تعداد بازدید: 3725

توصیه به دیگران 1

دوشنبه 19 شهريور 1386-0:0

جواني به وقت فردا

گزارش از:زهرا اسلامي


توضيح مازندنومه:زهرا اسلامي،خبرنگار است و براي روزنامه محلي "بشيرمازندران"گزارش تهيه مي کند.مازندنومه نيز برخي گزارش هاي او را پخش کرده است.يکي از گزارش هاي اسلامي با عنوان"سي ليتر بنزين، 20 هزار تومان" را که چندي پيش در مازندنومه پخش شد، روزنامه ايران،بدون ذکر منبع اصلي منتشر کرد.اين گزارشگر خوش ذوق به ما تلفن کرد و ضمن گله گذاري از کار روزنامه ايران،توضيح مطلب را در سايت خواستار شد.ما هم به قول مان عمل کرديم.

------------------------

ساعت از سه عصر گذشته بود و راديوي تاكسي روي موج راديو جوان قرار داشت، گوينده برنامه با هيجان تصنعي فراواني از ويژه برنامه روز جوان همزمان با عصر روز سوم شهريور خبر مي داد و مرتب تكرار مي كرد كه از ساعت سه تا 6 عصر شنبه روز جوان موج راديوهاي خود را تغيير ندهيد تا شنونده اين ويژه برنامه باشيد، من در شرايطي شنونده چنين هيجان مثلا جوان پسندانه اي شدم كه از جلسه گفتگو با مدير سازمان ملي جوانان استان بر گشته بودم و دو روزي هم بود كه ذهنم درگير نوشتن گزارشي پيرامون روز و هفته جوان بود.

راستش همان شش هفت دقيقه اي كه توي تاكسي نشسته بودم جز تكرار جملات بالا و پخش موزيك متناوبي ميان اين كلمات تكراري چيز بيشتري از راديو جوان عايدم نشده بود و اين به نظرم مشتي نمونه خروار از برنامه هاي مختلف ويژه جوانان است؛
به اسم جوانان به كام ديگران
فكر نمي كنم جواني به اين گفته شك داشته باشد و شايد اغلب بزرگ ترها. از برنامه هاي متعدد و اكثر مواقع بي محتواي صدا و سيما كه به خيال خودشان براي جوانان ترتيب داده مي شود تا انواع و اقسام برنامه ريزيها، سياستگذاريها، تصميم گيريها و... ديگري كه فقط به اسم جوانان و به كام ديگران توي جامعه امروز ايراني انجام مي شود.
و دريغ از پرداختن به اين قشر مستحق و نوگرا و پويا. البته اين صفات پويا و نوگرا و امروزي شامل حال جواناني مي شود كه تاكنون پيه مشكلات گوناگون جامعه به تنشان نخورده باشد در غير اينصورت قطعا از آن شادابي و سر زندگي و پويايي چيزي جز خاطره باقي نمانده!


جوانان يك سوم جمعيت مازندران
حالا در شرايطي كه اكثريت جمعيت 70 ميليوني ايراني و بيش از يك سوم جمعيت سه ميليوني مازندراني را نسل جوان تشكيل مي دهند و ايران جزو جوان ترين كشورهاي جهان به شمار مي رود، يك هفته اي را ويژه اين نسل اغلب بي انگيزه در كشور تدارك ديده اند و باقي ايام سال هم كه فقط در حال برنامه ريزي و مطالعه و تحقيق درباره آنها هستند و از توجه ريشه اي و حل مشكلات مبتلا به جوانان خبري نيست كه نيست! البته نه اينكه اصلا حرفي از آنها به ميان نيايد چرا اتفاقا مرتب حرفشان را كه مي زنند، اما موقع عمل كردن كه مي رسد بايد بياييد و ببينيد.


جوانان امروز استان مازندران و در مقياس بزرگتر جوانان ايراني به چه چيزي توي زندگي هايشان افتخار مي كنند، كدام رويداد شادشان مي كند و به آنها براي تلاش بيشتر و زندگي بهتر انگيزه مي دهد. سووالاتي است كه پاسخ شان آنقدر ملموس است كه آدم دلش نمي آيد آنها را از خودشان بپرسد. شايد كه سر درد دلشان باز شود و دوباره ياد همه گرفتاري هايشان كه اتفاقا يكي، دو تا نيست و چند ده تاست بيافتند ولي چاره اي نيست گزارش راجع به جوانان بدون گفت و شنود با آنان خالي از لطف است.


واژه كار و اشتغال اولين كلمه اي است كه جوانان در پاسخ به سووالات اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و حتي سياسي به زبان مي آورند چون اشتغال بزرگترين دغدغه و حل نشدني ترين مشكل آنان محسوب مي شود، از جوان 20 ساله معتاد مي پرسي چرا اعتياد؟ مي گويد بيكاري، از جوان 35 ساله مجرد مي پرسي چرا تجرد؟ مي گويد بيكاري و پشت بند آن مسايل اقتصادي و...


سن اشتغال، 30 سال
بر اساس آمار سازمان ملي جوانان سن اشتغال در كشور به 30 سال افزايش يافته است، يعني متوسط سني كه جوان ايران مشغول بكار و احتمالا كسب در آمد مي شود 30 سالگي است. در آستانه دهه چهارم زندگي و اين يعني به هدر رفتن بخش  اعظم سالهاي جواني، پويايي و شادابي او و بسياري از هم سالانش بر پايه پژوهشي درباره جوانان كشور كه در سال 81 منتشر شده، 71 درصد از جوانان بين 29 _‌15 سال در اين تحقيق بيان كرده اند كه در بيشتر مواقع نگران اتفاقات بعدي در زندگي خودشان هستند، 71 درصد آنها اوقات فراغت را به بطالت مي گذرانند و 55 درصد جوانان نيز بهترين شغل را شغلي مي دانند كه بيشترين درآمد را داشته باشد و اين ها همه يعني تغيير نگرش ميان جوانان و تبديل شدن شغل پر درآمد به همه هم و غم آنها.


روزمرگي توصيف وضعيت جوانان
همچنين يكي از پيچيده ترين و در عين حال مهم ترين مسايلي كه در بين جوانان موج مي زند نه فقط بيكاري كه بي برنامگي است نداشتن برنامه و هدف مشخص كه اغلب مواقع از مشكلات موجود نشأت مي گيرد موجب شده تكليف جوان با خودش، خانواده و جامعه پيرامون مشخص نباشد و زندگي باري به هر جهت و روزمرگي توصيف وضعيت آنها باشد.


بي عدالتي در تقسيم موقعيت ها و فرصت ها بويژه در بخش اشتغال از عوامل مهم سرخوردگي و گاه افسردگي جوانان امروز جامعه ماست؛ مقايسه توانايي ها، تلاش ها و كسب موقعيت ها توسط جوانان آنقدر اين قشر پر شور را تحت تأثير قرار مي دهد كه حب و بغض و كينه كمترين نتيجه اي است كه در جامعه جوان امروز در اين باره شاهديم؛ به طور مثال وقتي جوان تحصيل كرده اي كه با تدريس خصوصي و اشتغال پاره وقت، هزينه هاي تحصيل خود را با كمترين حمايت ها از سوي خانواده مي پردازد به اميد اينكه پس از پايان تحصيلات با كسب مدرك و مهارت بالاتر و بيشتر جايگاه بهتري در جامعه براي خود دست و پا كند، زمان به ثمر نشستن زحمات و تلاش هايش نظاره گر بي عدالتي در جامعه است و مي بيند و لمس مي كند و فريادهايش به جايي نمي رسد و جواناني كه از كمترين توانايي و به صرف داشتن پارتي در سازمان ها و ارگان هاي دولتي كه از وضعيت بهتري نسبت به بخش خصوصي برخوردارند (البته در كشور ما) شاغل مي شوند و آب هم از آب تكان نمي خورد، بي ترديد بستر سرخوردگي و صد البته بي انگيزگي در جامعه گسترش مي يابد كه عواقب آن مسايل متعدد پيرامون جوانان است كه امروز در كشور آن ها را مشاهده كه نه لمس و درك مي كنيم.


پيش از هر چيز بايد زمينه اشتغال جوانان فراهم شود
منيژه اندرواژ جوان فرهنگي 28 ساله اي است كه روزانه با نوجوانان و جوانان زيادي در مدرسه سر و كار دارد، او نيز علي رغم اينكه خودش كارمند دولت و از شغل و در آمدش نيز نسبتا راضي است دغدغه اشتغال جوانان را دارد و مي گويد: بيكاري معضل اصلي ماست و پس از آن نيز نداشتن فضاي تفريحي و جامعه سالم است، جوان پر از انرژي است اين اقتضاء و طبيعت سن اوست حالا جوان پر انرژي وقتي بيكار باشد، هويت نداشته باشد چه بايد بكند، پيش از هر چيز بايد زمينه اشتغال اين نسل در جامعه فراهم شود و پس از آن نيز محيط زندگي او بايد سالم باشد چطور انتظار داريم جوانان ما معتاد نشوند در حاليكه مواد مخدر، اكس، كراك و... اينقدر به راحتي در دسترس نوجوان زير 15 سال قرار مي گيرد.


او با اشاره به سرخوردگي جوانان به دليل خلاء هاي عاطفي و روحي تصريح مي كند: هزينه هاي بالاي زندگي، نداشتن مسكن، امكانات رفاهي و حتي امكانات اوليه يك زندگي مستقل مانع از ازدواج جوانان شده، اكنون دور و زمانه مرفهين و به قول معروف مايه دارهاست؛ ‌اگر جوان پول و پارتي را از خانواده به ارث ببرد مي تواند سرش را بالا بگيرد اگر نه دچار روزمرگي است.

 اگر مي بينيم كه جوانان دنبال مدهاي لباس و مو و توجه افراطي به ماهواره و اينترنت و... هستند دليلش را بين كم و كاستي هايي كه دارند جستجو كنيم اگر مي بينيم كه آمار ورودي دانشگاهها توسط دختران جوان بيشتر مي شود و پسران تمايل كمتري به رفتن دانشگاه از خودشان نشان مي دهند براي اين است كه پسرها فارغ التحصيلان بيكار را مي بينند و دخترها در اغلب موارد براي اينكه بيكار نباشند و چهار سال را در دانشگاه سپري كنند اقدام به ادامه تحصيل مي نمايند و انگيزه آموختن بيشتر و كسب دانش در مراحل بعدي براي آنها قرار گرفته است.


كمبود و نبود مراكز و اماكن تفريحي و فرهنگي
كمبود و عدم وجود مراكز و اماكن تفريحي و فرهنگي مناسب و در خور شان و متناسب با ويژگي هاي نسل نوجوان و جوان با پتانسيل ها و حساسيت هاي بالا در روستاها و شهرهاي استان مازندران بخصوص براي دختران جوان كه بتوانند پاره اي از اوقات فراغت شان را در اين مراكز بگذرانند، هزينه هاي گزاف كلاس هاي آموزشي، هنري و ورزشي بويژه براي جواناني كه درآمدي نداشته و از درآمد محدودي برخوردارند، محدوديت هاي همين تعداد اماكن تفريحي مثل بوستان ها و پارك هاي كوچك درون شهري جهت استفاده جوانان به دليل تكثر حضور افراد لاابالي و معتادان و دهها دليل پيدا و پنهان موجب گرديده تا جوانان به ماهواره و اينترنت پناه ببرند كه هم ارزان ترند و نيز قابل دسترس تر و بعد هم معضلات ناشي از اين پناهندگي است كه گريبان جوان، خانواده و جامعه ما را مي گيرد!


شغل هست، امنيت شغلي نيست
نيما قرباني 27 سال سن و يك مدرك ليسانس حسابداري هم در چنته دارد با چندين و چند تا گواهي مهارت از سازمان فني و حرفه اي اما هنوز به طور مشخص در ارگان و سازمان و نهادي مشغول به كار نشده او درباره خودش و بسياري از همسالانش مي گويد: بيكاري خانم، مادر بيماري است اين را كه همه مي دانند من نمي گويم كار نيست، هست اما امنيت شغلي نيست، شغلي كه امروز هست و به هزار و يك دليل ممكن است فردا نباشد كه كار نيست. الان خودم بنا بود با رايزني و به اصطلاح معروف پارتي بازي در بخش دولتي شاغل بشوم، اما از من خواستند علي رغم داشتن مدرك ليسانس حسابداري با مدرك ديپلم استخدام شوم حالا خودتان اوضاع را قضاوت كنيد!


آقاي داماد دنبال عروس پر درآمد
مريم كريمي هم حرفهاي جالبي مي زند به نظر او شغل مناسب يعني شغل پر درآمد او مي گويد: با ماهي 200 هزار تومان كه راه به جايي نمي بريم، تازه چند سالي هم هست كه رسم شده پسرها براي ازدواج دنبال دخترهاي كارمند و شاغل آنهم با شرايط بيمه و حقوق بالا و... هستند، ديگر فاكتورهايي مثل نجابت، توانمندي، شايستگي، كدبانو بودن و دهها موردي كه دوره مادران ما ملاك بود، جايشان را به كسب درآمد و شاغل بودن دختران داده اند، تفاهم و هم كفو بودن، نزديكي سلايق دختر و پسر رنگ باخته گاهي در اطرافمان شاهديم كه دو نفر از دو دنياي متفاوت به لحاظ روحي، عاطفي و خانوادگي با هم ازدواج مي كنند به صرف اينكه آقاي داماد در پي عروسي شاغل با درآمد مناسب و ثابت بوده است و عروس خانم هم دنبال شوهري كه فقط شغلي داشته باشد و از طرف ديگر دخترها هم براي ازدواج، پسرهايي با تمكن مالي را ترجيح مي دهند.


ازدواج هايي كه به طلاق منجر مي شوند
شايد يكي از دلايل افزايش آمار طلاق هايي كه در دفاتر رسمي ثبت مي شوند و بسياري از ازدواج هايي كه به طلاق پنهان ختم شده و با شيوه بسوز و بساز اداره مي شوند به گفته مريم كريمي و به اعتقاد جامعه شناسان و روان شناسان همين روش ازدواج كردن باشد كه متأسفانه امروز در اجتماع ما مرسوم شده است.


افت و خيزهاي شوراي جوانان
شوراي عالي جوانان كشور در سال 1371 تشكيل شد و با گذشت 4 سال از شكل گيري اين شورا در سال 1375 گزارشي از سوي دبيرخانه شوراي عالي جوانان با استناد به گزارش كشور فرانسه در خصوص اعتراض جوانان اين كشور به دولت، منتشر شد. پس از آن و اين بار با گذشت 6 سال در سال 1381 پژوهشي درباره جوانان ايراني توسط اين شورا ارائه گرديد. اما همچنان شوراي عالي جوانان با افت و خيزهاي فراوان در دولت گذشته و همچنين دولت نهم از پويايي لازم برخوردار نيست و تاكنون اقدامات اين شورا در سطح كشور و نيز استان مازندران واضح و مشخص نبوده است.


دكتر عباد اسدي مدير سازمان ملي جوانان مازندران دهه چهارم زندگي را مي گذراند و جوان است او از بررسي و تحقيق پيرامون وضعيت جوانان به عنوان پژوهش در زمينه هواشناسي جوان ياد و هواي جوانان مازندران را نامناسب توصيف مي كند و مي گويد: نبود آمار دقيق و برنامه ريزي منسجم و عدم انتقال درست اطلاعات موحب شده وضعيت جوانان به خوبي تشريح نشود و به شرايط بحراني آنها دامن زده شود.


در اين موقعيت مسوولين نظام براي جلوگيري از افزايش مصيبت هاي حوزه جوانان بايد با ايجاد اتاق هاي فكر، پژوهش، برنامه ريزي و عملگرايي اقدام نمايند. وي با بيان اينكه ما بايد سدي ايجاد كنيم كه نه تنها انرژي جوانان را مهار كند كه آنها را هدايت نمايد تصريح مي كند: جوانان انسان هايي مدني الطبع در بحران جسمي،‌ جنسي، ‌روحي و عاطفي قرار دارند و بيشترين تغييرات بيولوژيكي در سنين جواني بخصوص در ابعاد معنوي ايجاد مي شود كه آنها را دچار مشكل و تنش مي كند، از بعد جامعه شناختي نيز جوانان با ادامه تحصيل و گذراندن خدمت سربازي وارد جامعه شده و خانواده و محل زندگي خودشان را ترك مي كنند اقدامات ما بايد پاسخگوي همه اين موارد باشد.


مسجد و ماهواره در كنار هم معنا مي يابند
دكتر اسدي در ادامه به عصر حاضر كه مروجان فرهنگ و تمدن غربي با صرف انرژي و هزينه هاي كلان تلاش مي كنند جوانان را از تمدن و فرهنگ و اصالت خودشان دور كنند اشاره مي كند و مي گويد: در حالي كه براي مسخ كردن هويت جوانان ايراني تلاش بسياري صورت مي گيرد، بايد از راههايي كه ضلالت در حال شكل گيري است هدايت جوانان را انجام دهيم.


امروز مسجد و ماهواره با فيلترهاي صحيح در كنار هم مفهوم و معنا مي يابد. اگر ما از تكنولوژي استفاده درست نكنيم و به سراغش نرويم خودش به درب خانه هاي ما مي آيد اين ما هستيم كه بايد انسان ها را بسازيم تا بتوانند از تكنولوژي جديد استفاده كنند.


بي توجهي به قشر جوان
به گفته وي توجه جدي به نيازهاي جوانان جامعه صورت نگرفته و قدم هاي اساسي در اين راه و حتي براي كودكان نيز برداشته نشده است و كاهش سن اعتياد، افزايش سنين ازدواج و اشتغال، افزايش اوقات فراغت و... ناشي از بي توجهي به قشر پر انرژي جامعه است.


مدير سازمان ملي جوانان مازندران در بخش ديگري از اين گفتگو به تحرك تازه و در مقياس گسترده اين سازمان در سطح استان اشاره مي كند و مي گويد: سازمان ملي جوانان با نگرش هاي علم مدار، ارزش مدار و عمل گرا به تشكيل و احياء ستاد ساماندهي امور جوانان اقدام مي نمايد كه همه دستگاههاي اجرايي استان به عنوان اعضاي كميته هاي اين ستاد در جهت ساماندهي امور جوانان فعاليت خواهند كرد.
همچنين سياست سازمان در سالجاري پيگيري برنامه هاي هويت، اوقات فراغت، ‌ازدواج، مشاركت و سلامت است، علاوه بر اين ايجاد بانك اطلاعات جوانان نخبه در رشته هاي مختلف، همكاري با تشكل هاي فرهنگي و كارآفرين، تشكيل ميزگردهاي علمي و نه فقط صوري، تشكيل مجمع ملي جوانان استان، ساماندهي اوقات فراغت و در طرح مسجد محوري در 114 مسجد و حمايت مالي 2 ميليارد ريالي به دستگاهها طي تابستان امسال و... از برنامه هاي سازمان طي سالجاري است.


به گفته اسدي استان مازندران با دارا بودن تنها 26 تشكل (سازمان مردم نهاد) فعال، آخرين رتبه تعداد تشكل ها در سطح كشور را دارد كه سازمان ملي جوانان در تلاش است تا با ساماندهي تشكل هاي داراي اعتبارنامه، هر شهرستان استان حداقل از وجود پنج تشكل فعال برخوردار شود.


رويدادي كه هرگز روي واقعي به خود نديد!
در 29 شهريورماه 1382 تشكيل مجمع ملي جوانان در راستاي ماده 157 قانون برنامه توسعه سوم اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در چهاردهمين شوراي عالي جوانان به تصويب رسيد، طي اين مصوبه بنا شد ساماندهي ملي امور جوانان با تكيه بر فعال سازي ظرفيت هاي غير دولتي جوانان، ارتقاء برابري فرصتها در ميان جوانان در سطح ملي به ويژه دختران و زنان جوان، زمينه سازي جهت مشاركت موثر و معنادار جوانان در فرآيند تصميم سازي، فراهم كردن مجالي براي تبلور مستقيم خواست و اراده جوانان، تقويت مشاركت آنها در فرآيند توسعه كشور، ايجاد نهادي به عنوان سخنگوي مسائل جوانان، جلب همكاري و همراهي جوانان براي مشاركت و مسووليت پذيري در حل مسائل آنها و ايجاد تعامل همكاري ملي در ميان اجزاي جامعه مدني و همچنين بين دولت و جامعه مدني در سطح تصميم سازي و سياستگذاري در حوزه جوانان از جمله اهداف تفصيلي اين مجمع باشد.


مجمع ملي جوانان ايران بنا بود با مشاوره دادن به كليه اركان نظام در زمينه مسايل مربوط به جوانان ارائه طرحها و برنامه هاي به دولت، مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي جوانان، هماهنگ كردن دولت و بخش هاي غير دولتي در حوزه جوانان و بررسي كارشناسانه برنامه ها و اقدامات نظام مديريتي كشور و گوشزد كردن نقاط ضعف و قوت آنها چهار نقش مشورت دهنده، هماهنگ كننده، ناظر و تصميم ساز را ايفاء كنند.


پديده هايي كه نياز به آمار ندارد!
تعدادي از پديده هاي اجتماعي آنقدر گويا و هويداست كه شايد نيازي به ارائه آمار رسمي و غير رسمي توسط متوليان امر ندارد مثل افزايش روز افزون اعتياد و سرايت آن ميان جمعيت جوان و نوجوان و كاهش سن اعتياد در كشور. غير از اين است كه هر روز از گوشه و كنار محله ها و روستاها و شهرهايمان مي شنويم كه چگونه جواناني بر اثر مصرف كراك جان خود را از دست داده و يا جوان و نوجواني پس از بارها ترك اعتياد دوباره و چندين باره به سراغ اين مواد خانمان برانداز رفته و چگونه رعب و دلنگراني را به دامان كانون خانواده كشانده و اين پديده ديگر مخصوص طبقه خاص اجتماعي نيست و از بالاترين تا فرو دست ترين طبقات جامعه را در بر گرفته است.


آيا هيچ توجه كرده ايم كه هر كدام از ما اين روزها و اصلا طي سالهاي اخير چه اندازه بيشتر از سالهاي گذشته با افراد معتاد جوان در كوچه و خيابان و وسايط نقليه عمومي روبرو هستيم.


سهل الوصول بودن تنها دليل نيست
بي ترديد تنها در دسترس بودن مواد مخدر و سهل الوصول بودن آنها زمينه ساز كاهش سن اعتياد نيست كه دلايل پر شمار ديگر مثل: نبود آگاهي لازم و آموزش كافي براي نوجوانان و جوانان درباره مضرات چنين مواد افيوني، متلاطم بودن كانون خانواده و طرد شدن نوجوانان و جوانان از سوي خانواده و جامعه، افسردگي ناشي از عدم دستيابي به خواسته هاي بحق شغلي، خانوادگي،‌كسب هويت و... جوانان، نبود برنامه هاي مفيد براي غني سازي اوقات فراغت، بها ندادن به جوانان و دهها مورد نيز سبب اين پديده در جامعه است و بي شك نشانگر وضعيت بحراني جامعه جوان.


همه مشكلات، مجرد بودن!
علت هاي افزايش سن ازدواج را هم كه كم و بيش بدان واقفيم، مسكن، هزينه هاي بالاي زندگي، مراسم عروسي، درآمد اندك، خوان هفتم اخذ وام از بانك هاي مختلف و صندوق هاي به اصطلاح قرض الحسنه كه همه شان چندين و چند تا ضامن كاسب بازاري، كارمند با ارائه نامه كسري اقساط از حقوق ماهيانه مي خواهند و... فقط مي تواند مشكلات روبنايي ازدواج باشد پرداختن به مسايل پر شمار زير بنايي در امر مقدس ازدواج را به فرصت ديگري موكول مي كنيم.


افزايش دلمردگي
كاهش ميزان شادابي و نشاط و نداشتن انگيزه براي ادامه موثر و هدفمند زندگي و افزايش افسردگي و دلمردگي و آمار خودكشي در بين جوانان گوياي نكته هاي ظريفي است كه مي بايستي مسوولان و متوليان امور را نه تنها هوشيارتر كه به درستي وارد عمل نمايد قبل از اينكه جامعه جوان ما رو به خمودگي بيشتر بگذارد.


مهاجرت نخبگان
مهاجرت نخبگان و تحصيل كرده ها بسياري به كشورهاي اروپايي و آمريكايي بيانگر واقعيت ديگري است؛ جوانان كشور كه با سرمايه هاي اين مرز و بوم استعدادهايشان بارور شده و حالا زمان خدمت آنها رسيده با وجود نگرش هاي سنتي، ‌نبود شايسته سالاري اهميت ندادن به روحيه پژوهش و نخبه پروري، سنگ اندازي پيش روي اين جوانان و... تعداد زيادي از آنان را از ادامه راه در وطن مان باز مي دارد و به سعي وافي شان جهت مهاجرت از كشور مي افزايد و اين همان پديده فرار مغزها مي شود از پيشرفت هاي علمي، پژوهشي جوانان نخبه ايراني طي سالهاي گذشته غافل نيستم اما اين مقدار همه داشته هاي ما نيست جوانان ما بسيار بيش از اين مي توانند مثمر ثمر و در تحولات اقتصادي،‌ علمي و فرهنگي كشور نه تنها سهيم كه بازي كننده نقش هاي اصلي آنها باشند.


جواناني كه باز نمي گردند
هر سال با اعلام نتايج آزمون هاي سراسري دانشگاههاي كشور وزنه استان مازندران همواره در كسب رتبه هاي برتر  توسط جوانان اين ديار سبز سنگين است؛ ولي آيا چه تعداد از اين نخبگان و برترين ها نه فقط در آزمون دانشگاهها كه در جشنواره هاي علمي و در بخش اختراعات دوباره به مازندران بر مي گردند و كمر همت به آباداني جاي جاي اين سرزمين و رفع مشكلات زيست محيطي، كشاورزي، دريا، صنعت و... و توسعه زير بنايي آن در بخش هاي گردشگري، راهها، فرودگاهها، سدها و... مي بندند!

آيا آماري در اين باره وجود دارد بعيد مي دانم چون بسياري از اين جوانان يا از ايران مي روند و يا در استانهاي ديگر كشور اقامت مي گزينند و عطاي آمدن را به لقايش مي بخشند، براستي مسوولان استان چقدر زمينه حضور و اشتغال و فعاليت جوانان مازني در استان خودشان را برايشان فراهم كرده اند «هيچ» شايد كلمه غريبي نباشد.


وقتي پروژه هاي اقتصادي و زير بنايي استان توسط جوانان ساير استان ها اجرا مي شوند، مي شود دلمان نسوزد كه چرا بچه هاي خودمان نيستند براستي كه ماندن در اين هياهوي بي كسي و تنهايي دل مي خواهد و پوستي ضخيم!


مسايل تمام ناشدني
از كدامين مسأله جوان مازني و جوان ايراني نگفته ام، راستش نمي دانم، از بس كه مسايل متعددند و تمام ناشدني هنوز توي فكرم كه گوينده راديو جوان چرا در اين آشفته بازار روزگار ناموافق مي خواست به خودش بقبولاند كه جواني هنوز وجود دارد و هيجان اين دوران. بين شك و يقين مانده ام، جواني كه وجود دارد، شايد بايد آستين ها را بالا زد تا صداي پاي شور اين دوران و هيجان آنرا شنيد فقط شايد!(bashirnews)



    ©2013 APG.ir