تعداد بازدید: 2145

توصیه به دیگران 1

چهارشنبه 11 بهمن 1385-0:0

آبي کم رنگ

كاپيتان جويباري تيم فوتبال استقلال گفت: تغيير صمد مرفاوي با كارنامه‌اي كه از خود به جا گذاشته صحيح نيست.


محمود فكري -فوتباليست مازندراني و کاپيتان تيم استقلال تهران-در گفت‌وگو با سايت باشگاه استقلال در خصوص ورود مربي هلندي به كادر فني، مسائل فني و حاشيه هاي تيم صحبت كرده است كه مشروح آن در زير مي‌آيد:

* از ديد شما صمد مرفاوي خوب نتيجه گرفته است؟

اگر بخواهم يک کلمه جواب بدهم بله! حتي اگر بخواهيم بحث را باز کنيم نيازي به اين که يک سرمربي جديد داشته باشيم احساس نمي شود. تقويت کادر بحث ديگري است که حتما با خواست خود آقاي مرفاوي صورت گرفته. اما، بايد انصاف هم داشت. مگر مرفاوي چه امکاناتي داشته که از او اين همه انتظار دارند؟ از روز اول که تمرينات بدون حضور المپيکي ها و ملي پوشان برگزار شد، چند مهره اصلي تيم هم که مصدوم شدند و يک سري ديگر هم که مي دانيد از مهره هاي اصلي تيم بودند و جدا شدند. در فصل نقل و انتقالات هم که نه مدير عامل داشتيم نه پول! فقط نظري جويباري بالاي سر تيم بود. درست مثل سال‌هاي قبل. تيم را از ديد من بايد در فصل نقل و انتقالات قهرمان کرد. اما، تيم ما در آن زمان مهم در اين حدها بسته نشد. به اين‌ها مشکلات مالي و ساختاري را هم اضافه كنيد. تيم نه زمين تمرين داشت و نه رختکن درست و حسابي. آدم نمي داند لباسش را کجا عوض کند!

* مشکلاتي که در سالهاي گذشته هم وجود داشت!

درست؛ اما، هيچگاه از ديد عدم ثبات مديريتي تا اين حد مشکل نداشتيم. جنگ و دعواهاي مديريتي استقلال ر ا تضعيف کرده. به هر حال اين مسائل خيلي تاثيرگذار است. مرفاوي که آهن نيست. او هم يک انسان است و کاسه صبرش روزي لبريز مي شود. شما نگاه کنيد هر روز يک حاشيه اي برايش درست مي کنند. هر روز يک جريان جديد. هر روز يک مربي جديد. يک روز فيروز کريمي، فردا غلام پيرواني. اين مسائل به تيم مي کشد. بازيکن گوش دارد، مي شنود. چشم دارد روزنامه مي خواند. وقتي مي بيند مربي سختگير است و نظم و انضباط دارد و از طرف ديگر هم اين حرف‌ها را عليه اش مي زنند ناخودآگاه عليه مربي اش جبهه گيري مي کند. تو روي مربي اش مي ايستد. با همين کارها مربي تضعيف مي شود. با همه اين شرايط استقلال دوم است. شانس قهرماني دارد. اين نشان مي دهد مربي کارش را بلد است. او از خانواده استقلال است.

*پس شما به صمد مرفاوي اعتقاد داريد؟

من از او دفاع مي کنم چون سرمربي تيم است. بعد هم من داخل تيم هستم و مي دانم او چه مشکلاتي را تحمل مي کند. شما که در اردوها و تمرينات نيستيد. يک سري مسائل را هم خبر نداريد يا مي دانيد و بيان نمي کنيد. به هر حال مرفاوي تنها وارد اين عرصه شد. الان ما دنبال يک مهاجم گلزن هستيم اما، او هم که بيايد به زمان نياز دارد و بايد هماهنگ شود. پس من از همين الان بگويم مشکل ما با آمدن يک مهاجم جديد حل نمي شود. درنتيجه فشارها روي ايشان بيشتر مي شود. از طرف ديگر حاشيه ها هم تمامي ندارد. شما نگاه کنيد به سايپا؛ پول خوب گرفته اند، سر وقت هم پولشان توي حساب است، آرامش هم دارند، کسي هم برايشان حاشيه درست نمي کند، بازي را مي بازند برايشان حرف و حديث در نمي آورند، اينجا ما اگر به بايرن مونيخ و ميلان هم ببازيم همه انتقاد مي کنند. چرا باختيد؟ چرا مساوي کرديد؟چرا شانسي برديد؟يعني چه ؟باور کنيد اگر هواداران واقعي استقلال بدانند ما با چه مشکلاتي وارد زمين مي شويم و چه مشکلاتي داريم ، مي گويند شما سمبل تعصب هستيد.

* اوضاع و احوال تيم چطور است؟ اكنون همه از تيم اخبار بدبينانه مي شنوند.

به هر حال دروغ که نمي شود گفت يا الکي از خودمان حرف بزنيم. اين که الان من بگويم تيم قهرمان آسيا مي شود و با 10 امتياز اختلاف قهرمان ليگ مي شود و حرفهايي از اين دست، فقط توهين به هواداران است. حقيقت قضيه اين است که ما مشکل داريم. مشکلات که رفع شود مي توانيم با خيال راحت در آسيا شرکت کنيم. اما، تا زماني که همدل نشويم هيچ فايده اي ندارد. به هر حال امسال که به مهره هاي خوب احتياج داريم دستمان خالي تر از گذشته است. بايد با همين بضاعت در بازي‌ها شرکت کنيم.

*شما چند سال است كه در استقلال حضور داريد؟

سيزده، چهارده سالي مي شود. اين را هم بگويم که در همه اين ساله شرايطي مثل امروز وجود نداشت.

* حتي وقتي "کخ" مربي استقلال بود؟

حتي آن زمان هم وضع بهتري داشتيم. در نظر بگيريد که آن سال مشکل ما فني بود.مديريت کاملا يکدست بود و تنها مشکل، ناآشنايي کخ با جو فوتبال ايران بود. ضمن اين که در زمين ناهموار تختي هم نمي توانستيم بازي را مطابق ميل خود پيش ببريم. شما ببينيد امسال کساني که با بازيکنان صحبت مي کنند و به تيم روحيه مي دهند انگشت شمارند. برخي هواداران هم که امسال کم لطف بوده اند. نمي دانم چرا با ما اين طور رفتار مي کنند. بازيکنان ما بسياري از بازي‌ها را در دقيقه 90 به نفع خود به پايان رساندند؛ اما، ما از دقيقه 60 به بعد هو مي شديم! يعني امسال گروهي از آنها باري بودند روي دوش تيم! من دقت کرده ام که از دقيقه 70 به بعد بازيکنان ما بجاي آنکه حواسشان به حفظ تيم با حفظ نتيجه باشد، به ساکت کردن تماشاگران و بلند کردن دستها و دعوت از هواداران به سکوت و هو نکردن آقاي مرفاوي است. اينطوري که نمي شود اصلا بازي کرد.

* يعني هواداران نبايد اعتراض کنند؟

اين راهش نيست. همه مي دانند که امسال چه مشکلاتي داريم .پس نبايد ما را تخريب کنند. اين که درست نيست هر وقت ما برديم تشويق شويم. اين طوري که هواداري نيست. همه مردم تيم برنده را تشويق مي کنند. اين ربطي به عشق و علاقه ندارد.کسي که از عشق و علاقه صحبت مي کند نبايد به خود اجازه بدهد که با يک باخت تيم را هو کند. ما اكنون بيشتر از هر زمان ديگري به تشويق احتياج داريم. به حمايت و همدلي نياز داريم. به خاطر مشکلات مالي و مديريتي در لحظات عادي که آرامش نداشتيم پس حداقل در زمين آرامش داشته باشيم تا از فوتبال زده نشويم.

* شما به عنوان بزرگتر تيم درباره آرامش تيم با بقيه صحبت مي کنيد؟

من هيچوقت دوست ندارم حاشيه درست کنم .هميشه اعتقاد داشته ام که بايد به مربي احترام گذاشت، حتي اگر چوب خشک هم بالاي سر آدم بگذارند. اگر قرار باشد از مربي اطاعت نکنيم که در تيم سنگ روي سنگ بند نمي شود. وقتي امير قلعه نويي جاي کخ آمد به نظري جويباري گفت که ميانه محمود با منصورخان (پورحيدري ) خوب است و شايد براي ما بازي نکند. البته هم آقاي جويباري به او اطمينان دادند و من خودم هم با او حرف زدم. به او گفتم اگر چوب هم سرمربي باشد حمايت مي کنم چه برسد به شما که همبازي ، کاپيتان ، مربي و رفيق من بوديد.حالا درست که من شخصا به آقاي پورحيدري تعلق خاطر دارم اما، هيچوقت براي هيچکدام از مربيانم کم نگذاشتم. براي من مرفاوي با ناصر حجازي، پورحيدري و کخ تفاوتي ندارد. من به تيم و هواداران تعهد دارم. ضمن اين که وقتي سرمربي تيم به من اعتماد کرده و بازي مي دهد نامردي است که بخواهم سو استفاده کنم و کم بگذارم. از طرف ديگر من براي تيم بازي مي کنم و به تيم وفادار هستم. نه انتظاري دارم و نه به خودم اجازه مي دهم که پايم را از گليمم درازتر کنم. من حق دخالت در امور فني را ندارم و به خودم اجازه نمي دهم در بعضي امور دخالت کنم. کاپيتان‌هاي زيادي را ديده ام و يا درباره شان شنيده ام که در چنين اموري دخالت مي کنند. من کاري به اين کارها ندارم.احترام خودم را حفظ مي کنم. اتفاقا سر همين قضيه هم پاره اي از اوقات به من بي مهري شد اما، تحمل کردم و کنار آمدم.

* به هر حال شما كاپيتان تيم هستيد و حتي اگر در موارد فني نظرتان را به کادر بدهيد کسي حمل بر دخالت نمي کند اما، در مسائل ديگر بايد تيم را هم جمع کنيد. همکاري کاپيتان با سرمربي و کادر کمک مي کند که نه بين بازيکنان اختلافي باشد و نه موضوعي از چشم مربيان دور بماند.

موافقم .کاپيتان کانال ارتباطي بازيکنان با کادر فني است.

* شما از نقش خودتان به عنوان کاپيتان استقلال راضي هستيد؟

امسال خيلي کمتر از هميشه اين نقش را بازي کردم. اعتقاد دارم که سرمربي تيم خيلي تمايل ندارد که من به عنوان کاپيتان وارد مسائل بازيکنان شوم. هيچوقت از بازوبند سو استفاده نکرده ام .هميشه به مربي احترام گذاشته ام و احترام متقابل هم مي خواهم. به هر حال علاقمندم با نظر سرمربي به آنها در خيلي از مسائل کمک کنم.

* از آقاي مرفاوي چه انتظاري داري؟

فرض کنيد به دليلي من به عنوان بازيکن قديمي تيم حالا غلط يا درست با بازيکني برخورد مي کنم. به هر حال به عنوان کاپيتان بايد از من حمايت شود. اگر اشتباه کرده باشم بعدا در خفا اين مساله گفته شود. حتما حمايت‌هاي آقاي مرفاوي مي تواند به من کمک کند.

* بازيکنان جواني در تيم هستند که رفتارها و عملکردشان با شما متفاوت است. مثلا از پوشاکي استفاده مي کنند که شايد با سليقه نسل جديد هماهنگ باشد اما، با سليقه نسل شما خيلي سازگاري ندارد.

اجازه بدهيد بحث سليقه ها را کنار بگذاريم. اين طور نيست که من به يک بازيکن جوان بگويم شما اين لباس را نپوش چون من بدم مي آيد. بازيکنان جوان ما جوان هستند و دوست دارند که جواني کنند. من اين را درک مي کنم چون خودم هم از اين سالها عبور کرده ام اما، بازيکن بايد بداند که در چه تيم بزرگي توپ مي زند.بازيکن استقلال يا پرسپوليس يا تيم ملي چه بخواهد و چه نحواهد در جايگاهي است که به عنوان الگو تلقي شود. بازيکن در انتخابهايش به عنوان جوان، سليقه يک الگو را هم لحاظ کند. شايد يک جوان دوست داشته باشد که زنجير به گردن بياندازد ، شلوار لي بپوشد ، آرايش خط ريش و موهايش با مد روز مطابقت کند اما، همان جوان وقتي به استقلال مي آيد بايد لباس پوشيدنش را درست کند. من معمولا وقتي مي بينم که کسي لباسي پوشيده يا زنجير انداخته خيلي دوستانه و با شوخي قضيه را حل مي کنم. اگر موضوع را متوجه شد و رفتارش را اصلاح کرد چه بهتر، در غير اين صورت ديگر دخالتي نمي کنم. به هر حال بايد حريم خودم را به عنوان کاپيتان حفظ کنم.

* آيا بازيکنان جوانتر درک مي کنند گوش کردن به نصايح شما به نفع آنهاست؟

اميدوارم. من سالهاي زيادي است که در استقلال بازي مي کنم. تداوم فوتبال من به اين دليل است که به قول امير قلعه نويي رياضت کشيده ام و از خيلي مسائل دور بودم. شب بيداري و قهرماني در کنار هم ميسر نمي شود.تمرين نکردن و قهرماني هم در کنار هم جور در نمي آيد. بازيکن جوان بايد خيلي مسائل را رعايت کند تا عمر فوتبال خود را افزايش دهد، در غير اين صورت نتيجه نمي گيرد. من وقتي به استقلال آمدم جوان بودم اما، خيلي زود فهميدم كه در چشم هستم و همه مرا مي بينند. من هم دوست داشتم مثل بازيكنان جوان امروز از دسترنج خود لباس هاي گرانقيمت و تك بخرم كه كس ديگري نداشته باشد اما، فهميدم كه اگر بخواهم بر خلاف انتظارات جامعه از يك بازيكن استقلال رفتار كنم ديگر جايي در اين تيم ندارم.



    ©2013 APG.ir