تعداد بازدید: 2335

توصیه به دیگران 1

يکشنبه 3 تير 1386-0:0

در حاشيه نشست وزراي خارجه كشورهاي ساحلي درياي مازندران

يادداشتي از:الهه كولا‌يي‌


وزراي كشورهاي ساحلي درياي مازندران در شرايطي در تهران گرد آمده‌اند كه چهار كشور بازمانده از فروپاشي اتحاد شوروي تلا‌ش‌هاي خود را براي بهره‌برداري از اين درياچه شدت بخشيده‌اند. در پي استقلا‌ل اين كشورها، نحوه بهره‌برداري آنها از منابع و منافع درياي خزر با فرآيندي از تحولا‌ت پيچيده همراه بوده است.

تبديل دو كشور ساحلي (ايران و اتحاد شوروي) به چهار كشور (همراه با ايران 5 كشور) مباحث جدي سياسي- حقوقي در مورد تكاليف و حقوق كشورهاي ساحلي ايجاد كرده است. ايران همزمان بر رژيم مشاع براساس توافق‌هاي دوران شوروي و تقسيم درياچه به 5 سهم مساوي تاكيد كرده، ولي فدراسيون روسيه از سال 1377 از همراهي با ايران در تاكيد بر رژيم مشاع منصرف شد و به هواداري از رژيم دوگانه، <مشاع در سطح و تقسيم در زير بستر> روي آورد، كه حاصل آن توافق با قزاقستان و جمهوري آذربايجان براي تقسيم مرزهاي ساحلي آنان بوده است.

هرچند در اجراي اين موافقتنامه‌ها مشكلا‌تي هم بروز كرده، ولي سه كشور كوشيده‌اند اختلا‌فات خود را در مجموعه‌اي از مذاكرات و چانه‌زني‌ها حل و فصل كنند.

نشست تهران در شرايطي برگزار شد كه ولا‌ديمير پوتين از جورج بوش دعوت كرده، سپر دفاعي موشكي را به جاي كشورهاي چك و لهستان در پايگاه رادار قبله در جمهوري آذربايجان مستقر سازد؛

- اين نشست در شرايطي برگزار شد كه سه قطعنامه از سوي شوراي امنيت عليه ايران صادر شد؛

- اين نشست در شرايطي برگزار شد كه روسيه و قزاقستان قانون تعيين مرزهاي آبي شمال درياي خزر را به تصويب مجالس قانونگذاري خود رسانده‌اند (اخيرا شوراي فدراسيون روسيه نيز آن را تصويب كرد)؛

- اين نشست در شرايطي برگزار شد كه روسيه براي انتقال منابع انرژي تركمنستان و قزاقستان از قلمروي خود به توافق‌هاي مهمي با اين كشور دست يافته است.

در واقع مذاكرات وزراي خارجه كشورهاي ساحلي درياچه مازندران را نمي‌توان از متن و محتواي <بازي بزرگ جديد> در منطقه جدا دانست. با تجزيه اتحاد شوروي و به دنبال ايجاد خلا‌ء ژئوپليتيكي در اين منطقه (حوزه خزر) بازيگران منطقه‌اي و جهاني به‌شدت فعال شده‌اند، يكي از آنها ايالا‌ت متحده آمريكا است. در طول ساليان گذشته آمريكا همواره عليه منافع ايران اقدام كرده است. نفوذ چشمگير آمريكا در مذاكرات كشورهاي ساحلي اين درياچه همواره اهرمي براي استفاده از كشورهاي ساحلي اين درياچه عليه منافع ايران بوده است. عدم حل و فصل اختلا‌فات دو كشور به فرصتي مناسب براي بهره‌گيري كشورهاي ساحلي درياچه مازندران تبديل گرديده است.

فراموش نمي‌كنيم وقتي جورج بوش ايران را بخشي از <محور شرارت> خوانده بود، در اجلا‌س عشق‌آباد در بهار 1380، صفر مراد نيازاف ديوارهاي سالن نشست سران كشورهاي ساحلي را با تصاويري پوشانده بود كه خط موهوم حسينقلي، آستارا را به عنوان محدوده منافع ايران در اين درياچه معرفي مي‌كرد و سيدمحمد خاتمي از حضور در نشست خودداري كرد تا اين تصاوير جعلي و غيرقانوني جمع‌آوري شد. البته در اين زمينه مجلس بسيار تاثيرگذار بود.

و اينك در شرايطي كه فشارهاي بين‌المللي بر ايران شدت يافته، بار ديگر در آستانه برگزاري نشست سران كشورهاي ساحلي درياي خزر قرار گرفته‌ايم. اين مساله هم كه چرا از سال 1371 (سال فروپاشي اتحاد شوروي) تا سال 1380/2001 نشست سران كشورهاي ساحلي تشكيل نشد، خود بسيار قابل تأمل است.

مسائل حقوقي درياي مازندران، همانند همه مباحث حقوق بين‌الملل اينك با ملا‌حظات سياسي- اقتصادي در اين منطقه پيوندي سخت يافته است. دفاع واقعي و نتيجه‌بخش از حق حاكميت ايران در اين عرصه، در گرو توجه كافي به تحولا‌ت جهاني و منطقه‌اي سال‌هاي اخير است. با توجه به شكاف روزافزون در روابط روسيه- آمريكا و با در نظر داشتن اهميت استراتژيك منابع انرژي اين درياچه كه با مسيرهاي انتقال آن پيوند نزديك دارد، تا‌مين منافع ايران نيازمند عنايت بيشتر به ويژگي‌هاي جغرافيايي كشور ما است، تنها كشور جهان كه دو حوزه مهم منابع انرژي را به يكديگر پيوند مي‌دهد. اين توانايي به ايجاد تعادل در روابط منطقه‌اي و جهاني ارتباط مي‌يابد. براي مسوولا‌ن و مجريان سياست خارجي تامين منافع مردم ايران از منابع گوناگون اين درياچه تكليفي است تاريخي، كه قضاوت بيرحمانه تاريخ آن را ثبت خواهد كرد.(roozna)



    ©2013 APG.ir