تعداد بازدید: 6667

توصیه به دیگران 1

شنبه 4 بهمن 1393-14:29

دیوان امیر پازواری در سن‌پترزبورگ روسیه

سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی مازندران می تواند طی هماهنگی‌های لازم و تامین هزینۀ تصویر برداری به این نسخه دست یابد.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، علی ذبیحی، پژوهشگر: امیر پازواری نامی آشنا برای هر مازندرانی است و اشعارش فراتر از گسترۀ کنونی استان مازندران رواج دارد.

دست بر قضا نام امیر با نام «برنهارد دارن» (1805-1881م) خاورشناس روسی گره خورده است. او عضو آکادمی علوم روسیه بود و شرح مسافرت‌های علمی‌اش به قفقاز و کرانه‌های جنوبی دریای خزر در جلد چهارم مجلۀ علمی فرهنگستان علوم سن‌پترزبورگ به چاپ رسید. او در مسافرت خود به مازندران توانست در سال1860م (1277هـ.ق) حکایت هایی به مازندرانی و اشعاری منسوب به امیر پازواری را با عنوان «کنزالاسرار مازندرانی» جلد اول منتشر سازد.

«دارن» سپس در سال 1866م (1283هـ.ق) موفق به تدوین جلد دوم اشعار منسوب به امیرپازواری با همان عنوان «کنزالاسرارمازندرانی» شد که در سن‌پترزبورگ به چاپ رسید. این جلد، دارای دو قسم اول و سوم است و متاسقانه قسم دوم آن در حین انتشاری جداگانه و پس از درگذشت مولف، معدوم شد. اما یکی از معدود نسخه‌های این کتاب که از نابودی نجات یافت، سه دهه بعد از سوی «ویلهلم گَیگر» زبان‌شناس آلمانی،در معرفی گویش‌های کرانۀ دریای خزر، در کتاب ارزشمند «اساس فقه‌اللغه ایرانی» مورد استفاده قرار داد.

جلد نخست « کنزالاسرار مازندرانی »، در ایران در سال 1337 شمسی با مقدمۀ دکتر منوچهر ستوده و مرحوم محمدکاظم گل‌باباپور (کتابفروشی خاقانی)، و جلد دوم آن در سال‌ 1349 شمسی، به کوشش مرحوم محمدکاظم گل‌باباپور، به طریق افست در تیراژ محدود منتشر شدند.

قسمت مفقود شدۀ کنزالاسرار مازندرانی سرگذشتی نامعلوم داشت تا اینکه که در سال 1353 جلد هفتم نشریه «نسخه‌های خطی» زیر نظر استادان معظم مرحومان «محمدتقی دانش‌پژوه» و «ایرج افشار» به نفقۀ دانشگاه تهران منتشر شد.

در صفحۀ 7 این نشریه از اشعار امیر پازواری و شرح تفصیلی مجموعۀ او به شمارۀ A-947 در موزۀ آسیای روسیه (نام کنونی: انستيتو دستنويس‌هاي شرقي فرهنگستان علوم روسيه) یاد شد. این تذکر در سال 1372 در «کتابنامۀ مازندران» به کوشش «حسین صمدی» از سوی «سازمان برنامه و بودجه مازندران» مجدداً یادآوری شد.

از این تاریخ به بعد با برومند شدن پژوهندگانِ امیر، آنها را برآن داشت در پی دست‌یابی به این نسخه باشند که به علت وجود فرايندي پيچيده و بسيار محدوديت‌زا در کتابخانه‌های روسیه- که کماکان نیز همان شرایط بعلاوۀ هزینۀ سرسام‌آور ارائۀ تصویر از نسخه‌های خطی (هر برگ 15 یورو) حاکم است- موفقیتی در دست‌یابی به این اثر حاصل نشده است.

نبود اطلاعات خاص در این زمینه مسبب گمانه‌زنه‌هایی در خصوص انتساب این نسخه (A-947) به قسمت مفقود شده از جلد دوم کتاب کنزالاسرار مازندرانی شد گه نظر قطعی پس از دیدن نسخه حاصل خواهد شد.

در این خصوص راقم این سطور نیز در پی فرصتی بود تا اطلاعات بیشتری از این نسخه حاصل کند اما نتیجه‌ای حاصل نشد تا اینکه دوست ارجمند و فرهیخته جناب «حسین متقی» که در زمینۀ شناخت نسخ خطی دستی توانمند دارند در طی سفری علمی به سن‌پترزبورگ، اطلاعاتی هر چند مختصر از این نسخه (A-947) و نسخه‌ای دیگر و مکمل آن که تاکنون ناشناخته مانده بود (C-1906) را بنا به درخواست من ارسال نمودند.

صرف وقت بر سر این موضوع با توجه به خارج از لیست بودن این کار در سفر علمی ایشان و همچنین محدودیت‌های یاد شده در کتابخانه‌های روسیه؛ باعث شد تا ارسال اطلاعات تکمیلی و مفصل‌تر موکول به آینده‌ای نزدیک و سفر دوم ایشان شود. 

همین‌جا پیشنهاد می‌شود با فرصت به وجود آمده، «سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی مازندران» که رسالتش در این خصوص واضح و مبرهن است طی هماهنگی‌های لازم و تامین هزینۀ تصویر برداری به این نسخه دست یافته، شهد شیرین آن را نصیب هم میهنان عزیز گرداند.

همچنین مزید اطلاع این‌که «برنهارد دارن» در طی مسافرت خود به مازندران سنگ‌قبری با تاریخ 514 هجری را پس از خریداری به موزۀ آسیایی آکادمی سن‌پترزبورگ انتقال دادند که بنا به اظهار جناب متقی در موزه ارميتاژ؛ کتابخانه سلطنتي (= کتابخانه ملي) روسيه و انستيتو دست نویس‌های شرقی مملو از اين‌‌گونه مواد است که باید با حوصله بررسي شوند. جالب اين‌که برنهارد دارن در اين سه مرکز اشتغال داشته است.

همچنین لازم به یاد آوری است در سال 1391 کتابی با عنوان «فهرست توصیفی نسخه‌های خطی فارسی در انستیتو دست نویس‌های شرقی فرهنگستان علوم روسیه- سن‌پترزبورگ» از سوی کتابخانۀ آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی در شهر قم زیر نظر رایزنی فرهنگی ایران در روسیه؛ با نظارت محسن حیدرنیا؛ علی صدرایی خویی؛ حسین متـقی منتشر شد که بررسی آن کتاب نیز نتیجه‌ای در خصوص دیوان امیر پازواری در بر نداشت جز این‌که تشابهاتی فقط در نام «امیر» و «امیری» حاصل شد که ارتباطی با امیر پازواری نداشتند: شماره‌های B4471 (مسلسل ترجمه: 1013) و B2180(NOV.1053) (مسلسل ترجمه: 1019).

اینک مجموعه اطلاعاتی که دوست فرهیخته جناب حسین متقی در اختیار بنده قرار دادند به اطلاع می‌رسد تا ارمغانی باشد از سوی ایشان برای مازندرانی‌های گرامی. دیوان امیرپازواری شماره ثبت: c- 1906 با ترجمه فارسی تاریخ کتابت: 1275هـ .ق - 18 برگ دیگر اطلاعات تکمیلی: نسخه c-1906 ديوان اشعار پازواري است با لهجه طبري آغاز نسخه: امير گته دشت پازوار خجیره گشت پازوار رودربهار خجیره چيت قلمکار بوته‌دار خجیره بیريش ريکاي زلف‌دار خجیره پایان نسخه: چند حامجم ته سر ره دیاري چند بشمارم ته گردن مرواري نسخ دارای 18برگ است که در سال 1275ق گويا به خط ميرزا محمود [محمد؟] نوشته شده است و کسي هم آغاز نسخه نوشته که براي چاپ اين اثر آن بخش‌هايي که هزلي است با مداد خط کشيدم نبايد چاپ شود.

 دیوان امیر پازواری شماره ثبت: A- 947 تاریخ کتابت: 1275 هـ .ق - 76 برگ به لهجه مازندرانی دیگر اطلاعات تکمیلی: نسخه A-947 آغاز و پایانیش همان خصوصیت نسخۀ فوق را دارد. در 76 برگ صفحات آغازین این نسخه انگار جديدتر به نظر می‌رسند.

امید که مازندرانی‌های عزیز که در این خصوص فعالیت کرده و می‌کنند به ویژه کسانی که به انستيتو دست نويس‌هاي شرقي فرهنگستان علوم روسيه در سن‌پترزبورگ دست‌رسی دارند ضمن در اختیار قرار دادن تجربیات خود، پیگیر این موضوع نیز گردند. مسئولیت سازمان اسناد و کتاب‌خانۀ ملی مازندران در این خصوص چندین برابر تلاش‌های فردی است؛ باشد که این مهم به انجام برسد.


  • دوشنبه 11 اسفند 1393-16:6

    باسلام خدمت دوستان و مازندران دوستان
    احتراما آرشیو و بانک کتاب دیجیتال(اسکن شده) دارم و حدود 4 ساله که در حال تکمیل این کتابخانه هستم.
    لازم دونستم عرض کنم نسخ دیوان کنزالاسرار مازندرانی رو هم بعداز تلاشهای فراوان تهیه کردم و در مجموعه خودم دارم. در خدمتگزاری حاضرم.

    • چهارشنبه 13 اسفند 1393-10:1

      آقای مظفری سلام
      اگر امکان دارد ایمیلی، شماره تماس یا راهکاری اعلام کنید تا ارتباط برقرار گردد.

    • کیانوش رشیدی قادیپاسخ به این دیدگاه
      جمعه 1 اسفند 1393-11:6

      در سال 1360 یک نسخه ار دیوان "امیر پازواری" ، چاپ سنت پترزبورگ را در تهران پیدا کردم.
      با اشتیاق تمام آن را در کیف خود گذاشتم و بسوی "ساری" حرکت کردم.
      در میان راه و اتفاقا در بابل اتوبوس ما دچار نقص فنی شد.
      هنگام پیاده شدن از آن اتوبوس و سوار اتوبوس دیگر شدن، همان کیف را در اتوبوس نخست فراموش کردم.
      چه بر سر آن کیف و دیوان "امیر" آمد، نمی دانم.
      من تا کنون چندین بار همان کتاب را در خواب دیدم. هفتۀ پیش دوباره به یاد این کتاب افتادم.

      خوش باشید

      • علی ذبیحیپاسخ به این دیدگاه 3 0
        جمعه 10 بهمن 1393-19:50

        با سلام و سپاس از محبت همۀ دوستان ارجمند. امید که این نسخه ره به ایران یابند.
        در ادامه اطلاعات تکمیلی دیگری که اخیراً دربارۀ دو نسخۀ مورد نظر به دستم رسید عرض می گردد تا مجموعه اطلاعات ارائه شده کامل تر گردد. دقت در یادداشت انتهایی نسخۀ c-1906 که از کاتب اثر یعنی میرزا محمد شفیع مازندرانی است نشان می دهد او هیچگونه تمایلی به ثبت و ترجمۀ اشعار امیر نداشته است و ظاهراً در مقابل درخواست «برنهارد دارن» مجبور به چنین کاری شده است.
        اطلاعات تکمیلی نسخه c-1906
        کاتب‌: ميرزا محمّدشفيع مازندراني، تاریخ کتابت‌: جمادي الاولي 1275ق، به درخواست سلالة السلاطين .... ميرزا محمود نايب کنسولگري مقيم استرآباد، 18 برگ، به خطّ شکسته ممتاز، با برگردان فارسي ابيات مازندراني از سوي کاتب به درخواست قونسول اعظم (عباس)، کاغذ فرنگي سفيد، جلد کاغذي کرم (فرسوده). برگ‌ها پراکنده و نيازمند ترميم هستند. در آغاز يادداشتي چنين آمده است‌: <اين جزوه را بنويسانيد و هر کجائيکه خط کشيده شده نبايد نوشته شود مگر در آخر کتاب و آن اشعاريکه از ملا عباس عرب است بايد در خاتمه کتاب نوشته شود زيرا که هزليات است و باعث نقص کتاب ميشود و هيچ اعراب نگذارند بنده خودم اعراب کلمات را بعد از مطبوع ساختن ميگذارم زياده زحمتي نيست و السلام> که حاکي از آن است اين نسخه براي انتشار نگارش يافته است. ظاهراً این یادداشت از «برنهارد دارن» است. کاتب در انجام نسخه طي يادداشتي جالب آورده است‌: <من بنده که حسب الامتثال قونسول اعظم افخم و برادر معظم، عباس اين اشعار آبدار را ترجمه کردم، ولي چون زبان حيوان فهميدن سهل تر از زبان «کَل امير» فهميدن بود اوقات شريف را ضايع کردم و بدشواري تمام اين مزخرفات را ترجمه نوشتم>!

        اطلاعات افزوده شده بر نسخه A-947
        تاريخ کتابت‌: اواخر سده 13 يا اوايل سده 14ق، 76 برگ، بخط نستعليق، کاغذ فرنگي، جلد تيماج قهوه‌اي روشن، ضربي، مجدول.
        لازم به ذکر است گفتار حاضر در پایگاه خبری نسخ خطی (بساتین) به آدرس http://www.manuscripts.ir
        نیز درج شده است.
        من الله توفیق
        علی ذبیحی

        • میثم . باستان شناسپاسخ به این دیدگاه 2 0
          سه شنبه 7 بهمن 1393-21:24

          با سلام
          علی جان ذبیحی از پشتکار و تلاشت ممنونیم

          • سعید غلامی نتاج امیریپاسخ به این دیدگاه 4 0
            سه شنبه 7 بهمن 1393-12:12

            درود بر شما و سپاس از پشتکارتان
            در کتاب «اسنادی از نیما یوشیج» به کوشش علی میر انصاری چاپ کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران، اشاراتی دارد که نیما یوشیج نیز از وجود نسخه ای از دیوان امیر در «بارفروش» خبر می دهد و همچنین در نامه ای خطاب به برادرش که در روسیه به سر می برد تقاضا می دارد تا نسخه دیوان امیر را از روسیه برایش بیاورد.

            • محمد رضا گودرزی پاسخ به این دیدگاه 3 0
              دوشنبه 6 بهمن 1393-19:29

              برادرم ، جناب ذبیحی ، سپاسگزارم از کوشش های از دل و جانتان همراه با دقت نظر و باریک بینی در پهنه فرهنگ و کتابت این سرزمین ، چشم به راه کارهای ارزنده تان هستیم .

              • ابوالحسن سلیمانی تپه سریپاسخ به این دیدگاه 5 1
                دوشنبه 6 بهمن 1393-12:7

                جناب آقای دکتر اسماعیل پور گمان میکنم در فرصت مطالعاتی در مسکو به سر می برند.تماس با ایشان شاید رهگشا باشد

                • يکشنبه 5 بهمن 1393-17:39

                  با درود فراوان بر این پژوهشگر فریخته و نسخه شناس جناب آقای علی ذبیحی
                  از زحمات بی شائبه شما قدر دانیم امیدوارم مسئولین و دلسوختگان فرهنگ مازندرانی جهت اطلاعات و دریافت نسخه خطی اهتمام لازم را مبذول فرمایند و با تجربه ها هم پژوهشگران جوانی چون حضرت عالی را بیشتر درک کنند و باور کنند.
                  به امید آن روز


                  ©2013 APG.ir