                        • کلانشهر بابلپاسخ به این دیدگاه 33 2
                                                                                                                          يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                          بنده به نوبه خودم از جناب آقای مهندس طاهایی ، استاندار محبوب و محجوب مازندران بابت مطالبی که فرمودند و موضع خود را در رابطه با استان شدن غرب مازندران اعلام نمودند تشکر و قدردانی مینمایم . انشاالله شاهد مازندرانی یکپارچه و با شخصیت بدور از کینه و دشمنی باشیم .

                                                                                                                          • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                            استاندار عزیز سپاس فراوان

                                                                                                                            • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                              درود بر استاندار مردمی

                                                                                                                              • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                                آقايون طاهايي و ابراهيمي سريعتر و زودتر تنكابن و رامسر را از مازندران خارج كنيد.مازني نيستند و اصراري هم نيست در مازندران باشند.باني اين فتنه تنكابن .تنكابن بيشتر ازينكه بفكر رفاه باشه به فكر رها از نام مازندران.تا تنكابن هست وضع به همين منوال. الحمدلله از قوميتي هم نيستند كه استانشون وجود نداشته باشه و نياز به تشكيل استان جديد باشه.بهتره كه به استان مجار و سرزمين مادريشون ملحق شوند.

                                                                                                                                • دودانگه ساریپاسخ به این دیدگاه 42 5
                                                                                                                                  يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                                  بایدبزرگ بود تا بزرگی کرد .افرین برمهندس طاهایی استاندار فهیم مازندرانی که افتخاری است ازمردان بزرگ دریای همیشگی مازندران. مازندران شهرما یادباد

                                                                                                                                  • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                                    ماشااله طاهایی که بالاخره سکوتش را شکست.نظر طاهایی یعنی نظر دولت.پس قضیه کاملا منتفی شده.حداقل در این دولت.دوستان تجزیه طلب بفرمایند چای نوش جان کنند!

                                                                                                                                    • يکشنبه 9 مهر 1391-0:0

                                                                                                                                      جناب آقاى مهندس طاهايى ! استاندار محترم ! اگر يکپارچه ماندن استانها چيز خوبى است پس چرا اين همه استانهاى مختلف در کشور وجود دارد ؟ اگر تجزيه استانها چيز بدى است پس چرا بعد از پيروزى انقلاب شکوهمند اسلامى استانهاى زيادى تجزيه و تقسيم شده و دوازده استان جديد در کشور تشکيل شده است ؟ و اصولا آيا اين يکپارچه ماندن مازندران جز رنج و سختى براى مردم غرب استان چيز ديگرى به همراه دارد ؟
                                                                                                                                      از شما به عنوان فردى که خود اهل غرب مازندران و يکى از مديران شايسته و توانمند هستيد به هيچ وجه توقع نداشتيم که اگر با استان شدن غرب مازندران موافقت نمى کنيد به اين صراحت با آن مخالفت کنيد .
                                                                                                                                      جناب آقاى طاهايى ! استان شدن غرب مازندران به هيچ وجه خيانت نيست بلکه بررگترين خدمت به مردم منطقه است . خدمتى که نماينده شايسته و منتخب مردم نوشهر و چالوس در مجلس شوراى اسلامى يعنى جناب آقاى احمدى قبل از انتخابات مجلس وعده تلاش براى پيگيرى آن را به مردم اين خطه داده است و اکنون سعى در انجام آن دارد .
                                                                                                                                      جناب آقاى طاهايى ! کافى است محبوبيت خود در اين منطقه را با محبوبيت آقاى احمدى مقايسه کنيد تا متوجه خواست همگانى مردم غرب مازندران مبنى بر استان شدن اين منطقه بشويد . شادمانى بسيارى از مردم از اين که آقاى احمدى در مجلس اين مسئله را مطرح کرده گواه اين مسئله است . ضمنا ميتوانيد نخستين سفر استانى رياست محترم جمهورى به مازندران را به ياد آوريد تا متوجه اين خواسته همگانى بشويد .
                                                                                                                                      جناب آقاى طاهايى ! حتى جريان انحرافى هم متوجه اين قضيه شده اما متأسفانه شما متوجه آن نشده ايد . نشان اين سخن آن است که در حوزه انتخابيه عباس آباد و تنکابن و رامسر کانديدايى که تنها دو روز مانده به انتخابات تأييد صلاحيت شده بود در اين فاصله با سخنرانى که انجام داد و اعلام اين که اولويت اول و دوم و سومش استان شدن غرب مازندران است سعى در جذب آراى مردم داشت چون به خوبى از اين مطالبه عمومى مردم مطلع بود اما متأسفانه شما هنوز متوجه اين مطالبه و خواسته همگانى اکثريت قاطع و قريب به اتفاق مردم غرب مازندران مبنى بر استان شدن اين منطقه نشده و با آن مخالفت ميکنيد .


                                                                                                                                      ©2013 APG.ir