تعداد بازدید: 3424

توصیه به دیگران 0

سه شنبه 13 خرداد 1393-9:28

بزرگی از بزرگان

امام خمینی با تکیه بر وجه رحمانی اسلام و تبیین استراتژی پیروزی خون بر شمشیر و نشاندن «گل» در برابر «گلوله» و نیز مخاطب قراردادن بدنه ارتش، ماشین نظامی رژیم را از کار انداخت.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، جعفر رحمان‌زاده: «ویل دورانت» در اثر مشهور و ماندگارش- تاریخ تمدن- در جلد (عصر ایمان) درباره پیامبر اسلام گفته است: «اگر بزرگی را به میزان اثر مرد بزرگ در مردمان بسنجیم باید بگویم محمد(ص) از بزرگ‌ترین بزرگان تاریخ است.»

فارغ از هر گونه مقایسه مرتبت و منزلت، بدون تردید از حیث نقش کم‌نظیر در تجدید حیات اسلامی، بازخوانی اجتهادی دینامیک از آرای فقیهان شیعی و قدرت بالای بسیج‌کنندگی و سازماندهی مسلمانان، امام خمینی(ره) را باید از بزرگ‌ترین بزرگان عصر ما دانست. البته مردان بزرگ و دوران‌ساز و چهره‌های ممتاز تاریخ همواره از دوسو متضاد داوری می‌شوند.

از یک‌سو از سر شیدایی و دلدادگی یکسره ستایش و تجلیل و تکریم و در دگر سو از دریچه نفرت و بیزاری. اما با هر نظر و اندیشه و با هر مشرب فکری و مسلک سیاسی اگر کمترین‌ بهره‌ای از انصاف و اخلاق و عدالت برده باشیم، نمی‌توان شخصیت فرهمند و نقش بی‌بدیل امام خمینی(ره) را در هدایت و رهبری انقلابی عظیم با مضمون دینی و رهایی ملت از استبداد داخلی و استیلای خارجی انکار کرده یا کم‌فروغ بنمایانیم.

هرچند که عظمت و شکوه اقدامات سترگ بزرگان و آثار به‌جای مانده از آنان نمی‌تواند بهانه‌ای برای بسته‌شدن «نقد» و «گفت‌وگو» در پیرامون آن باشد و اتفاقا اگر از سر انصاف و ادب و آداب باشد، بزرگی آنان و آثارشان را فرونمی‌کاهد. به باور این قلم، درک عظمت و گستردگی تلاش‌ها و موضع‌گیری‌ها و مجاهدت‌های رهبری فقید انقلاب بدون درک و بررسی فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر شرایط عمومی کشور به‌ویژه محیط‌های حوزوی، دانشگاهی و گروه‌های سیاسی، صنفی و... شناخته نخواهد شد.

اگر از گزاره تئوری‌پردازان غربی که «عهد دین» را منسوخ و منقضی یا نظریات جزمی مبتنی بر ماتریالیسم تاریخی «مارکسیسم» که دین را عنصر تحذیری و افیونی جامعه می‌خواند عبور کنیم، در دهه‌های 40 و 50 ما شاهد بروز نظریات و رویکردهای متفاوت و متضادی از سوی فقیهان، روشنفکران، سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی و... درخصوص نقش و کارکرد دین و مسوولیت عالم یا مقام مرجعیت شیعی و تکلیف مسلمانان هستیم.

  قایل‌بودن به تفکیک دین از سیاست،  نامشروع‌بودن هرگونه حرکت اعتراضی در عصر غیبت امام معصوم، کمک به گسترش فساد و ستم به بهانه تسهیل و تسریع فرج، سکوت و سازش به بهانه جلوگیری از هدردادن خون مومنان به‌دلیل برتری دشمن و برقرارنبودن موازنه قدرت، تقویت رژیم به‌عنوان نظام پادشاهی شیعه، رفرم و مبارزه پارلمانیستی برای اعاده نظام مشروطیت و تفکیک سلطنت از حکومت، شکل‌گیری سازمان‌های مخفی و چریکی برای براندازی مسلحانه و... گفتمان‌های پیدا و آشکار آن دهه‌ها در نسبت و رابطه کنشگران سیاسی و اجتماعی و فرهنگی با رژیم پهلوی بود.

به روشنی محسوس است که امام خمینی(ره) برای ورود در عرصه مبارزه با چه دشواری‌ها و پیچیدگی‌هایی روبه‌روست. اما او به شایستگی و درایت و صدالبته با تحمل سختی‌های فراوان، نشان داد ورود مرجعیت شیعه به حوزه سیاست نه‌تنها مغایرتی با شأن و مقام آنها ندارد که یک رسالت و تکلیف دینی و تاریخی است. هوشمندانه با اتخاذ رویکردی مستقل و «درون‌زا»، همه پیش‌فرض‌های رویارویی با نظام سلطنت از قبیل اصلاح و رفرم، کودتا، اتکا بر حمایت‌های خارجی و براندازی مسلحانه را غیرممکن و ناکارآمد معرفی کرد و نشان داد تنها با فراگیرکردن مبارزه و همگانی‌کردن آن به‌جای «نخبه‌گرایی» می‌توان رژیم را به تلاشی برد.

او با تکیه بر وجه رحمانی اسلام و تبیین استراتژی پیروزی خون بر شمشیر و نشاندن «گل» در برابر «گلوله» و نیز مخاطب قراردادن بدنه ارتش، ماشین نظامی رژیم را از کار انداخت و بدون تکیه بر خشونت و ویرانگری به شیوه مسالمت‌آمیز از خسارت اجتناب‌ناپذیر و معمول انقلاب‌ها جلوگیری کرد. او با کار بزرگ خویش به افسانه ناتوانی دین در برانگیختن مردم و سازمان‌بخشی آنها در قالب یک انقلاب رهایی‌بخش پایان داد و در ادامه با تکیه بر توانمندی‌ها و قابلیت‌های دین با طرح جمهوری اسلامی مفهوم «پارادوکسیکال» (متناقض‌نما)بودن این گزاره را بی‌اعتبار ساخت.

صرف‌نظر از اینکه امروز درخصوص «میراث» او «یعنی نظام مردمسالار سازگار با دین چه قضاوتی داشته باشیم. نمی‌توان حکم به بزرگی او بلکه بزرگ‌ترین بزرگان دوران ما نداد.»

«خدایش رحمت کناد»

*این مقاله در صفحه سیاسی روزنامه شرق سه شنبه منتشر شد.


  • بانوي اصلاح طلبپاسخ به این دیدگاه 1 0
    جمعه 16 خرداد 1393-23:33

    در تكميل مقاله اقاي رحمان زاده عرض كنم كه امام تحولي بنيادين در حوزه زنان ايجاد كردندايشان فرمودند زنان بايد در مقدرات مملكت دخالت كنند، بايد ارمانهايامام را عملياتي كرد متاسفانه در اين زمينه راه زيادي در پيش داريم

    • دانشجوی پیرو خط امامپاسخ به این دیدگاه
      جمعه 16 خرداد 1393-16:1

      قابل توجه بعضی از دوستانی که نظر گذاشتند بویژه همکار قدیمی و آقای علیپور (لطفا از نظر زیبا و منصفانه آقای حجت زاده یاد بگیرید ) نظرات را که میخواندم آقای حجت زاده منصفانه و بدون حب و بغض قلم زد با تشکر از ایشان -- بعضی از دوستان باید یاد بگیرند که قلم شان در خدمت بیگانگان ومنافقان نباشد بعضی وقتها ممکن است از روی غفلت ونادانی باشد نباید در زمین دشمن بازی کرد --باید با تمام وجود از انقلاب و میراث امام و شهدا حمایت کنیم - و به گفته امام همیشه توجه داشته باشیم و آن را بعنوان یک اصول بپذیریم گه فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد - از برادران خوبم و دوستانشان میخواهم که به این اصل توجه کنند وگرنه تمام عمرشان بی هیچ سودی فناست - تو را بخدا و شهدا قسم از این انقلاب دفاع کنید - که بعدها پشیمانی دیگر سودی ندارد

      • همکار قدیمیپاسخ به این دیدگاه 0 1
        جمعه 16 خرداد 1393-15:3

        جناب علیپور عیب شما و دوستانتان من جمله آقا شعبان در این است که راه را گم کرده اید و نمیتوانید حق را از باطل تشخیص دهید مقداری اگر حالات و روحیات خودتان را بررسی کنید میبینید که نسبت به دین و مسائل فردی بی اعتماد شدید پیشنهاد این حقیر بعنوان یک برادر و دوست قدیمی به شما برادران خوبم این است که خودسازی و عبادت را فراموش نکنید بیم آن دارم که مرگ فرا رسد و شما بی ولایت دار فانی را وداع گفته باشید شما که به تاریخ مسلط هستید چرا عبرت نمیگیرید سرنوشت خوارج و طلحه و زبیر بس نبود حیف نیست این کشور و جمهوری اسلامی که امروز تمام مستضعفان و آزادی خواهان جهان او را الگو قرار داده اند و شما و دوستانتان برای اینکه پست و مقام به شما ها در این دولت تدبیر ندادند اینگونه کمر به تخریب زده اید برادر عزیز کمی بیشتر فکر کنید و بیاید قلمتان را برای اسلام و ایران و سربلندی اسلام استفاده کنید این مطلبی که نوشتی چه چیزی را میخواهی ثابت کنی شما که حواست به خودت و دوستانتان نیست و برخی از مسائل که گفتنش به دور از شان هست را رعایت نمکنید حالا معلم اخلاق شده اید آقا شعبان که... فقط اشکالات را میبیند یعنی این دولت و این کشور کار خوب نکرد حیف است چرا دوستانتان که امروز پست های سیاسی دارند را تخریب کرده و آنان را مشتی بچه میخوانید باید آنها را حمایت کنید آنها دارند زحمت میکشند شما هم دست از تندروی بردارید شما با این ادبیات چه فرقی با افراطیون و تند روها دارید شما هم اینگونه به نظر میرسد که اگر قدرت داشتید حکم اعدام بعضی ها را صادر میکردید آفرین بر دولت تدبیر و امید و آفرین به مسئولین استان که خیلی خوب چهره های تند رو هر دو طرف را شناختند و از آنها استفاده نکردند برادر خوبم در افکارتان تجدید نظر کنید و قدر این نظام و کشور رابدانید به خدا شهدا زنده اند و نظاره گر اعمالمان هستند و اگر بد بجنبیم از قطار انقلاب پیاده خواهیم شد و عاقبت بخیر نمیشویم انشاالله خداوند به همه ما بصیرت عنایت بفرماید و ما را عاقبت بخیر کند ( راه نجات فقط در مسیر ولایت بودن و تبعیت داشتن است)

        • يکشنبه 18 خرداد 1393-20:26

          بنظرم شما اول باید نوع ادبیات سخن گفتن خودتو درست کنی برادر.اینجا هیچ نامی از شعبان نیست .آخه امثال شماها چه ترسی از شعبان و شعبانیها دارید که اینگونه شمشیر از رو بسته اید.همین شماها بودید که باعث شدید اینهمه اختلاس در 8 سال دولت قدیمی اتفاق بیفتد و لام تا کام حرف نزدید حالا چطور احساس ولایی بودن و دلواپسی میکنید؟ترس شما ازینه که امثال شعبان ها بیایند و دست شماهارو رو کنن.آنها بسیار ولایی تر و دیندارتر از آنند که حتی فکرش در ذهن شما خطور نمیکند.به امید روزی که این رفتارهای عجولانه و شتابزده شماها اصلاح گردد

        • جمعه 16 خرداد 1393-8:44

          خوش به حال امثال آقای رحمان زاده که مشی اعتدالی خود را حفظ کردند. من همواره خاطرات خوشی از شیوه ورود ایشان به مسئله در ذهنم بوده و منطق و تحمل و تعادل و خودداری از تندروی و تفکر و تعمق چاشنی کار ایشان بود. در این مقاله برخلاف بسیاری از تندرو ها سعی داشت حق مطلب را ادا کند و بدون اینکه قصد داشته باشند با تعریف و تمجید از امام (ره) زحمات کشیده شده در بعد از وجود شریف حضرت ایشان را تخطئه کرده و جریانی را متهم به کندی یا تندی نمایند، حف های اساسی و ارزشی در مورد امام زدند که بخش های مهمی از حقیقت درباره امام محسوب می شود. البته رهبری معظم انقلاب تلاش زیادی کردند که این خط و مسیر اسلام ناب محمدی (ص) و شیوه علوی (ع) را همچنان حفظ کنند و این مواجهه با دنیای استکبار هم ناشی از پایداری ایشان و مردم و ایران اسلامی و مسئولان در برابر خوسته های نامشروع و غیر منطقی و استکباری جنایتکاران حاکم بر دنیا هستند.
          تحلیل بنده این است که سازمان ملل ابزار دست قدرت های پنجگانه است و بعد از جنگ جهانی دوم آنها به قصد تقسیم جهان بین همدیگر اقدام به تغییر ساختار در سازمان ملل دادند و شورای امنیت با حق وت برای پنج کشور را به وجود آوردند تا سیطره خود را بر جهان به شکل جدیدی تحمیل کنند. این مقابله هایی که با اهرم نهادهای وابسته به سازمان ملل مانند حقوق بشر (با تعریفی که آنها از بشر و حقوق آن ارائه می دهند) و یونسکو و سازمان انرژی هسته ای و ... با کشورهای مستقل می کنند ناشی از همی زیاده خواهی ها است. امام کمر همت را برای مقابله جدی با این زیاده خواهی ها بسته بودند و چالش های زیادی را برای آمریکا و جهان غرب به وجود آورده بودند و هر روز هم بر مشغولیت های آنان می افزودند و با ضربات پی در پی بر پیکره پوسیده آنان و بی اعتنایی به خواسته ها و تمنیات آنها و نترسیدن از تهدیدات و تحریم های آنها جو هجوم علیه اعتبار آنان را دامن می زدند ولی متاسفانه برخی زمان ناشناسی کرده و با رفتن امام به اختلافات داخلی دامن زده و نفوذی های غرب در رسانه ها فضا را به نفع آنان تغییر داده و جرات آنان را برای شروع حرکات ایذایی و در موضع حمله قرار گرفتن زیاد کرده و این رهبری بود که یکتنه مواضع امام را حفظ کردند و از اعوجاجات و تفسیرهای خودمحورانه افراد از مواضع امام جلوگیری به عمل آورندند و با شجاعت ودقت و با بصیرت و آگاهی از شرایط بین المللی قبل از همه مشکلات را پیش بینی و برای حل آنها دولت ها را هدایت و حمایت کردند و از تحقیر پذیری و ذلیل شدن آنها ممانعت به عمل می آوردند. متاسفانه برخی با خیالاتی گوش ناشنوا داشته و ساز مذاکره مستقیم با آمریکا را بی موقع کوک کرده و به تست افکار عمومی اقدام نموده و بعد با فصل الخطاب قرار دادن رهبری فقط از عواقب طرح خود فرار کردند و اشتباه بعدی بکارگیری این تفکر به عنوان وزیر ارشادی که نهایت آن فرار از کشور و استقرار در آغوش استعمار پیر و تبعیت از آنها بوده و منافع ملی را فدای توقعات شخصی نمودند.
          دیدگاه امثال آقای رحمان زاده راجع به امام واقعا جای ستایش دارد و امید اینکه تصریح این دیدگاه در مورد رهبری و اتفاقات دوران سیاه فتنه 88 و اهانت هایی که به حضرت امام و بالاتر از آن به امام حسین (ع) و عاشورا و اموال عمومی و مردم عادی و بسیج و رهبری شده بود را از قلم شیوا و شجاعانه ایشان داشته باشیم تا به جای توجیه گری و جو سازی و غوغاسالاری نقش هدایتگری خود را تداوم ببخشند و مریدان بدانند که امثال ایشان برای دین و کشور و انقلاب و امام و رهبری قلم می زنند و مرد دوران سخت هستند و عافیت طلبی را پیشه خود نمی کنند که فداکاری و نان به نرخ روز نخوردن شجاعتی می خواهد که کمتر در افراد سراغ می رود و انشاء الله با تصریح بیشتری از امثال آقای رحمان زاده عزیز خواهیم داشت.

          • شیخ صفر قاسمی -رامسرپاسخ به این دیدگاه 1 0
            چهارشنبه 14 خرداد 1393-0:22

            باسمه تعالی
            <<14 خرداد-ضرورت ها و خط مشی ها >>
            « خرداد 42»نقطه آغاز عصر خمینی بزرگ است. 28 سال بعد
            « خرداد 68» پیرجماران « با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری
            امیدوار به فضل خداوند متعال» سفر آسمانی خود را آغاز کرد و
            امروز 25 سال از ایام غمبار رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران می گذرد.
            هر چه از وقایع 14 خرداد 1368 ، فاصله بیشتری می گیریم رسالت سپرده شده
            برعهده خطبا ، روشنفکران ، رسانه های جمعی و مبلغین و نویسندگان درجهت
            تبیین آن وقایع سنگین تر و در عین حال دشوار تر می گردد.چرا که مخاطبانی در
            معرض سخن و نظر قرار می گیرند که از حداقل ارتباط مستقیم با آن وقایع
            برخوردارند.از این رو بجاست با برنامه سازی علمی و کارشناسی شده حداکثر
            بهره ها از بزرگداشت این روز تاریخی در جهت پیوند بخشیدن میان نسل های
            انقلاب گرفته شود.به نظر می رسدبزرگداشت این روز بایدواجد ویژگیهای زیرباشد:
            1) در جهت تقویت و تحکیم پیوند میان رهبر و مردم به خصوص نسل جدید
            همت جدی گمارده شود. سیره و خصوصیاتی از حضرت امام که مورد توجه
            بیشتر جوانان است استخراج و به واسطه آنها تحکیم رابطه میان امام و
            جوانان را جستجو نمود.
            امام ، شجاع بود ، صادق بود ، قاطع و عادل بود ، متواضح و مؤدب بود ،
            عالم و عادل بود.همه اینهاخصوصیاتی هستند که طبع جوان ، جویای آن
            است. جوانان ، صداقت ، شجاعت ،عدالت ،تواضع ، علم جویی ، عمل به
            علم را دوست دارند و چون گمشده ای هر کجا آنها را بیابند درمی یابند و
            به هر کس که او را متصل به این اوصاف و خصائص ببینند وصل می شوند.
            با تبیین دقیق این خصائص باید راهی صمیمانه ، صادقانه و بی ریا را میان
            جوانان و امامشان بگشائیم.
            چهارده خرداد فرصت مغتنمی برای این مهم است.
            2) حضور 10 میلیونی مردم در تشییع امام خویش در این روز در بردارندة ناگفته های
            بیشماری است. این چه عشقی بود که زن و مرد ، پیر و جوان ، کوچک و بزرگ
            را از اقصی نقاط ایران حتی از نقاط دیگر دنیا به جنوبی ترین نقطه تهران کشانید
            تا عاشقانه ترین ، صادقانه ترین و بی تکلف ترین وداع با امید خویش را به انجام
            رسانند.حقایق آن عشق هنوز ناگفته های بسیار دارد. باید آن را جست.
            3)پیام و فلسفه بیعت امت با امام خویش و اهمیت آن در تکمیل حلقه نهضت
            اسلامی و تداوم آن را باید با رجوع به وقایع آن ایام مورد تأمل و تحلیل نو برای نسل
            جدید قرار داد.بیعتی که به اتکاء آن ولی امر مسلمین از این مقام برخوردار میگردد
            تا به نام خدا و برایمردم و به نمایندگی از آنان سخن بگوید ، حکم کند و اجرای
            احکام نماید. چهارده خردادفرصتی برای یادآوری این فصل مهم است.
            4) 14 خرداد ماه روز نقش آفرینی تحسین برانگیز یکی از میراثها و یادگار های
            ارزشمند امام راحل در جریان حیات انقلاب اسلامی است. روزی که در آن مجلس
            خبرگان رهبری ،حساسیت جایگاه و رسالت خود را به اثبات رساند و بدینوسیله
            ثمرات و برکات محصولات ناشی از تدابیرداهیانه امام راحل به اثبات جهانی رسید،
            چهارده خردادماه،موعد مناسبی برای تبیین بیشتر این جایگاه مهم و اهمیت
            این مجلس در روند تکاملی انقلاب اسلامی است.
            5)14 خرداد ماه در عین آنکه در بردارنده سوگ بزرگ ناشی از فقدان خمینی
            کبیر است یادآور قدرت و استعداد نظام اسلامی درپیشبرد خویش در لحظه های
            دشوار می باشد.و شایستگی فرزندان راستین حوزه های علمیه و پرورش
            یافتگان مکتب امام در تکمیل راه ناتمام را به اثبات رسانده است.
            14 خرداد ماه ، فرصتی برای سپاس به آستان الهی ،و بیعت دوباره
            با امام راحل و آرمان هایش است.
            شیخ صفر قاسمی / خرداد 1393

            • صمد علیپورپاسخ به این دیدگاه 1 0
              سه شنبه 13 خرداد 1393-15:13

              از جناب آقای رحمان زاده بسیار سپاسگزارم . امید است دوستان و بزرگانی چون ایشان که تجارب بیشتری دارند همفکران خود را از ارائه رهنمودها بویژه در خصوص ضرورت انسجام و همبستگی اصلاح طلبان و نیز هم فکری و هم اندیشی های بیشتر در استان دریغ نفرمایند . ضمن گرامی داشت یاد و خاطره بزرگ مرد تاریخ حضرت امام خمینی ( ره ) ، مطلب جناب آقای رحمان زاده بهانه و فرصتی برایم ایجاد نمود تا عباراتی را از اولین شهید عدالت ونخستین مدافع حقوق مخالفان و دگر اندیشان ، امیر مومنان ( ع ) وحضرت امام و استاد شهید مطهری در رابطه با ضروت نقد حاکمان و پذیرش حق انتقاد یادآور شوم .
              امام علی علیه‏السلام در عهد نامه‏ی معروف خویش به مالک اشتر می‏فرماید: از میان اطرافیانت، کسی نزد تو مقدم‏تر و محترم‏تر باشد که از دیگران سخن تلخ را بیشتر به تو می‏گوید.
              حکومت، هر چه بیشتر در معرض انتقاد و نظارت مردم قرار داشته باشد و در راستای رفع عیوب خویش گام بردارد، مصون‏تر و مستحکم‏تر خواهد بود. به تعبیر حضرت علی علیه‏السلام :
              درخت کویری که از آب کمتری برخوردار است و همواره در معرض گرما و سرما قرار دارد نیرومندتر از درختان باغ است. (نهج ‏البلاغه، نامه‏ی 45)
              استاد مطهری در کتاب «مسئله حجاب» می نویسد: معتقد بوده و هستم هیچ کس از نقد مبرّا نیست و هر مقام غیر معصومی که در وضع غیر قابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام .
              هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده‏ای بدهد و، در غیراین صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خودبخود از مقام زمامداری معزول گردد. (صحیفه‏ی امام، ج 8، 487)
              " این همه برای این است که انسان خودش را نساخته. اگر انسان خودش را ساخته بود، هیچ بدش نمی‏آمد که یک رعیتی هم به او انتقاد کند، اصلاً بدش نمی‏آمد، از انتقاد بدش نمی‏آمد. (صحیفه‏ی امام، 1378 ، ج 13 ، 198) "
              " انسان باید یک کسی که دشمن او هست پیش او برود، ببیند قضاوت او نسبت به این چه هست، تا عیب‏های خودش را بتواند بفهمد. انسان نمی‏تواند از دوستان خودش تعلیم بگیرد. انسان باید از دشمنان خودش تعلیم بگیرد. وقتی که یک صحبتی می‏کند، ببیند دشمن‏ها چه می‏گویند و تفکر کند که عیب‏ها را دشمن‏ها می‏فهمند. دوست‏ها، هر چه هم شما عیب داشته باشید و ما عیب داشته باشیم، برای این که حق را برای حق نمی‏خواهند و باطل را برای این که باطل است دشمن ندارند، به ما می‏آیند و می‏گویند که چقدر خوب صحبت کردی و چه مقاله‏ی خوبی نوشتی. چه مقاله‏ی کوبنده‏ای بود این. دوستان انسان دشمنان واقعی انسانند و دشمنان انسان دوستان واقعی‏اند. کسانی که از او تعریف می‏کنند بداند که این زبان تعریف، خصوصاً در یک جایی که جای انتقاد است تعریف می‏کنند، این همان زبان شیطان است. " (صحیفه‏ی نور، ج 14 ، 97)
              "این حکومت در همه‏ ی مراتب خود متکی به آراء مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود. " (صحیفه‏ی امام، ج 4 ، 160)
              با توجه به مطالب مذکور ، تا چه حد ما به اهداف تعیین شده نزدیک شدیم قضاوت را به عقل و خرد دوستان می سپاریم .
              در تهیه این مطلب کوتاه از کتاب کم حجم و اما بسیار پر بار حکومت دینی و حق انتقاد نوشته ی سید حسن اسلامی چاپ مرکز بازشناسی ایران و اسلام استفاده شده است .

              • سه شنبه 13 خرداد 1393-14:7

                مرحبا براين استاندارسابق مكتبي و ولايي.
                حقا شايسته تصدي استانداري ميباشد


                ©2013 APG.ir