تعداد بازدید: 2517

توصیه به دیگران 1

يکشنبه 9 ارديبهشت 1397-23:4

این موسیقی می افتد، تو اگر نخوانی

قائمشهر‌ پر از آواز و موسیقی شده است. "این‌ موسیقی می افتد، تو اگر نخوانی.‌" پس‌ با مردم شهر خسته بخوان ترانه پیروزی و لبخند و سرخوشی را.


مازندنومه،؛ سرویس اجتماعی، سردبیر: داور که سوت زد و نفس ها که از حبس سینه ها درآمد، قائمشهر بلند خندید؛ امروز.

 نساجی بغض فروخورده فرودستان یک شهر کارگری است. این تیم ۵۹ ساله امروز شهری را جوان‌کرد. مدت ها بود قائمشهریان این اندازه بلند نخندیده بودند.

 امروز اما مردم فراموش کردند که یک واحد نساجی به خرابه ای بدل و با خاک یکسان شده و آن دیگری در کشاکش صاحبان اش پاسکاری می شود و هیچ کس این فرزند سرراهی را نمی خواهد.

امروز پیرزن و پیرمرد قائم شهری هم در کنار کودک و نوجوان و جوانش خندید. او که در عمرش نه استادیوم رفته و نه فوتبال تماشا کرده هم شادی می‌کرد. حس غریبی است.

مردم سال هاست به دنبال بهانه ای برای شادی دسته جمعی بودند. تبریک می‌گویند، شیرینی پخش می‌کنند و یادشان رفته این جا در قائمشهر نه کارخانه ای است برای تولید، نه امیدی مانده برای آینده، نه جنبشی است برای رضایت و رفاه و نه تلاشی برای رفع معضلات.

سال هاست که روزمرگی کشدار متولیان، شهر را در خود هضم کرده و امروز با پیروزی دلچسب نساجی‌چی ها، این شهر مومیایی، جانی دوباره گرفت و از خاموشی قبرستانی چندساله خود سر برآورد.

نساجی حرف اول خانه های مردم شهر شده. و چه قدر فاصله اشک ها و لبخند ها اندک است اینجا. اشک هایی که از ذوق جاری و لبخندهایی که با شوق روانه می‌شوند. گونه ها خیس خیس!

قائمشهر سرخ سرخ است، به رنگ نساجی، حتی برای آبی ها. مردم امروز آرام تر شده اند، از پارک دوبل همشهری شان عصبانی نمی شوند، راهنما هم‌ نزنی و بپیچی، ناسزا نمی گویند به تو، وسط خیابان ماشین را پارک کردند و "تک دست" زدند و مردم شیرین ترین راه بندان عمرشان را مزه مزه کردند. این همه زیبایی اگر‌ برای یک شب، حتی برای یک‌ شب هم‌ طول بکشد لذت بخش است و شیرین.

فردا روز دیگری است. یک روز مثل تمام روزهای ۲۴ سال گذشته؛ لبریز از روزمرگی، ناامیدی، ترش رویی، سکوت، بیکاری، راه بندان، پارک دوبل، صف و... قائمشهر از صبح فردا پی‌گرفتاری های روز مره اش خواهد رفت، به سان دیروز، پریروز و سال های پیشین.

فردا اما متفاوت ترین دوشنبه "مردم شهر خسته" است؛ حتی اگر چک هایی پاس نشود، ماشین ها به هم راه ندهند، گره هایی باز نشود، دوستی هایی به پایان برسد و یا خبرهای ناخوش برسد.

قائمشهر‌ پر از آواز و موسیقی شده است. "این‌ موسیقی می افتد، تو اگر نخوانی.‌" پس‌ با مردم شهر خسته بخوان ترانه پیروزی و لبخند و سرخوشی را.

*تیتر: وامی از شمس لنگرودی

**این نوشته ساعتی پس از برد تیم نساجی مازندران نوشته، در کانال مازندنومه منتشر و در بسیاری از کانال هال بازپخش شد.



    ©2013 APG.ir