تعداد بازدید: 2234

توصیه به دیگران 1

شنبه 3 دی 1384-0:0

وظائف سنگين استاندار

يادداشتي از:دکترغلامعلي رنجبر


به جناب آقاي شفقت به خاطر توفيق دريافت حكم استانداري مازندران تبريك عرض نموده و از خداوند موفقيت ايشان را از صميم قلب آرزومندم.

 چندي قبل در مقاله اي گفتم كه چالش انتخاب استاندار بين دولت، نمايندگان استان و مقامات حقيقي و حقوقي و مردم استان بالاخره با انتخاب استاندار پايان مي پذيرد ولي هر كس كه انتخاب شود با چالش هاي جدي روبرو است. اينك بر آن هستم تا وظائف استاندار را نه به شكل يك دستور اداري و سازماني بلكه به شكلي كه مردم متوقع هستند به ايشان گوشزد نمايم.

 وظيفه شماره يك نامبرده سر و سامان دادن به وضعيت مديريت در استان است. انسان از ديدن برخي چهره ها به عنوان مدير دستگاهها در استان خجالت مي كشد و انگار فقط روابط در تعيين مدير نقش بازي مي كردند و صلاحيت ها، شايستگي ها و لياقت ها همه لق لقه زباني بيش نيستند. ضعيف ترين آدم ها به صرف داشتن روابط چاپلوس مدارانه بر اريكه مديريت استان تكيه زدند و عامل اصلي ضعف هاي ريشه اي موجود در استان وجود همين مديريت است. خدا كند از آقاي استاندار نشنويم كه وضعيت مديريت استان مطلوب است چرا كه در غير اين صورت نه نويسنده بلكه خود ايشان هم به سياسي بودن اين حرف اعتقاد خواهند داشت.

دكتر احمدي نژاد سعي كرد تا انتخاب عناصر قدرت را از حالت سنتي خارج ساخته و بر نيروهاي كارآمد، تا حدي جوان و اهل كار و تخصص تاكيد نمودند. استاندار هم در چينش جديد نيروها منهاي روابط حزبي و سياسي و خط و خط بازي و تبليغاتي كه بر له يا عليه افرادي وجود دارد، به گزينش نيروهايي دست بزنند كه از اصول اعلان شده رياست محترم جمهوري تبعيت نمايند. در گزينش نيروها شهر محوري موجب ايراد اتهامات جديدي به استاندار محترم خواهد شد و احتمالاَ عكس العمل هايي را در استان به دنبال خواهد آورد.

نگاه شهر محور نگاه بسته و محدودي است كه چندين شهر و نمايندگان محترم شان در دام آن گرفتار آمده اند و از اين راه ضربات مهلك و سنگيني به استان وارد آمده است. استاندار بايد با سعه صدر و با درايت اين پوستة بد طراحي شده را كنار زده و صرفاً با كار كارشناسي لياقت و صلاحيت نيروها را ملاك كار قرار دهد. فكر اينكه هر وزارتخانه اي به هر نتيجه اي رسيد استاندار با آن كار خواهد كرد هم به دور از شأنيت مديريت عالي در استان مي باشد چرا كه استاندار در جزء جزء مسائل استان دخيل است و بايد با اتكاء به نيروهاي قوي و قدرتمند و كارآمد و داراي شايستگي كارها را سامان و سازمان دهد.

جناب آقاي استاندار، درايت شما زماني براي مردم روشن خواهد شد كه اهل زد و بند و بده و بستان هاي سياسي نباشيد. البته كار كردن در خارج از اين چارچوب بسيار سخت و شكننده خواهد بود. زد و بند بازان محيط استان را طوري آلوده كرده اند كه مردم باور نمي كنند بدون زد و بند هم مي شود مديريت كرد.

 اهل بستگان بازي، رفيق سالاري، وابسته گرايي، شهر گرايي، چاپلوس پروري، باج دهي و زورگويي نباشيد. اگر از دولت عدالت محور حكم گرفتيد كساني كه سال ها به نيروهاي خوش سابقه، خوش فكر، توانمند و اهل تعقل به دليل تنگ نظري هايي غير عقلاني ظلم روا داشته و آنها را از گردونه استفاده خارج نمودند الآن بايد جوابگوي عملكرد خود باشند. دعب علي (ع) به عنوان مهد عدالت محوري اين بود كه پرده هاي ظلم را كنار زده و شايستگان را در اداره امور دخيل نمايد. پيروان راستين علي (ع) نيز راهي براي اثبات مدعاي خويش ندارند جز آنكه واقعاً و حقيقتاً مثل ايشان عمل كنند يا اراده بر عمل مشابه داشته باشند.

نويسنده خود محيط سپاه را حداقل براي سه سال و نيم آن هم در شرايط غربت ياران و حضور فردي مثل بني صدر تجربه كرده و كسي است كه داد بني صدر را در اين استان در آورده و بي عدالتي و ظلم به اين نيروهاي عزيز را به ايشان گوشزد كرده است و هنوز هم خود را از بسيجيان مي داند و ذره اي از ارادت او به بسيج و رهبر بسيجيان كم نشده است و الحمدالله در گردش كار سياسي كاري و سياست بازي هاي رايج و دور از عدالت قرار نگرفته و گواهي حتي مخالفان همراه اين مطلب است.

ليكن از قبل مي گويم كه شايستگي اداره امور نظامي و غير نظامي نمي شناسد. توصيه مي كنم كه حتماً در گزينش مديران از ميان اين ياران شايستگان و باز هم در ضعف قرار گرفتگان بلا تقصير را مد نظر قرار دهيد. وظيفه ديگر ساماندهي اعتباري دستگاه هاي استان است. اولين نكته اين كه اجازه ندهيد خود استانداري به عنوان يك دستگاه فرا دست باج گيرانه عمل كند.

 واقعاً بايد نسبت به تغيير مدير هر دستگاهي كه به خاطر بقاء حاضر به كوتاه آمدن از حق خود و ايجاد حقوق ناحق براي ديگران باشد، جدي باشيد. آلوده ترين حالت در فضاي مديريت استان همين حالت است. زورگويي به عناصر پائين دست و چاپلوسي در برابر عناصر بالا دست راهي است كه مديران برگزيده اند. مردم و خدمت به مردم در نگاه آنان وجهي ندارد. اصلاً ادارات براي خدمت به مردم و حل مشكلات آنان بنا نشده اند. گرفتاري هاي كوچك در چرخة بوروكراسي اداري به بن بست ومعضل تبديل شده و تا دم چند نفر ديده نشود و احياناً به شكلي در امور ديگر وعده و وعيدي داده نشود و يا خداي ناكرده رشوه اي تحت عنوان زيبايي به سيستم ارائه نشود راهي براي حل مشكل پيدا نمي شود. وظيفه ديگر اينكه با مركز استان مثل مركز يك استان بزرگ برخورد نمائيد تا همه از خدمات آن بهتر و بيشتر بهره مند شود.

 يك نفر رامسري و تنكابني نبايد اين حس را داشته باشد كه نيروهاي فلان شهر به دليل حاكميت بر مقدرات اعتباري دستگاه ها و ادارات حق آنها را له كرده و التماس و التجاي آنها هم راه به جايي نمي برد. تحرك در مركز استان بايد به گونه اي شود كه مسئولان آن براي حل مشكل مردم دوردست خود در ميان آنها حضور پيدا كرده و زحمت آمدن مردم آن سامان را كم نمايند. باور بفرمائيد اگر برنامه هفتگي تهيه شود و يك روز در هفته به حضور در شهرستاني نه براي بازديد بلكه براي حل مشكلات اداري مردم اختصاص داده شود نيازي به تحميل اينهمه هزينه مسافرت براي مردم نقاط دوردست نيست.

بهينه آن كه براي شهرهاي دوردست از نوشهر به آن طرف اين برنامه ريزي اجباري شود. بنده خود اين اقدام را انجام دادم و به اعتراف مديران آن سامان بسيار مفيد بود و مردم را راضي مي كرد. وظيفه ديگر قدر دانستن از ارزش زمين در مازندران و اعمال خست در تغيير كاربري آن است. به زير ساختمان و ويلا رفتن و تبديل انها به اراضي غير توليدات كشاورزي آينده كشور را با مخاطرات عديده رو به رو خواهد ساخت.

 در اين زمينه و اينكه مازندران با توليدات كشاورزي در صورت برخورد عدالت مندانه دولت چه ها مي تواند بكند و طرح ها و برنامه هايي كه مي توان ريخت و در چه جايگاههايي براي دفاع از اين مردم و كشاورزان بايد حضور جدي تري داشت بحث هاي مفصلي به تناسب رشته كاري ام دارم كه در موقع خود در خدمت خواهم بود. وظيفه ديگر توجه به توريسم، اكوتوريسم و اگروتوريسم در مازندران است.

نمي شود استاني با اين پتانسيل از اين امر غافل باشد. برنامه ريزي براي جلب و جذب توريست هاي خارجي بايد به عنوان محور كار استان قرار گيرد و از افراد مبتدي و سياسي در اين امور استفاده نشود. افراد همه كاره بي تاثير ترين نيروها براي اين كارهاي بزرگ هستند. سپردن كارهاي بزرگ به دست افراد كوچك ظلم بزرگي در حق اين مردم خواهد بود. به عنوان كسي كه سالي را به مطالعه و انجام نشست هايي براي اين موضوع در تهران سپري كرده مي گويم هيچ استاني به اندازه ما اين پتانسيل را ندارد.

 برنامه ريزي درازمدت و اصولي و سود آور بايد در اين مورد انجام گيرد و به عنوان يك اصل براي درآمدزايي استاني سرمايه گذاري بانك ها را با خود به دنبال داشته باشد. وظائف ديگري نيز بايد مورد توجه قرار گيرند كه در سلسله مقالات آينده تقديم خواهد شد. از اطاله كلام پوزش خواه هستم.

دكتر غلامعلي رنجبر - (ali.ranjbar@gmail.com)



    ©2013 APG.ir