تعداد بازدید: 2042

توصیه به دیگران 2

يکشنبه 9 تير 1392-8:38

حجاب اسلامي؛هدف يا وسيله ؟

وقتي حجاب اسلامي به يك شعار تبليغاتي و مرام طبقاتي تبديل شود نمي‌توان انتظار داشت به صورت امري طبيعي و ضروري كه با اتخاذ ساز و كارهاي مناسب مي‌تواند در رفتار افراد دروني شود، مسير عالي خود را در جامعه طي كند.


مازندنومه،احسان شریعت،کارشناس ارشد جامعه شناسی:همين ابتداي سخن صورت اول بحث و همچنين نتيجه‌اي كه در پايان بدان دست مي‌يازيم را ترسيم مي‌كنيم.

صورت اول نگاه هدف‌انگارانه به حجاب اسلامي است. اگر حجاب را نوعي هدف تلقي كنيم در بستر روابط انساني به بُن‌بست بر مي‌خوريم، چه، به طور ناخودآگاه افراد را به نگاه غرض‌ورزانه به سمت حجاب سوق داده‌ايم.

در اين تعريف حجاب اسلامي به ديدگاهي كه در دوردست‌هاي ذهن فرد حضور دارد تبديل مي‌شود، يعني حجاب به نقاطي از جهان‌بيني فرد مي‌رود كه آن نقاط، مناطقي از افكار است كه فرد آن را دور از دسترس اعمال خود ادراك مي‌كند.

در ذهن هر انساني نقاطي وجود دارند كه با وجود تأييد آن نقاط از طرف باورهاي خود فرد، ليكن فرد آن نقاط را به اعمال خود راه نمي‌دهد.

 به طور مثال هر انساني آرزوي يك زندگي آرماني دارد كه آن را در نقطه‌اي از ذهن خويش مي‌پروراند اما آن آرزوها آنقدر بزرگ و دشوار و تخيلي‌اند كه فرد زحمت آن را نمي دهد تا آنها را وارد تصميم‌ها و انتخاب‌هاي خويش سازد.

در مورد حجاب نيز تقريباً اين گونه است؛ با نگاه هدف‌انگارانه به حجاب فرد چون سهم حجاب را از ابتدا در تربيت عملي خويش كم‌مقدار احساس مي‌كرده است به آن به ديد يك عمل عيني نمي‌نگرد و آن را تنها يك مفهوم ذهني مي‌شمارد كه صرفاً مي‌توان در موردش سخن گفت، نه اينكه به آن رفتار كرد.

دليل اينكه فرد حجاب را به رفتار خويش راه نمي‌دهد و آن را يك مفهوم ذهني تلقي مي‌كند همين تعريف كردن حجاب به «هدف» است.

 اگر حجاب به يك هدف سياسي و غرض‌ورزي گروهي تبديل شود، قابليت عملي بودنش را از دست مي‌دهد و به صورت يك سوژه ذهني در عامه مردم متداول مي‌گردد كه تنها گروه يا عده‌اي به آن پايبندند.

 امروز حجاب اسلامي به دليل برخورد گروهي به صورت يك برچسب معرفي مي‌شود. اگر در ظاهر به دختر جواني بگوئيم «ديدگاهت در مورد دين چيست؟» جهان بيني تقريباً مناسبي از او دريافت مي‌كنيم اما اگر در مورد حجاب اسلامي كه از اصولي‌ترين احكام اسلامي است از او پرسش كنيم شايد در همان قدم اول آن را به يك شعار گروهي و نماد قشر خاصي از افراد تفسير كند و درباره‌اش به قضاوتي اين چنين نشيند.

 اصولاً احكام ديني در هر شأن و تفسيري در كنه امور يك ابزار و وسيله‌اي مناسب براي اهداف عاليه‌اند. براي مثال عبادت راهي است براي رسيدن به هدفي متعالي يعني قرب پروردگار و پاكيزگي روح و صفاي درون و رستگاري و ايمان و بسياري از اهداف فردي و اجتماعي ديگر.

 اين خاصيت مذهب است كه وسيله و راه رسيدن به امر متعالي مي‌باشد. مذهب، دين، شريعت، و همه‌ي اين گونه تعابير حتي در معني لغوي نيز دال بر «راه» و «طريق» و شيوه‌ي رفتن مي‌كنند.

 مذهب جاده‌ايست به آسمان. احكام شرعي راهيست براي رسيدن به اهداف بزرگ. روزه هدف نيست وسيله‌ايست كه انسان را به اهدافي همچون خودسازي و تزكيه و غيره نائل مي‌گرداند.

همه‌ي احكام فردي و اجتماعي اسلام در حكم وسائلي حياتي براي نيل به اهدافي معين مي‌باشند. حجاب نيز از اين قاعده مستثني نيست.

 حجاب وسيله‌ايست براي بسياري از اهداف كه بارزترين و سودمندترين آن در مسائل اجتماعي بروز مي‌كند.

ارتباطات سالم در روابط انساني به دلايل مختلف به سمت انحراف و فساد ميل دارد. غرائزي بالقوه در وجود انسان نهفته است كه اگر تحت قواعد ديني در اجتماع وارد نشود جامعه را دچار انحراف مي‌كند و همانند اژدهائي شيطاني همه‌ي منابع معنوي و ارزشي جامعه را مي‌بلعد.

از اين رو حجاب اسلامي مجموعه‌اي از قواعد است براي ساختن ارتباطات سالم و سازنده. اما با فرض هدف شدن اين قواعد حب و بغض‌هاي شخصي و گروهي دامنگير آن شده و آن را به بيراهه مي‌كشاند و همين باور سودمند را در اذهان و اعمال و نحوه‌ي زندگي به صورت سمي پراكنده مي‌سازد.

 وقتي حجاب اسلامي به يك شعار تبليغاتي و مرام طبقاتي تبديل شود نمي‌توان انتظار داشت به صورت امري طبيعي و ضروري كه با اتخاذ ساز و كارهاي مناسب مي‌تواند در رفتار افراد دروني شود، مسير عالي خود را در جامعه طي كند.

مهم‌ترين معضل تعريف حجاب با ديدگاه هدف‌گرايانه در بستر اجتماعي حجاب اتفاق مي‌افتد يعني افراد كه حجاب را بالضروره امري براي مصونيت مي‌شمردند امروز حاضر مي‌گردند اين امر ضروري را كنار گذاشته تا برچسب شعارهاي گروه‌گرايانه را بر خويشتن احساس نكنند، چه، با تعريف حجاب به يك هدف مي‌توان به سادگي انتظار داشت به دليل تفاوت‌ اهداف و منزلت‌ها و ارزش‌هاي گروه‌هاي اجتماعي، حجاب اسلامي به شعار و نماد گروهي خاص مبدل شود و اينگونه حجاب اسلامي كه ظاهراً در يك جامعه اسلامي مي‌بايست در رفتار همه‌ي افراد دروني شده باشد نه تنها در رفتار افراد جوان تر دروني نمي‌گردد، از رفتار آنها كه سالها پيش حجاب در آنها دروني شده بود نيز کمرنگ مي‌گردد.

 اين خاصيت «هدف» است كه انسان‌ها را دسته دسته کرده و جامعه را به تكثر مي‌كشاند. هميشه اگر به امري به ديد هدف نگريسته شود آن امرِ به خصوص، خاصيت و روح «هدف بودن» مي‌يابد و وقتي هم كه به هدف تبديل شد مطمئناً هر مرام و گروه و دسته‌اي به تفسير خود از آن امر بسنده مي‌كند.

 اين گونه يك «وسيله» كه مي‌تواند ديدگاه‌هاي متفاوت را به سمت ديدگاهي يكسان سوق دهد و همه‌ي نگرش‌ها را در جهت هدفي بزرگ همسان و همگون كند، اگر پيش از اين خاصيت هدف شدن بيابد ناخودآگاه از هر كجاي راه موجبات تكثر و چندگانگي ارزشي را فراهم مي‌آورد، چه، اصولاً احكام دين خاصيت هدف شدن ندارند و اگر به هدف تبديل شوند ظرفيت يكسونگري ندارند.

 احكام و شرايع چون جنبه‌ي عملي دارند ظرفيت وسيعي براي تفسير و تأويل‌هاي شخصي و دلخواهانه دارند با اين حال تنها در صورتي مي‌توان در مورد آنها از بار تفاسير متعدد كاست كه در حد وسيله باقي بمانند و به هدف تبديل نشوند.

حجاب اسلامي كه بسته‌اي از احكام عاليه‌‌ي الهي است و اهداف بسيار عقلاني و زيبائي در سر دارد، به شدت توانائي مبدل شدن به امري را دارد كه بتوان در مورد آن تفاسير شخصي و دينداري عاميانه را دخالت داد.

هر كس مي‌تواند بگويد حجاب من، حجاب كامل و صحيح و بي عيب و نقص است. اين در صورتي است كه حجاب به هدف تبديل شود.

وقتي به هدف تبديل شد ناخودآگاه به گروه‌ها و طبقات خاصي از جامعه احساس تعلق بيشتري پيدا مي‌كند و كساني كه خارج از اين گروه‌ها و طبقات‌اند و به حجاب نيز اعتقاد دارند براي آنكه حداقل با نمادهاي ظاهري آن گروه‌ها همراهي نكنند و با آنان هم‌جهت نگردند و استقلال هويتي خاص خود را دارا باشند، حجاب اسلامي را دستخوش تغيير و تفسير مي‌كنند و وارد بدحجابي‌هائي می شوند كه امروز شاهد آن هستيم.

ایمیل نویسنده: (abie_malakouti_2008@yahoo.com)


  • يکشنبه 23 تير 1392-0:0

    اینطور که معلومه این(کیجا سوادکوهی)سایت مازند نومه رو خریده؟!!! اینقدر خودتونو واسه یه مسئله ساده اونم حجاب داستان سرایی و درگیر میکنید که آدم میمونه تو کار این مملکت!!؟؟؟ یعنی آقایون مسئولین و دانشمندان و نخبگان ما واسه اینهمه معضلات جامعه تفکر کردند که حالا فقط توی حجاب گیرند؟!! این مردم اند که خودشون فرهنگ و سنت و اعتقادات و ایمانشونو انتخاب میکنن اگه واسه شون کسی تصمیم نگیره و محدودیت نذاره قطعا اینهمه بزهکاری و بی غیرتی توی جامعه ما باب نمیشد که آرمان های جوونای ما فیلم قیصر باشه!!! مگه این حدیث پیغمبر (ص)رو نشنیدید که فرمود:هیچ اکراهی در دین نیست؟

    • کیجا سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 3 0
      سه شنبه 18 تير 1392-0:0

      آقای رضاپور عزیز از لطف شما بی نهایت سپاسگزارم

      • کیجا سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 0 0
        سه شنبه 18 تير 1392-0:0

        کامنت مانی،منظور اقای نیاز اذری از جاانداختن فرهنگی جدید در رسانه رو خوب درک کرده بودیم!!!!!!!!!1اینجا محل ارائه نظرات شخصی افراده نه کلاس درس، اگر ملاک شما اندیشمندان غربیه پس باید تمام نظریاتشون براتون محترم باشه و مرجع ،پس به این هم معتقدید که یکی از همین اندیشمندانتون معتقده دین افیون توده هاس یا اینکه شما قانون شتر گاو پلنگید یعنی هر جا به نفعتونه فیش برداری می کنید!!!!. وقتی کتاب اسمانی قران رو دارم نیازی به نظرات اندیشمند غربی ندارم. نظر من اینه دین رو با مته وارد مغزها نکنید بلکه شرایط عملی اون رو اول مهیا کنید ذات وجودی هر انسانی حتی بدون دانستن اینکه اون دینه به سمتش میره چون روح و فطرت ادمی خودبخود وقتی شرایط مهیا باشه به سمت سرچشمه میره حالا این شرایط و راه میخواد اسمش دین باشه یا راهکارهای انسانیت.

        • پنجشنبه 13 تير 1392-0:0

          خانم کیجا سوادکوهی شما در عین حال که ادعای روشنفکری و آزادی خواهی داری اما در عین حال بسیار تندرو و افرای هستی و همه رو مورد حمله قرار داده و فقط به اندیشه ی خودت اعتقاد داری. این طرز اندیشه ورزی خوب نیست. یه تجدید نظری در خودت بکن. رویکرد کلی شما که من در تمامی کامنت ها از جمله نظرات دیگری که در این سایت قرار دارد به همین منوال است. برای مثال شما در کامنتی که در مورد مطلب آقای ایرج نیازآذری گذاشتید هم همین رویه ی تندروی رو داشتید و به شدت به آقای نیاز حمله کردید.

          اتفاقا آقای احسان شریعت بسیار متین و علمی صحبت کردن و اصلا حرف شون کلیشه ای نیست. آقای شریعت بسیار بیطرفانه و علمی تحلیل کردند. ایشون اصلا مواضع شخصی خودشون رو دخالت ندادن. هیچ جا ایشون ننوشتن که به حجاب اعتقاد دارن یا نه. اون یک مساله شخصیه که ما از درون ایشون با اطلاع نیستیم.

          مطلب دیگر اون که شما مطالعات خودتون رو افزایش بدین. برای مثال به آثار اندیشمندان بزرگ غربی مراجعه کنین. همچون آگوست کنت و امیل دورکیم که شخصا به دین اعتقادی نداشتن اما دین رو بهترین نهاد اجتماعی برای نظم و امنیت و بهبود روابط اجتماعی می دونستن.

          شما به بزرگ ترین قسمت اندیشه توماس هابز رجوع کنید که میگه انسان گرگ انسان است. این عنی اینکه در درون انسان غرائزی وجود داره که همواره اون رو به بدی ها سوق میده. پس حرف آقای احسان شریعت بیراه نبوده.

          مساله دیگه اینه که اتفاقا نویسنده از رویکردهای موجود در کشور نسبت به حجاب انتقاد کرده و اوضاع امروز کشور را که حجاب به نماد گروهی خاص تبدیل شده رو نقد کرده.

          • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 4 0
            سه شنبه 11 تير 1392-0:0

            (تقدیم به سوادکوهی های باصفا)

            باتشکراز درک بسیاربالای شما.راستی:سلام مارا به سوادکوهی های باصفابرسانید.سروده ای هم درباره ی سوادکوه زیبای دوست داشتنی دارم .لطفابه همدیاران خوبمان انتقال دهید:||کوه بلند،جنگل شاداب،رودناز/ این جاکجاست؟-خطه ی ناب سوادکوه||بردامن تلار،چه بسیاردلشکار/ازدست رفته است حساب سوادکوه||مثل هوا،لطافت سرشارمی شود/شعرزلال دل به کتاب سوادکوه||گفتم که:باز،عاشقی آغاز می کنم/تابردلم رسید جواب سوادکوه||تصویرعاشقانه ی نابی ست ازصفا/بامن بیابه گوشه ی قاب سوادکوه||تسبیح دوست می شوداین چشم پرشگفت/یک آسمان ثناوشهاب سوادکوه||این جااگرکه مست نباشی،قشنگ نیست/بانام دوست،ماوشراب سوادکوه||

            • كيجا سوادكوهيپاسخ به این دیدگاه 3 1
              سه شنبه 11 تير 1392-0:0

              با سپاس از دوستان اقاي رضا پور و اقاي رنجبر ، من متوجه منظور نويسنده شدم و با توضيحات شما بيشتر. منظورم اين بود كه اين ديدگاه نسبت به حجاب خيلي كليشه شده يعني بيننده به محض ديدن ميگه بازم اين بحث تكراري، براي همين اثرگذاريش كم و يا صفر ميشه ، منظورمن اينه اين شيوه بايد تغيير كنه نه تفكر. ما هنوز درمورد اصل حجاب و تعريف اون به اجماع نرسيديم نويسنده طوري شروع كرده كه يعني تو اصل تعريف حجاب كه بحثي نيست؟؟؟ كه مشكل من اينجاست كدوم حجاب اول ايشون بايد تعريف حجاب از ديد خودشون رو مطرح ميكردند، ديگه اينكه اتفاقا من ميگم نگيم حجاب امري ديني بلكه حجاب امري انسانيست براي انسانه نه حيوان. اصلا كسي كه به انسانيت نزديك ميشه حجاب رو از انسان لاينفك ميدونه من ميگم اول به انسانيت نزديك شيم بعد حجاب سر انسان كنيم نه اول حجاب، بر سر كي اين فرد به انسانيت رسيده يا .....!!!!!!!! . اگر نميتونيم اول انسانيت بعد حجاب رو عملي كنيم بگيم اين قانونه بايد در ايران باحجاب با اين مشخصه باشيد والسلام و همه بايد به قانون احترام بگذاريم. ببينيد وقتي ميگم ي تعريف كلي و جامع از حجاب نداريم اينه من ميگم حجاب تو ذهنم نصف مو بيرون استين كوتاه پوشيدن دامن اشكالي نداره ولي از نظر يكي اين با عريان شدن يكيه يعني يكي حجاب از ديد من رو با عرياني يكي ميدونه پس واقعا هر كس يه تعبيري از حجاب داره . اشاره به ايه به تعبير عده اي حجاب شد در ايه خطاب به زنان پيامبر شد كه جلباب هاي خود را بر سر كنن هيچ اجباري براي انان و ديگران نداريم حتي در نحوه برخورد پيامبر، ايا اشاره شد اگر حجاب نكنن جزا و دوزخ در انتظار انهاست در حاليكه در قران براي هر سرپيچي و گناهي مثل دروغ فساد و فحشا جزا در نظر گرفته چون به چشم گناه و جرم ديده ميشن. بچه هاي ما اينقدر كه از بيحجابي منظور بيرون بودن حتي يه تارمو!!!!!! ترسونديمشون و ترسيدن از دروغگويي فساد و فحشا و هزاران گناه ديگه متاسفانه نمي ترسن اينجاست كه با حجاب به استقبال مرگ انسانيت ميريم. زير اين حجاب كيست انسان يا....... .سپاس

              • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 3 1
                سه شنبه 11 تير 1392-0:0

                همه حرف آقا احسان این است که حجاب نباید هدف بشود و باید به عنوان وسیله باقی بماند. حالا چه منظوری پشت این حرف پنهان است نمی دانم ولی اصل حرف کاملاً درست است. منتهی این وسیله آنقدر اهمیت دارد که همه آحاد جامعه مسلمان "چه زن و چه مرد" را در بر می گیرد. معیار و ملاک حجاب در قران برای مرد و زن هر دو آمده است که جشمهایتان را از نگاه دریده و هوس آلود به یکدیگر باز بدارید و اندامها و برجستگی های تحریک کننده "چه مرد و چه زن" را از جنس مخالف "غیر مجاز" بپوشانید. این یک هدف نیست بلکه وسیله ای است بای اینکه هدف شما حفظ شود. هدف دین داری و تقویت یافته های عملی و عرفانی دین در انسان است. همانطور که هدف روزه و نماز و حج و زکات و ... همه این است که دین در باور فرد تقویت شود و به آمال دین که رساندن انسان به قرب الهی است نزدیک شود و از انسان بنده ای فقط برای خدا بسازد و از بندگی شیاطین انس و جن نجات دهد.

                همانطور که به دلیل وسیله بودن نماز و روزه نمی توان اقدام به ترک آنها کرد و دین ترک آنها را بدون دلیل شرعی مجاز نمی داند در مورد حجاب "چه در مرد و چه در زن" ترک آن را مجاز نمی شمارد و وسیله خواندن آن دلیلی بر صدور جواز برای بیزاری جستن و رها کردن آن نیست.

                خانم "کیجا سوادکوهی" هم نکات جالبی را بیان فرمودند. شکل تبلیغ هر امری مهم است و استفاده از چاشنی زور و اجبار و اکراه (تعبیر قرآنی برای پذیرش زورکی دین) اثرات معکوس و انزجار آور و نفرت آفرین در جامعه خواهد داشت. اما رها سازی و آزاد سازی به شکلی که بنی صدر می گفت هم درست نیست. بنی صدر به تعمیم امامت اعتقاد داشت و مفهوم آن در ارتباط با حجاب این بود که هر دختر یا پسری باید به درجه ای از رشد و بلوغ فکری برسد که بتواند امام خود باشد و وقتی امام خود شد می تواند بفهمد که حجاب چه فوائدی دارد و آنگاه آگاهانه به آن تن بدهد. مفهوم این حرف این است که افراد مجاز خواهند بود که به بهانه و یا به دلیل عدم رسیدن به قله امامت فکری (که هرگز نخواهند رسید) به ترک حجاب و عدم رعایت آن اقدام کنند. تمام آسمان و ریسمان بافتن بنی صدر این بود که ذهنیتی ایجاد کند که اثبات کننده این مطلب یاشد که حجاب اصل دین نیست و وسیله ای است که اگر فردی به لحاظ فکری به اندازه ای رشد کرده که آن را مفید تشخیص داده مانع ندارد ولی برای سایرن (عموم جامعه) که درک صحیح یا کاملی از حجاب ندارند، رعایت آن الزامی نیست.

                این نگاه دین نیست. اینکه نگاه علماء اسلام را با تعبیراتی از جمله فناتیک به حاشیه برانیم هم درست تیست. اصل در دین این است که عده ای متخصص در تشخیص صلاح و فساد دین نظر بدهند که فرد در جریان و مسیر قرب به خداوند برای حفظ خود ودین خود چه اقداماتی را انجام بدهد. همانطوری که دین افراد معتقد به خود را موظف کرده است که روزه بگیرند و در ملاء عام به صورت آشکار و وقیحانه اقدام به روزه خواری نکنند، یا باید نماز بخوانند و عمداً نسبت به ترک آن جسور نباشند، نه تنها برای خیر و صلاح جامعه بلکه حتی برای خیر و صلاح فرد هم هست. نفس انسان نیاز به حفاظت دارد و باید راههای جلوگیری و پیشگیری یا درمان آلودگیهای نفس توسط اصل دین و متن دین و شارع مقدس نشان داده شود و علما تنها وظیف تشخیص و بیان احکام آن را دارند. شان فقیه صدور حکم است و تعیین مصداق ها بر عهده خود افراد گذاشته شده است. حجاب هم به عنوان یک ضرورت برای دین که آن را "ضروری دین" می دانند شرایط و ملزومات خاص خود را دارد. انشاء الله بحث به اندازه کافی مفید بوده باشد و در جهت نیل به تقوای الهی برای مرد و زن کمک کار باشد.

                • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 4 1
                  سه شنبه 11 تير 1392-0:0

                  سوادکوهی کیجا!سلام،لطفامطالب نویسنده ی بزرگواررادوباره بخوان.اتفاقا نویسنده می خواهدبگوید:حجاب وسیله ای ست برای رسیدن به هدف و نه خودهدف و می خواهد بگوید:بایدحجاب را فراتر از دسته بندی های سیاسی و... وبه عنوان امری معنوی بنگریم.حرف شماهم درست است که حجاب انواعی دارد مثل حجاب فکری و اخلاقی ولی بایدبدانیم که حجاب ظاهری ،نمادی از آنهاست و نگاه تکثرگرایانه به حجاب ظاهری هم صحیح نیست وخودش مقدمه ای ست برای نفی انواع حجاب چراکه اسلام، نیت وعمل وظاهروباطن رامطابق هم می پسنددوفداکردن ظاهررابه بهانه ی توجه به باطن،مردودمی داندمثلا درفقه اسلامی،محدوده ی حجاب ظاهری،بیان شده و درقرآن هم دراین باره سخن رفته است .لفظ "جلابیبهن"هم درباره ی همین مطلب است.ضمنا دین برای جهت دادن به خوبی هاست نه این که افرادبی دین ،دارای هیچ نوعی از خوبی نباشندولی خوبی هدایت شده از سوی دین الهی یعنی از طرف پروردگار،قوانین هدایت را بیان می کند واز تکثرگرایی سلیقه ای که عامل زیاده روی ها و کم روی هاست،باز می دارد.پس اسلام،خوبی هدایت شده و مبین از طرف خداست و حجاب امضاشده در آن هم این چنین است . باتشکر

                  • كيجا سوادكوهيپاسخ به این دیدگاه 2 2
                    دوشنبه 10 تير 1392-0:0

                    ببخشيد چرا اينقدر مطالب رو پيچيده و گنگ ميكنيد" در درون انسان غرائزي بلقوه جهت فساد وجود دارد كه با دين سامون ميگيره" اشتباه همينجاست پس افراد بي دين صددرصد لاابالين پس اين همه انسان بي دين كه خير دانشمند پدر خوب مادر خوب شدن و هستن چيه؟ تيشه به ريشه دين زدن ها با همين تحليلهاست كه در واقع تضاد دارن ما چقدر افراد با دين داريم كه فاسدند!!!!!!! چرا سريع پاي دين رو باز ميكنيم كه بايد تاوان اشتباهات و كج يا بد فهمي هاي مارو بده. به جاي اينكه بگيم بابا جان ما تو اين چندين سال هيچ كاري براي بلوغ فكري و شخصيتي افراد چه با دين چه بي دين نكرديم جوان هيچ شناخت ماهيتي از خودش نداره نميدونه حجاب فكري چيه حجاب اخلاقي چيه نگاه انساني به جاي نگاه جنسي چيه؟ به جاي اينهمه اسمون ريسمون ببافيم كه همه رو گيج كنيم اگاهان در هر عرصه اي موظفن راهكارهاي ديني رو استخراج نه به نام دين كه به نام انسانيت ترويج بدن همون كاري كه دكتر شريعتي كرد فلسفه حجاب دكتر همون اموزه هاي دينه ولي خواننده يا شنونده احساس نميكنه پاي منبر نشسته. نبايد گفته شه جوون نگاه به نامحرم ننداز تيري از سوي شيطانه زمينو بنگر بگن جوون در برخورد با افراد نگو اين دختر بگو اين ادم اين يه شخص ، نگات جنسيتي نياشه انساني باشه. يه جوون روش فكر ميكنه ميفهمه راهشو پيدا ميكنه و اينطوري به رشد و بلوغ فكري ميرسه ودر تعاملاتش كمتر دچار خطا و طغيان ميشه اينطوري دستورات دين هم عملي ميشه مگه قران نميگه همه خواهر برادريد و برابر پس راه رسيدن به اين ديدگاه اينه كه شب و روز قران بخونيمو دعاي كميل يا اينكه راههاي عملي پيدا كنيم . چرا به دختر بايد گفته شه تو بايد خودتو بپيچوني اينكه يعني خيلي ببخشيد جنس مخالفت وحشي و بيشعوره حالا جسارتا اگر هم باشه چرا اون بايد تاوان بي شعوري يه عده رو بده ......بعد باهمون ديدگاه ميخواد بعدها با همون جنس ازدواج كنه تا به طلاق برسه چون از بچگي عدم اعتماد به جنس مخالف رو ياد گرفت!!!!! من به شخصه به حجاب اخلاقي به خصوص حجاب فكري معتقدم و به حجاب ظاهري بنا بر عرف و قانون كشورم پايبندم در حد معمول. تمام بي حجابي ها اتفاقا به خاطر اينكه يه عده به زور خواستن بگن الگوي حجاب قراني الا و بلا اينه و والسلام يعني بازم از دين استفاده شد خب يه عده هم جبهه ميگيرن كجاي قران ما حجاب اجباري داريم اصلا ما كجاي دين اجبار داريم كي گفته حجاب اينه ما ميگيم اينه حالا كشمكش . رسيدن به انسانيت رسيدن به دينه ما متاسفانه داريم جهتو اشتباه ميريم. يعني به جاي اينكه اول شرايط ذهني و محيطي را ايجاد كه خودش خودبخود به حجاب ميرسه رو ايجاد كنيم چه براي مرد و چه براي زن ، ميگيم دين گفته حجاب اونم اين مدلي بي برو برگرد انجام شه ديگه حرفي نباشه همه حجاب !!!!!! بقيه هم ميگن نه حجاب


                    ©2013 APG.ir