تعداد بازدید: 3121

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 16 آبان 1385-0:0

درجهان اصوات

درباره امين السادات شهميرى،آكوستيكدان و معلم بابلي.(سيدعليرضا ميرعلى نقى)


امين السادات شهميرى، آكوستيكدان، معلم و مؤلف
تولد: ۱۳۰۸ ـ بابل
فارغ التحصيل از دانشگاه تهران در رشته فيزيك و اخذ دوره تخصصى تا درجه مهندسى
تحقيق در صداخانه ملى و سفرهاى طولانى به مناطق مختلف ايران براى گردآورى موسيقى هاى بومى ايران
تدريس در دانشگاهها و دانشكده هاى مختلف ايران(تهران، هنر، سوره و ...) عضويت در سمينارهاى داخلى و بين المللى درباره موسيقى و آكوستيك.
مسئوليت «آزمايشگاه صداشناسى موزيكولوژى»
از آثار: كتاب هاى صداشناسى موسيقى، امكانات صحنه، اصول فنى صدابردارى، آوانگارى مغناطيسى، اصول نورپردازى در تئاتر و ... تعداد زيادى جزوه درسى در رشته هاى هنرى
برنده لوح تقدير در نخستين همايش سراسرى موسيقى مازندران
عضو كميته كنفرانس كنگره بين  المللى موسيقى شرق و غرب

----------------------------

 امين السادات شهميرى، هفتاد و هفت ساله است! اما مانند مردى حداكثر ۶۰ ساله به نظر مى آيد. شصت ساله اى نيرومند و توانا و پركار. او از اولين نسل آكوستيك دانان و مدرسان فيزيك اصوات، بعد از نسل دكتر مهدى بركشلى و نسل ضياءالدين اسماعيل بيگى است كه متأسفانه به طرز روشنى، شناسانده نشده و فروتنى او نيز عاملى مزيد بر علت اصلى بوده است.
بيشتر تحصيلكردگان هنرستان عالى موسيقى از سال هاى ۱۳۳۵ ـ ۱۳۳۴ به بعد، با نام و چهره مهربان او آشنايى دارند. هم اكنون نيز استاد شهميرى با جديت تمام به ويراستن مجدد آثار خود مشغول است و دمى از تلاش نمى ايستد.


او هفتاد و هفت سال پيش در بابل متولد شد. در بيست و پنج سالگى از دانشگاه تهران ليسانس در علوم ـ گرايش فيزيك ـ گرفت. تحصيلكرده هاى اين رشته در آن زمان بسيار محدود بودند و غالباً بعد از اخذ درجه اى به اين مهمى ـ در آن روزگار ـ جذب مشاغل ادارى مى شدند و به رتبه هاى بالا مى رسيدند. اما شهميرى جوان، راه سخت و پر مشقت معلمى را برگزيد. معلمى شغل نيست، عشق است و از مقوله ايثار و در زمان جوانى شهميرى اين راه سخت تر از امروز بود. به گفته خودش از اول براى معلمى آفريده شده بود! همزمان با تدريس، تحصيل علم مى كرد. در سال ۱۳۳۵ ـ پنجاه سال پيش ـ در يك آزمون تخصصى شركت كرد و دو سال بعد، طبق تشخيص و تصويب شوراى عالى فرهنگ، تحصيلات او معادل درجه مهندسى شناخته شد. درجه اى كه براى اخذ پست معاونت در هر وزارتخانه اى به رسم و معيار آن روزگار، كافى مى نمود.

 ولى شهميرى جوان به راه خود رفت. در ابتدا مشغول صدابردارى و نسخه بردارى (به قول معروف آن زمان: دوبل كردن) صفحه هاى قديمى در صداخانه و آرشيو وزارت فرهنگ وهنر وقت مشغول شد و شايد جزو اولين ايرانيانى است كه به اين كار پرداخته و از اين جهت بايد در تاريخ تحول ضبط موسيقى در ايران، براى او مداخلى ويژه قائل شد. چهره نامدار تحقيق در عرصه موسيقى هاى بومى ايران در آن زمان، دكتر لطف الله مبشرى بود. از نخستين محققان و يا دقيق تر بگوييم: گردآورندگان موسيقى هاى بومى در شرايط دشوار ايران پنجاه الى شصت سال پيش و صاحب كتب و مقالاتى در اين زمينه. امين شهميرى در كنار كار تحقيقى خود، از اسفند ۱۳۳۷ در هنرستان عالى موسيقى به تدريس صداشناسى يا آكوستيك پرداخت.

سفرهاى متعدد او به اقصى نقاط ايران براى جمع آورى ميراث بومى مناطق گوناگون از همين زمان آغاز شد و مقالات متعددى در زمينه «فولكلور» در كنار يادداشت هايى درباره اصلاح صوتى برنامه هاى راديويى و شناسايى سازهاى ايرانى به قلم او در مجلات تخصصى به چاپ رسيد. قطعاتى كه او جمع آورى كرده در كتاب «موسيقى بلوچستان» با نت  نويسى روانشاد دكتر محمدتقى مسعوديه و تحليل هاى او به چاپ رسيده است. امين شهميرى اولين كسى است كه به زبان فارسى مقالاتى در زمينه موسيقى هاى ذاتى (كافكريت) و آزمايشى انگاشته است. موضوعاتى كه در پنجاه سال پيش در ايران ناشناخته بود.

در ۴۱ سالگى نخستين كتابش را با هيأتى آراسته بر پيشخوان كتابفروشى ها ديد: «صداشناسى موسيقى» كه در شهريور ۱۳۴۹ توسط انتشارات خوارزمى به چاپ رسيد و هفده سال بعد، در سال ۱۳۶۶ كتاب «اصول نورپردازى تئاتر» و در سال ۱۳۸۳ كتاب «امكانات صحنه» را منتشر ساخت. كتاب صداشناسى با احترام و استقبال منتقدان و دانشمندان مواجه شد و پرويز منصورى، تئوريسين نامى موسيقى، مطلبى در ستايش از آن نوشت. كارى كه تا به حال براى كتابى نكرده بود. شهميرى مى توانست در فاصله اين ۳۵ سال، كتاب هاى بيشترى منتشر كند ولى گرفتارى هاى زندگى و تدريس و نبودن مشوق براى مرد دانشورى چون او در محيط ما، باعث اين كم كارى و گزيده كارى شد.

 از طرف ديگر، وسواس و حس مسئوليت او مانع از تأليف هاى پشت سر هم شده است. مسئوليت و دقت نيز از ويژگى هاى اين معلم دانشور و مهربان است.
درواقع بايد كارنامه تدريسى و تحقيقى استاد امين السادات شهميرى را در نظر گرفت، نه كارنامه تأليفى او را كه آن هم پربار است. جزوه هاى تدريسى او، تنوع قابل توجهى در موضوع ها دارد: سازهاى الكترونيكى و نقش آن در اجراى موسيقى جديد، موسيقى آزمايشى و موسيقى نو، گيتار: سازى كهن براى موسيقى نو، گام هاى ايران و بررسى كامل گام فارابى، صفى الدين، مراغى، ابن سينا، ابن زيد و ... ابزارشناسى در عكاسى، پرسپكتيو رنگ و نور در سينما، اصول نورپردازى در دكورسازى و صحنه آرايى، موسيقى در نمايش عروسكى، اصول ساخت ساز در كارگاه سازسازى، نقش چوب در ساختمان سازها، اصول فنى صدابردارى آكوستيك، سرپرستى كارگاه و آزمايشگاه سازسازى و...


استاد امين السادات شهميرى نمونه اى از مردان دانشور از نسل قديم است كه استادى چون دكتر حسين گل گلاب، آنها را پرورده «سيستم ابن سينايى» مى دانست؛ و خود نيز از همان مردان بود. مراد از «ابن سينايى» جامع الاطراف بودن و گريز از تك بعدى شدن وصرفاً تخصصى شدن و محدودماندن است. نظام آموزشى امروز البته تك تخصصى شدن را مى پذيرد و تشويق مى كند. ولى آن برخورد صميمانه و كل نگر به فرهنگ، علم و هنر را نمى تواند پديد بياورد. هر فرهنگى حاصل نوعى برخورد است كه خاص خودش مى تواند باشد. استاد گل گلاب مى گفت كه عمر سيستم ابن سينايى در ايران هنوز سر نيامده است؛ و مى توان گفت وجود عزيز استاد شهميرى دليلى است آشكار برآنچه كه گل گلاب مى گفت.


امين السادات شهميرى در ۲۵ اسفند ۱۳۴۹ طى ابلاغ شماره ۱۸۱۱۹‎/۶۵۲۴ به عضويت كميته تخصصى كنفرانس و كنگره بين المللى موسيقى شرق و غرب منصوب شد. او اين عضويت را از بزرگترين افتخارات خود مى داند. او سال ها معاون آموزشى دانشكده هنرهاى دراماتيك بود و دروس متنوعى را تدريس مى كرد. چهره پدرانه و اخلاق خوش او هميشه باعث محبوبيت او بين دانشجويانش بود. سه نسل دانشجو از كلاس هاى درس او بيرون آمده اند و بسيارى از آنها هنوز روابط خانوادگى خود را با استاد حفظ كرده اند.
در سال هاى اخير، استاد شهميرى به سير وسفر پرداخته و سخنرانى هاى جالبى در زمينه هاى مختلف ايراد كرده است. در شبكه تهران (صداى جمهورى اسلامى ايران) به دعوت رضا مهدوى، تالار انديشه حوزه هنرى، انجمن روابط فرهنگى ايران و آلمان، صداى جمهورى اسلامى ايران در سارى و شهرهاى شمال (زادگاه و عشق بزرگ استاد)؛ و مشاورت براى تأليف كتاب هايى در زمينه صداشناسى.


در سال هاى گذشته به تشويق دوستان جوانش، استاد به فكر ويرايش تازه اى از كتاب «صداشناسى موسيقى» افتاد و قرار بود كه متن تازه آن كه شايد بسيار بر آن اضافه شده باشد، توسط يكى از انتشاراتى هاى معتبر از چاپ درآيد. همچنين مجموعه مقالات استاد در نيم قرن فعاليت قلمى او كه بافروتنى و صداقت گذشته و معيار سنجش دقت و امانتدارى در تدريس بوده است. بيشتر اين مقالات در سال هاى جوانى استاد در مجله موزيك ايران بوده و يكى از آنها با عنوان «تار»، نامه اى از استاد روح الله خالقى را در پى داشت كه مطالعه آن هم اكنون جالب توجه است.


در حوزه سازشناسى بايد استاد امين شهميرى را از پيشكسوتان دانست. نخستين محققى كه از نسل او به اين مقوله توجه كرد، زنده ياد حسينعلى ملاح ـ موسيقيدان و پژوهشگر ـ بود كه بخش مهمى از عمر حرفه اى خود را در اين راه گذاشت و مجموعه يادداشت هاى به جا مانده از او در كتاب «فرهنگ سازها» به چاپ رسيد. مى توان امين شهميرى و زنده ياد محمدتقى مسعوديه را از نخستين پيشگامان (بعد از ملاح) در اين زمينه دانست اما مشغله هاى تدريس مانع شد كه به سازشناسى وقت بيشترى اختصاص دهد. او ادامه اين كار را مشروط به حمايت دولتى و امكانات كافى مى داند و معتقد است كه بايد يك گروه پژوهشى مجرب به اين كار بپردازند.


در نخستين همايش موسيقى مازندران، در شهر بابل، امين شهميرى از اعضاى كميته بررسى مقالات تحقيقى بود كه قرار است با عنوان «گزيده مقالات همايش موسيقى مازندران» به چاپ برسد. در اين همايش، از استاد امين السادات شهميرى به عنوان يكى از چهره هاى علمى و آكادميك موسيقى مازندران تقدير شد. دكتر ايرج كريميان (دبير همايش و رئيس هيأت مديره انجمن فرهنگى ـ هنرى بابلى هاى مقيم تهران)، پيرامون جايگاه علمى و سجاياى اخلاقى استاد سخن گفت. سپس، استاد شهميرى در ميان ابراز احساسات پرشور حاضران، پشت ميكروفن قرار گرفت و در سخنان كوتاهى، يادآور شد كه همه كسانى كه دل در گرو ميهن و زادو بوم خود دارند بايد براى اعتلاى فرهنگ و هنر خود تلاش كنند. استاد شهميرى، لوح يادبود نخستين همايش موسيقى زاد و بوم خود را در آن جلسه دريافت كرد.


هم اكنون استاد امين شهميرى در تهران زندگى مى كند و به تحقيق و راهنمايى دانشجويان مشغول است. انديشه تدوين جزوه هاى درس دانشگاهى و ديگر نوشته هاى او، هنوز هم متحقق نشده و دوستداران مباحث علمى در موسيقى، با بى صبرى در انتظار چاپ نوشته هاى يك عمر تحقيق و تدريس استاد شهميرى هستند. اگر قرار باشد روزگارى تاريخ علم در كنار تاريخ موسيقى ايران نوشته شود، بدون ترديد، نام او در هر دو حوزه با احترام و ماندگارى خواهد آمد و از پل هاى رابط بين اين دو حوزه متأسفانه دور از همديگر خواهد بود.

مدرس علوم مربوط به موسيقى شناسى ومؤلف وفارغ التحصيل علوم فيزيك از دانشگاه تهران و مدرس صداشناسى موسيقى درهنرستان هاى موسيقى تهران و گردآورنده مطالب بسياردرباره فرهنگ هاى بومى وآداب ورسوم وسازها ونغمه هاى ايرانى با سابقه تدريس طولانى درمراكز علمى-آموزشى درارتباط با فيزيك صدا وموسيقى امروز در آستانه هشتاد سالگى قرار دارد.غير از آثارى كه از او فرصت انتشار يافته اند، هنور بسيارى از مقالات و تعدادى جزوه منتشرنشده از او وجود دارد كه منتشر نشده و انگيزه هاى بيرونى قوى نيز براى انتشار آنها براى استاد مهيا نشده است.با اين حال تجربه نشان داده است كه كمترين پى جويى ها و پيگيرى ها از سوى اصحاب رسانه براى استاد، انگيزه نگارش و تدوين مقاله هاى پراكنده را فراهم آورده است،از آن جمله است مقالاتى كه از او در چند نشريه محدود موسيقى در اين سالها به چاپ رسيده است. نگارنده يكى از دقيق ترين مقالاتى كه تاكنون در حوزه آكوستيك تالارهاى موسيقى و نمايش به زبان فارسى خوانده است را مقاله«اصلاح آكوستيك تالارهاى موسيقى و نمايشى در ايران» نوشته امين السادات شهميرى مى داند.


در زمينه سازشناسى نيز امين شهميرى را بايد از پيشكسوتان اين دانش موزيكولوژى دانست. سابقه پژوهش درباره ساز در ايران به مطالبى چند از حسين على ملاح و امين شهميرى در مجلات موسيقى گذشته محدود بود.كتاب ملاح بعدها به صورت مستقل چاپ شد. همچنين تحقيقات محمد تقى مسعوديه پس از فوت او با نواقصى فراوان به چاپ رسيد.و اين اواخر دايرة المعارف سازشناسى رضا درويشى گرچه اثرى جامع در حوزه سازشناسى است اما كاركردهاى عمومى كمترى دارد و نقش مرجع تحقيقى يافته است،اما مقالات امين شهميرى با نگرشى موجز در بيان ساختمان سازها در كنار اثر حسينعلى ملاح و نيز سازشناسى پرويز منصورى همچنان منابع عمومى تر سازشناسى محسوب مى شوند.شهميرى در كتاب صداشناسى موسيقى، برخى سازها را معرفى كرده كه از همين الگو تبعيت مى كند.

 به مقاله او درباره ساز سه تار در كتاب صداشناسى دقت كنيد: «سه تار سازى است قديمى و از دسته سازهاى زهى كه در اثر ضربه ناخن انگشت سبابه به صدا در مى آيد . وجه تسميه سه تار معلوم است ؛ زيرا اول داراى سه سيم بوده و بعد ها يك سيم به آن اضافه شده است . مى گويند كه سيم چهارم را «مشتاق عليشاه» اضافه كرده و به نام او آن را «مشتاق» گويند . سه تار تشكيل شده از كاسه ، دسته و پنجه كه محل گوشى ها است. كاسه اين ساز تقريباً كروى و به شكل گلابى است كه از وسط نصف كرده باشند .جنس كاسه از چوب درخت توت است . روى كاسه ساز صفحه نازك چوبى قرار دارد كه در روى آن نزديك دسته ساز چند سوراخ تعبيه شده است .

 اندازه سه تار در نواحى مختلف فرق مى كند و بطور متوسط در حدود ۷۶ تا ۸۰ سانتى متر است محل ارتعاش آزاد سيم يعنى فاصله خرك تا شيطانك ۶۳ سانتى متر است . روى دسته به وسيله زه باريكى پرده بندى شده است و در پهلوى دسته شيارى است كه محل گره زدن زه پرده ها است . پرده هاى اصلى با چند لا، زه پيچيده شده است كه آن را شاه پرده و پرده هاى فرعى را ميان پرده مى گويند ... در آزمايش هايى كه روى تارهاى مرتعش به عمل آمده معلوم شده كه سيم هايى كه با زدن مضراب به ارتعاش در مى آيد اگر محل مضراب در كنار باشد «هارمونيك» فراوان يا فركانس زياد ايجاد مى كند . از اين جهت چنين سازى صدايى تيز فلزى دارد . در صورتى كه اگر به جاى مضراب ناخن يا انگشت را بكار بريم از عده هارمونيك با فركانس زياد كاسته شده و صدا ملايم تر به گوش مى رسد از اين جهت صداى سه تار از سازهاى مشابه لطيف تر است .»


هفدهم بهمن، هفتاد و هفتمين سال حيات استاد امين شهميرى است. او از قديمى ترين مدرسان علوم مربوط به موسيقى است كه متأسفانه به دليل فروتنى بيش از اندازه و فداكارى هاى فرهنگى بسيار، به اندازه اى كه بايد و شايد شناخته نشده و صد البته كه روحيه علمى او نيز چنين خواسته است. بيش از چهارنسل از هنرجويان موسيقى از آموزشهاى شهميرى در زمينه صداشناسى استفاده كرده اند و هنوز هم مى كنند. برايش آرزوى سلامتى و طول عمر مى كنيم.(iran-newspaper)



    ©2013 APG.ir