تعداد بازدید: 2203

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 6 دی 1384-0:0

حرفي براي گفتن

يادداشتي از:مهندس كاميار فيلسوفى درباره بحران زباله ساري


 معضل هميشگى دفن زباله در استان مازندران، از آغاز سال ۸۴ شكل حادترى به خود گرفته است. معضلى كه زيبايى هاى شمال را تحت الشعاع قرارداده و هر روز ابعاد گسترده ترى به خود مى گيرد. راستى چرا وقتى با يك ميلياردتومان مى توان چرخه اى را ايجاد كرد كه طى آن زباله را بازيافت كنيم، چرا ۲۸ ميلياردتومان صرف نصب دستگاههاى زباله سوز كنيم؟ وقتى ۷۰ درصد زباله استان مازندران قابليت بازيافت و تبديل شدن به كود و خاك كشاورزى را داراست، چرا با سوزاندن زباله به طبيعت خيانت كنيم؛ با بازيافت همچنان كه كشورهاى پيشرفته عمل مى كنند مى توانيم از منابع استفاده بيشترى كنيم و حتى به فكر درآمدزايى از اين حوزه نيز باشيم.
كارى كه در چين و روسيه برروى شيشه هاى پلاستيكى نوشابه هاى خانواده انجام مى شود و آنها را به انواعى از مشتق هاى پلاستيكى تبديل مى كند، در ايران نيز قابل انجام است. شايد باورش براى عده اى سخت باشد ولى آنها از همين قوطى هاى نوشابه خانواده پودرى درست مى كنند كه جايگزين سيمان مى  شود. اين پودر امروزه در ساخت كفپوش و سقف پوش كاربرد دارد.
در استان مازندران روزانه ۳۰ تا ۴۰ ميليون تومان هزينه مى شود تا زباله ها جمع آورى و انتقال داده شده و نهايتاً دفن شد. در صورتى كه به ازاى هركيلو ۲۰ تا ۲۵ تومان مى توان زباله ها را به پول تبديل كرد.
به اعتقاد من اگر در زمينه بازيافت زباله در استان كار شود در درازمدت با كمبود زباله روبه رو خواهيم شد. ايجاد كارخانه و شهرك هاى بازيافت زباله و حمايت از مهندسين جوان علم بازيافت راهكار خروج از بحران كنونى است.


    ©2013 APG.ir