تعداد بازدید: 5749

توصیه به دیگران 4

جمعه 21 فروردين 1394-0:34

مردی که سوخت/ فرماندار: حواله ماشین آتش نشانی گرفتیم

پس از سوختن و درگذشت پیرمرد کم بینای لفوری در آتش سوزی خانه اش، فرماندار سوادکوه شمالی اعلام کرد حواله یک دستگاه ماشین آتش نشانی را دریافت کرده است.


مازندنومه، سرویس اجتماعی: این مطلب را یکی از مخاطبان، چهارشنبه شب گذشته برای ما ارسال کرد:

«در منطقه لفور سوادکوه روستای نفت چال، هفدهم فروردین ماه یک منزل سوخت و ساکنان آن که یک پیرمرد و پیرزن بودند دچار حریق شدند

مرحوم علی مدد کجوری -پیرمردی با بینایی کم- حوالی ظهر هفدهم فروردین ماه در روستای نفت چال بر اثر آتش سوزی منزلش سوحت. مردم روستا سراسیمه خودرا به منزل او رساندند، اما شدت آتش خانه چوبی وی زیاد بود و  آن قدر شعله ها زبانه کشید که هیچ کس نمی توانست خودرا به اتش برساند

مردم نفت چال در شوک و استرس بودند. ایستگاه آتش نشانی تا محل واقعه 35 کیلومتر فاصله داشت، یعنی از یعنی شیرگاه تا برسد، خانه به کلی ویران شد.

مراسم سوم آن مرحوم هم روز چهارشنبه در میان بهت و حیرت و افسوس اهالی برگزار شد .

انعکاس این مطلب جهت اطلاع مسولان استانی است که منطقه لفور با 21 پارچه آبادی و جنگل وسیعی که دارد، از داشتن یک پایگاه امداد و نجات و اطفای حریق محروم است.

حال که به فضل مسولان این منطقه، جوانان به شهر رفته اند و در تمام روستاها پیرمردان و پیرزنان زندگی می کنند، اینها نه دست ستیز دارند و نه پای گریز. آیا مسولان استان و شهرستان نباید برای حراست از جان مردم اقدامی کنند؟»

برای پیگیری موضوع رضاشریعتی -خبرنگار مازندنومه- به فرماندار سوادکوه شمالی تلفن زد.

محمدرضا منصوریان با بیان اینکه در روز هفدهم فروردین ماه در منطقه روستای نفت چال لفور انفجار یک پیک نیک سبب مرگ پیرمرد نابینایی شد، خاطر نشان کرد: پس از اطفای حریق پیرمرد جهت مداوا به بیمارستان برده شد که متاسفانه در نیمه راه بر اساس شدت جراحت وارده جان باخت.

وی با بیان اینکه متاسفانه در این سانحه تلاش ها جهت نجات پیرمرد نتیجه ای در بر نداشت، گفت: جهت حل مشکل مردم این منطقه و مناطق هم جوار حواله یک دستگاه ماشین آتش نشانی را دریافت کرده ایم و در حال پیگیری های لازم هستیم تا محل مناسب جهت احداث ایستگاه انتخاب شود.

* قناعت مردم دلیل بر بی توجهی مسئولان نیست

در همین راستا یکی دیگر از مخاطبان ما به نام اسدالله کجوری نفت چالی از زاویه ای دیگر به موضوع نگریسته است. او در مطلب ارسالی خود چنین آورده:

دوشنبه 17 فروردین حوالی ظهر شاهد حادثه غمباری بودیم. حادثه ای که هیچ دل سنگی طاقت شنیدن آن را ندارد. حادثه ای که در طی آن از یک خانه و اهل آن اثری بجا نماند.

پیرمرد مظلوم و بی گناهی که به دور از همه هیاهوهای دنیا همراه با همسرش مشغول زندگی روزمره خود در روستایی در سوادکوه بود، در میان شعله آتش مظلومانه جان سپرد و پیرزنی که به شدت مصدوم و روانه بیمارستان شد.

  زنان و مردان حاضر در روستای نفت چال پس از شنیدن صدای مهیب انفجار کپسول گاز و همین طور جوانان محلی ساکن در شهرهای همجوار با فراخوان اقوام ساکن در محل، سراسیمه و بدون فوت وقت خود را به روستا رساندند و به امداد حادثه دیدگان شتافتند، قبل از اینکه کسی از خارج روستا به داد این مظلومان برسد.

این حادثه ثابت کرد مردم روستای ما و روستاهای مشابه بجز خودشان کس دیگری را ندارند که در چنین مواقعی به دادشان برسد.

شاهدان دیدند که چگونه زن و مرد روستا بدون حتی یک وسیله امداد ابتدایی برای نجات پیرمرد گرفتار در آتش جان خود را به خطر انداخته و داخل آتش شدند و برای جستجو و نجات مصدوم گرفتار تا مرز آسیب دیدن و جراحت خود تلاش کردند.

افرادی که طاقت دیدن این صحنه ها را نداشتند در اثر شوک روحی بیهوش شدند. هرکس هرکاری دستش بر می آمد انجام داد، ولی حسرت و اندوه نا امیدی برای نجات پیرمرد گرفتار در آتش در دل همه انها و مردم روستای مان تا ابد باقی ماند.

خدا رحمت کند مرحوم مشهدی علی مدد کجوری را که واقعا هیچکس کوچک ترین گله و شکایتی از این فامیل و همولایتی عزیز ما نداشت. انسانی باصفا و مهربان که روستای ما زین پس از نعمت و برکت وجودش بی بهره و بی نصیب خواهد ماند.

در روز حادثه نه آب بود، نه آتش نشان، نه آمبولانس و نه حتی یک امداد گر! مردم در فاصله 150متری سد البرز که زمین های شان را در اختیار دولت قرار دادند، متاسفانه از آب شرب روزانه محرومند و در کنار بزرگترین سد خاکی خاورمیانه آب نبود که بر آتش بزنند. آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

ماشن آتش نشانی از فاصله 35 کیلومتری یعنی شیرگاه آمد. حساب کنید خانه چوبی روستایی در لفور و آب از شیر گاه !؟

میلیون ها متر مکعب آب در بزرگترین سد خاکی خاورمیانه در فاصله 150متری این خانه بود آیا مردم نفت چال که که زادگاه آیت الله صالحی مازندرانی است و در زمان جنگ 14 شهید تقدیم انقلاب کرده اند، صدها رزمنده دارند، زبانزد خاص و عامند و در تقوا و امانتداری و دین مداری مشهورند، مستوجب این گرفتاری اند!؟

مردم کم توقع و قانع اند، ولی این قناعت دلیل بر بی توجهی مسولان نیست .

لفور منطقه ای کاملا جنگلی با بیست روستاست که نبود امکانات اطفای حریق و آمبولانس در آن حادثه آفرین است.

جمع زیادی از مردم منطقه در مجلس سوم و ختم مرحوم کجوری شرکت کردند. جالب این که در میان بغض و حسرت و اشک، چهره برخی نیز دیده می شد؛ کسانی که نامزد احتماالی مجلس اینده هستند و از این فرصت هم برای جلب توجه استفاده کردند!


  • شنبه 23 آبان 1394-18:23

    با اطلاع برساند بر اساس پیگیریهای صورت گرفته ماشین آتش نشانی در لفورتهیه و تحویل دهیاری شارقلت شد
    بدینوسیله از جناب فرماندار و مسئولین سوادکوه شمالی در اقدامی سریع تشکر می شو.د

    • شنبه 29 فروردين 1394-13:4

      در یک اقدام خیر خواهانه اطلاع یاقتیم که آقای... نماینده قایمشهر
      در جریان سوختن خانه در نفت چال
      مبلغ یکصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد هزار تومان
      کمک خواست بکند که خانواده اش نپذیرفتند ؟؟؟؟
      صــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد هزار تومان
      صـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد هزار تومان
      کمک کمی نبود
      از میان صدها بنر چاپ شده پول یک بنر با کرایه داربست هم نمی شد

      • فیس بوک مازندنومه-2پاسخ به این دیدگاه 4 0
        شنبه 22 فروردين 1394-12:59

        خدا پدر ملا نصیرالدین رو بیامرزه. اگه نبود بعضی از مسوولان ما چه کار می تونستن بکنن.

        • فیس بوک مازندنومه-1پاسخ به این دیدگاه 3 0
          شنبه 22 فروردين 1394-12:58

          خبرش واقعا ناراحت و متاسفم کرد

          • شنبه 22 فروردين 1394-8:49

            مازند نومه سلام لطفا دیدگاهها را تایید کن
            تا بدونند درد مردم چیه ؟

            • شنبه 22 فروردين 1394-7:33

              آقای سید هادی حسینی فرزند لفور باید آستین همت را بالا بزنه که متاسفانه با تمام قوا داره برای انتخابات کار می کنه. چکار کنیم؟!! به کی بگیم؟!!

              • سوادکوهی پاسخ به این دیدگاه 3 0
                شنبه 22 فروردين 1394-9:56

                ...
                کی بمرده وشنایی
                کی کباب کرنه تیرنگ ره ناشتایی
                نا که هول خرنه وزیر
                نا که غش کرنه مدیر
                نسیم شمال می فرماید :
                نیست اصلا فکر اطفال فقیر
                نه وکیل و نه وزیر و نه امیر
                ای خدا داد فقیران را بگیر
                جرم ما گیر از فلان السلطنه آخ عجب سرماست امشب ای ننه
                اندرین سرمای سخت شهر ری
                اغنیا پیش بخاری مست می
                خفته با حاه و جلال و طنطنه ـآخ عجب سرماست امشب ای ننه
                ********************
                این حادثه غم بار در قلب تاریخ لفور نگاشته می شود حادثه ای که از ذکر جزییات عاجزیم
                مرگ این پیرمرد در آتش گرفتار شاید سبب شود جوانی دیگر به این درد گرفتار نشوند خانواده ای در آتش نسوزد
                دل مسولی به رحم آید

              • یک مسئول سابقپاسخ به این دیدگاه 2 0
                شنبه 22 فروردين 1394-7:28

                بنده خبر موثق دارم اهالی روستای شارقلت (مرکز اداری دهستان لفور) از حدود ده سال پیش زمین مورد نظر را که حدود پانصد متر بود اهدا کردند ولی مشکل امکانات و تجهیزات بود.

                • شنبه 22 فروردين 1394-10:0

                  تو که مسول بودی و صحبت از ده سال پیش می کنی چرا الان صدایت در آمد

                  • يکشنبه 23 فروردين 1394-18:31

                    آقای مسئول سابق
                    بی خرد گر لب گشاید خویش را رسوا کند
                    اهل محفل را بنادانی خویش دانا کند !!
                    مهرورزی شما نشانگر از بی تدبیری بود
                    لطفا نشانی ملک فوق را به آقای منصوریان فرماندار سوادکوه شمالی بگو ایشان دنبال جا می گردند
                    حرفشان راست یا دروغ حواله آتش نشانی را گرفته اند
                    حتما درزمان شما آمبولانس بی راننده شد ؟
                    چرا مرکز بهداشتی درمانی لفور که حدود 50سال بنام لفورک بود بنام زنده یاد سلامت نامگذاری شد ؟

                    • دوشنبه 24 فروردين 1394-7:40

                      دوست عزيز لفوركي، جسارت از اهالي با سواد لفور بعيده. درمانگاه فعلي توسط خيري به نام آقاي سلامت ساخته شد. تا قبل از ساخت درمانگاه جديد هيچ آمبولانسي بي راننده نبود. اخبار واقعي بگيريد نه شايعات.

                      • دوشنبه 24 فروردين 1394-11:17

                        شعر"لفوری"ازاستادارجمندجناب اقای حجت الله حيدري سوادكوهي،(۲۱/۰۹/۱۳۸۷)
                        (( دور از نگاه ايران آخر چرا لفوري این قطعه شعر زیبا، عمیق، دقیق و بامعنا (که در فهم و تفسیر هر بیت آن می توان یک کتاب قطور نوشت)در واقع سمبل مظلومیت و معصومیت این سرزمین و مردم آن است.))

                        در اوج عزت نفس، دردآشنـا لفــــوري
                        ای مانده از توجه عمری جدا لفوری
                        درخـودخزيده محكم چون قله هاي البرز تاريـــخ مي ستايد نام ترا لفوري

                        مهمان ستاي ومومن آزاد و اهل دانش
                        هر عهدبسته بودي كردي وفالفوری
                        منطق گرا ومنصف برهان پذير و عارف
                        در انـــزوا نشسته، بي ادعا لفوري
                        در سرزمين سبزت كاشانه زد فريدون
                        هرگز نكرده بودي وي را رها لفور ي
                        هر مرغ نغمه خواني بر شاخسار گويد احسنت و آفرين زدصد مرحبا لفوري
                        از دور دست تاريــخ تااين زمـــان نزديك برسر نداشتـي كس، الا خدا لفوري
                        طبـــع بلنــــد و ايمان در ذات تو مـــؤكد
                        اما زمان كشيدت، در انـــــزوا لفوري
                        مردان عهـــــدپيشين رفتند سرفرازان
                        اينك تويي كز آنان ماندي بجا لفوري
                        مديــــون كس نبودي در طول روزگاران لطف خداست با تو بي انتها لفوري
                        گويي لفور حجت ، مازندران نباشد دور از نگاه ايران آخر چرا لفوري

                    • يکشنبه 23 فروردين 1394-7:37

                      چون در دولت قبل نمي گذاشتند صداي كسي در بياد.

                      • یک مسئول سابقپاسخ به این دیدگاه 2 0
                        دوشنبه 24 فروردين 1394-7:34

                        عرض كردم آن زمان مشكل زمين وجود نداشت مشكل تجهيزات بود . آقاي منصوريان نمي خواد زحمت بكشه، بره شهر خودشو آباد كنه. چيزي كه تو لفور فراوونه زمينه زمين. مردم به امثال منصوريان غريبه اعتماد نمي كنند كه بهش زمين بدن. تازه لفور زمين دولتي هم وجود داره.

                  • جمعه 21 فروردين 1394-22:26

                    یه کسی به این فرماندار بگه در زمینه ای که اطلاع کامل نداری اظهار نظر نکنی بهتره ...

                    • سه شنبه 25 فروردين 1394-21:24

                      مسول سابق فرمایش کرد : ( متن اول )
                      یک مسئول سابقپاسخ به این دیدگاه 1 0
                      شنبه 22 فروردين 1394-7:28

                      بنده خبر موثق دارم اهالی روستای شارقلت (مرکز اداری دهستان لفور) از حدود ده سال پیش زمین مورد نظر را که حدود پانصد متر بود اهدا کردند ولی مشکل امکانات و تجهیزات بود.
                      ؟؟پاسخ به این دیدگاه 1 3
                      شنبه 22 فروردين 1394-10:0

                      تو که مسول بودی و صحبت از ده سال پیش می کنی چرا الان صدایت در آمد
                      دوست عزيز لفوركي، جسارت از اهالي با سواد لفور بعيده. درمانگاه فعلي توسط خيري به نام آقاي سلامت ساخته شد. تا قبل از ساخت درمانگاه جديد هيچ آمبولانسي بي راننده نبود. اخبار واقعي بگيريد نه شايعات.

                      پاسخ به این دیدگاه 3 0
                      يکشنبه 23 فروردين 1394-7:37

                      چون در دولت قبل نمي گذاشتند صداي كسي در بياد.
                      مسول سابق عرض کرد ( همان فرمایش قبلی (

                      یک مسئول سابقپاسخ به این دیدگاه 1 0
                      دوشنبه 24 فروردين 1394-7:34

                      عرض كردم آن زمان مشكل زمين وجود نداشت مشكل تجهيزات بود . آقاي منصوريان نمي خواد زحمت بكشه، بره شهر خودشو آباد كنه. چيزي كه تو لفور فراوونه زمينه زمين. مردم به امثال منصوريان غريبه اعتماد نمي كنند كه بهش زمين بدن. تازه لفور زمين دولتي هم وجود داره.
                      ( توصیح اینکه اول اطلاع موثق داشت که زمین اهدا شده بعد فرمایش کرد: زمسین دولتسی فرواونه این اطلاع موثق و این ادعا یعنی چه ؟

                    • جمعه 21 فروردين 1394-15:39

                      قابل توجه آقای سیدهادی حسینی نماینده محترم.شما که اصالتا لفوری هستی کاری نکردی ازدیگران چه انتظاری داشته باشیم.

                      • جمعه 21 فروردين 1394-11:37

                        جناب حسینی نماینده همشهری ما همه هم و غم خودش رو گذاشتند برای شهرستان جویبار تا جویبار را درستش کنه که رای بیشتری داره اما برای لفور کاری نکرده ..حداقل یک پولی از ... بگیره یک دستگاه آتش نشانی بخره و ای کاش به جای توزیع سبد کالا با نام موسسه 7 اسفند در شهرستان جویبار و قائمشهر از پولش یک دستگاه آتش نشانی می خرید تا همشهریش تو آتش زنده زنده نسوزه.

                        • جمعه 21 فروردين 1394-16:25

                          اگر لفور از سوادکوه منتزع شود و به بابل ملحق شود چی می شود :
                          آب لفور برای بال هست
                          جنگل لفور برای بابل هست
                          تفریحات بابلیها در لفور است
                          شاید بابلیها بیشتر به لفور توجه کنند ؟؟؟؟؟
                          این فاجعه غمبار این بار برای نفت چال شاید در آینده برای جای دیگر باشد

                          • جمعه 21 فروردين 1394-15:45

                            مازند نومه متشکرم

                            آقای منصوریان ناصحیح گفته است پیرمرد در میان زبانه های آتش جان سپردو همسرش بنام خانم باقری با وسیله شخضی افراد محل ( آقای خادم ) به بیمارستان انتقال یافته و در بیمارستان شهید زارع ساری بستری می باشد
                            تایف ما از مسولین شهریست از نماینده های مجلس است از فرماندار و بخشدار آنهاییکه دم از ملت می زنند
                            اینجانب از جوانان غیرتمند نفت چالی زنان مردان حاضر در روستا که دور آتش حلقه زده اند و کاری نمی توانستند بکنند تشکر می کنم

                          • عالم کلاییپاسخ به این دیدگاه 10 1
                            جمعه 21 فروردين 1394-11:26

                            دونماینده اهل لفور ذاشته وداریم .دکتر سید علی ادیانی و دکتر سید هادی حسینی هر دو هم دکترهنوز متاسفانه لنگ یک ماشین آتش نشانی هستیم .اکر دونماینده لفوری را نداشتیم چی میشد..ممنون از مدیریت محترم سایت

                            • نفت چالی پاسخ به این دیدگاه 4 0
                              جمعه 21 فروردين 1394-16:46

                              قایان نماینده ؛ لفور نزدیک به سد است ولی مردمانش آب ندارند و تشنه هستند !


                              : تا به امروز شنیده بودیم به جمعیتی بگویند "سنگر سازان بی سنگر" یا "نوروز بانان بی نوروز" و...

                              ولی امروز باید به جمعیتی از مردم سوادکوه بگوییم "آب داران تشنه" !

                              صحبت از دهستان لفور است.

                              دهستان لفور یکی از دهستان‌های شهرستان تازه تاسیس "سوادکوه شمالی" در استان مازندران است.

                              این دهستان از سمت جنوب به ارتفاعات رشته‌کوه البرز، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به جنگل‌های منتهی به بخش زیراب و جوارم و از سمت شمال به جنگل‌های منتهی به بخش شیرگاه محدود است.

                              دهستان لفور از حدود 30 آبادی و روستا تشکیل شده‌است که مهم‌ترین روستاهای آن عبارت‌اند از نفت چال، بورخانی، دهکلان، لفورک، گشنیان، شاهکلا، مرزیدره، پاشاکلا، میرارکلا، اسبوکلا، چاشتخوران ، امام کلا، چاکسرا، حجیکلا، درزیکلا، رئیس‌کلا، رنگو، سنگ‌سی، شارقلت، عالم‌کلا، غوزک رودبار، کالیکلا، کفاک، گالش‌کلا، لودشت و مرزی‌دره ؛

                              براساس آخرین سرشماری عمومی کشور در سال ۱۳۸۵ جمعیت این منطقه ۴۸۲۶ نفر و مساحت آن با احتساب مناطق جنگلی آن حدود هشت‌هزار هکتار می‌باشد.

                              منطقه لفور علیرغم اینکه از دیرباز منطقه محرومی بوده‌است ولی عموم مردم آن بسیار ساده، صمیمی، باسواد و بافرهنگ سنتی مخصوص بخود می‌باشند. دیرینگی فرهنگ این منطقه تا دو هزار و هشتصد سال پیش کشف شده است.

                              این شرح مختصری از این دهستان قدیمی در دل رشته کوه های البرز است که مردمانش تشنه هستند.

                              در اکثر روستاهای دهستان لفور روزانه تنها یک ساعت مردم می توانند از آب آشامیدنی بهره مند شوند و تانکرها و سطل ها را از آب ذخیره کنند و در بقیه شبانه روز آب به روی آنها بسته می شود.

                              این ماجرا وقتی جالب و دردناک تر می شود که بدانید دهستان لفور تا سد البرز یا همان سد آیت الله صالحی مازندرانی چند متر بیشتر فاصله ندارد ولی مردمانش به دلیل بی آبی ، تشنگی می کشند.

                              این بی آبی و کمبود آب باعث شد تا در اولین روزهای سال 94 ، پیرمردی در روستای "نفت چال" در آتش بسوزد .

                              پیر مرد 90 ساله که از 10 سال پیش از هر دو چشم نابینا می شود ، به دلیل آتش سوزی در منزل قدیمی اش سوخت و همسرش هم که از یک چشم نابینا است نتوانست به او کمک کند و دچار سوختگی شدید شد تا امروز در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان شهید زارع ساری بستری شود.

                              برای مردم این روستا زجرآور بود ، مرحوم "علی مدد کجوری نفت چالی" در آتش بسوزد ، در صورتی که منزلش تا آب های سد آیت الله صالحی تنها 200 متر فاصله داشت و اهالی محل نتوانستند آتش را خاموش کنند چون در آن لحظه آب بر روی مردم اهالی بسته بود.

                              لفور دهستانی با بیش از 20 روستا ، در صورتی که 23 ساعت از شبانه روز را باید با بی آبی مدارا کنند ، فاقد حتی یک دستگاه ماشین آتش نشانی است که در مواقع آتش سوزی کمک حال آنها باشد.

                              اهالی لفور می گویند ، در صورت آتش سوزی ، آتش نشانان از شهر شیرگاه به منطقه اعزام می شوند که بعد از 1 ساعت به محل آتش سوزی می رسند یعنی بعد از آنکه شعله های آتش همه چیز را نابود کرد ماشین آتش نشانی به محل آتش سوزی می رسد.

                              اکنون سوالی که پیش می آید این است ، مسئولان و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی که 3 سال از حضورشان در مجلس می گذرد چه کاری برای حل بی آبی اهالی این منطقه کرده اند !؟

                              تا به کی مردمی لفور باید با آبی ، بسوزند و بسازند !؟

                              به راستی چه کسی پا به میدان می گذارد و لفور را از حداقل یک ماشین آتش نشانی بهره مند خواهد کرد تا دیگر شاهد زنده سوخته شدن "علی مدد کجوری ها" نباشیم !؟

                              • کجوری نفط چالیپاسخ به این دیدگاه 5 0
                                جمعه 21 فروردين 1394-15:57

                                بنرهای تبلیغاتی سید هادی حسینی در شهرهای قایم شهر کیاکلا جویبار سوادکوه و سوادکوه شمالی بیداد می کند
                                آقای منصوریان فرماندار هم نادرست گفته است پیرمرد را از آتش بیرون نیاوردند
                                پیرمرد به بیمارستان منتقل نشده است
                                پیرمرد در آتش جان داد بعداز اطفا حریق پیکر سوخته پیرمرد را در آتش یافتند شرمنده حضور حتی یک مسول بعنوان دلجویی از مردم نفت چال بروید خانه سوخته اش را نگاه کنید همسر این پیرمرد در بیمارستان شهید زارع بستری می باشد با ماشین شخصی روانه بیمارستان شد

                                آتش ننشانی 35 کیلومتری وارد روستا شد در حالی بود که چوبهای خشک منزل سوخته است
                                حواله ماشین آتش نشانی حال نوشدارو بعد از مرگ سهراب است
                                امروز جمعه یک نفر گفت که آمبولانس دارند ولی راننده ندارند ؟؟؟
                                همین مردم نفت چال درزمان جنگ هیچ کاروانی بدون حضور نیروهای نفت چالی در اعزام به جبههه ها تکیمل نمی شد
                                اولین شهید سوادکوه نفت چالی بود
                                نفت چال یک خانواده سه شهید داه است ( شهید مرادی ها )
                                نفت چال درزمان اوج گیری انقلاب پیشتاز منطقه بود
                                الان بعد از سی و پنج سال بدبخت ترین روستای لفور هست چرا که مسولین مزد همت و پشتکار مردم نفت چال را در توجه به آبادانی آن دادند
                                آب سد لفور تا نفت چال 150متر فاضله دارد آب سد درزمینهای کشاورزی ما انبار شده است


                              ©2013 APG.ir