تعداد بازدید: 3260

توصیه به دیگران 3

يکشنبه 26 آذر 1391-17:51

و اینک آخرالزمان

 شعر طنز/ازفرط غضب غيورمردان - تابوق سحر نيارميدند/ برپاشده بود روز محشر - مردم همه تند مي دويدند ...


مازندنومه:قطعه شعر طنز زیر باتوجه به شايعات رسانه ها در مورد وقوع آخرالزمان طي چند روز آينده ،سروده شده است.

به نوشته کیشو-شاعر این شعر طنز-موضوع اصلي برگرفته از مجسمه زني در يكي از دانشگاه هاي مازندران درسال گذشته است كه بسياربحث برانگيز شده بود.

" و اينك آخرالزمان "

در داخل يك كلاس درسي / تنديس زني زگچ كشيدند

 ارباب رسانه اين خبر را / در جابه جهان مخابريدند

 ازفرط غضب غيورمردان / تابوق سحر نيارميدند!

برپاشده بود روز محشر / مردم همه تند مي دويدند

ازدست علوم آتش افروز / كپسول به دست مي جهيدند

زن ها همه جيغ مي كشيدند / از لشكر موش مي رميدند!

 ازپنجره هاي برج ميلاد / جمعي به هراس مي پريدند!

 يك عده ته بهشت زهرا / صف بسته و قبر مي خريدند!

ملت سر و دست مي شكستند / دل ها صدوبيست مي تپيدند

 پر بود زكشتگان غيرت / درياچه پشت سد سيوند!

 دنيا همه در جنون گاوي / ازمرو و مرند تا مريلند!

پايان جهان به روي اكران / تاريخ بشر به هيكلي بند

اين بود كه بهر محو اين ننگ / با تانك تكاوران رسيدند

 آلات دفاع ضد مين را / تاپنجره كلاس چيدند

 آن گاه ميان آتش و دود / تاپاي مجسمه خزيدند

 باحفظ شئون اجتماعي /روبند زن از سرش كشيدند

 ناگاه جهانيان به حيرت / اين جمله ز ناجيان شنيدند:

 "يعني كه از اين جنازه بدتر / دانشكده ها نيافريدند؟!

 بااين همه سي دي و بلوتوث / اين عده فقط نديد بديدند!

ایمیل نویسنده: (mehrdadhadi462@yahoo.com)


  • دوشنبه 27 آذر 1391-0:0

    خدا ایرج میرزا را بیامرزد که گفت:
    بر سر در کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند
    ایمان و امان به سرعت برق می رفت که مومنین رسیدند


    ©2013 APG.ir