پنجشنبه 17 مرداد 1392-0:51

سرگذشت یک لیست(نگاه دوم)

بازتاب یک یادداشت/ اگر زمزمه های مربوط به اشتغال برخی مدیران مازندرانی در مناصب ملی که به علت قطعی و رسمی نشدن خبر از نام بردن اسامی ایشان صرف نظر می شود، درست باشد، بر همه فعالان سیاسی ( اعم از اصلاح طلب و اصولگرا) فرض است که تمام توان خویش را برای انتصاب مدیری شایسته و مجرب با سابقه خوش علمی و عملی، که مورد وثوق نخبگان دانشگاهی و سیاسی باشد و نیز همسو با سیاست های اعتدال گرایانه و تخصص گرایانه دولت تدبیر و امید باشد،به کار گیرند.


مازندنومه؛یادداشت مهمان،حسن مهدوی: مطلب نقد گونه جناب آقای دکتر شهابی پیرامون نامه منسوب به جمعی از اصلاح طلبان که در آن اقدام به ارائه پیشنهادهایی به ستاد چینش کابینه رئیس جمهوری مبنی بر استفاده از مدیران توانمند مازندرانی در کابینه نموده بودند و نیز سرنوشت آن نامه، منتشر شده در سایت مازندنومه(نگاه کنید به: http://www.mazandnume.com/?PNID=V15847) حاوی نکات قابل توجه ای است که با احترام به جناب ایشان و نیز نویسندگان نامه مذکور، پرداختن به این نکات در شرایط امروز با زاویه نگاه متفاوت و برای پرهیز از انشقاق و وحدت رویه بین همه فعالان سیاسی استان ضروری است.

 اولاً آنکه نگارش آن نامه که به قضاوت جناب آقای شهابی، غیر کارشناسانه و عجولانه تلقی شد، به زعم نگارنده نه تنها چندان هم شتابزده نبود، بلکه اتفاقاً نامه در زمانی نگاشته و رسانه ای شد که کارگروه های مختلف در حال بررسی شاخص ها و مصداق ها برای چینش افراد در کابینه بودند و طبیعی است زمان مقتضی برای ارائه چنین پیشنهادی بوده است.

 ثانیا" ماهیت نامه مذکور در واقع یک انتظار جریانی و سیاسی از جانب جمعی از فعالان سیاسی اصلاح طلب بوده که به حق، سهم القدر خویش را در فرایند انتخابات 24 خرداد و نتیجتاً پیروزی جناب دکتر روحانی بیش از سایر جریان ها و گروه های سیاسی می دیدند.

آن نامه صرفاً در قالب ارائه پیشنهادی برای به کار گیری از مدیران شایسته و خوش سابقه مازنی به ستاد ایشان بوده است و نه یک مطالبه تحمیلی که به تبع عدم استفاده از افراد پیشنهاد شده، ایراد غیر کارشناسی بودن بر آن وارد باشد و یا نوعی سرخوردگی در نویسندگان نامه و نیز در افکار عمومی مازنی ها به وجود آید.

 لذا اگرچه نوع رسیدن به آن تصمیم قطعاً مورد نقد جدی است و بدیهی است که رسیدن به یک چنین تصمیمی باید بر اساس مکانیسم مشخص و متمرکز و نیز با هوشمندی بیشتری صورت بگیرد تا حمایت و وثاقت بیشتری را در پی داشته باشد،نفس آن نامه و ارائه آن پیشنهاد،منافاتی با مطالبات به حق مردم مازندران و نیز جریانی که در ایجاد موجی از اقبال مردم برای اعتماد به رئیس جمهوری نقشی موثر ایفا نموده،ندارد،بلکه در راستای انتظار مردم مازندران و رای قابل توجه آن ها بوده است تا از مدیران شایسته مازندرانی نیز در کابینه استفاده شود.

قاعدتاً بسیاری از آگاهان به مسائل سیاسی واقفند که روند انتخاب اعضای کابینه در کشور ما علاوه بر ملاحضات کارشناسی، مورد اثر عوامل متعدد دیگری نیز قرار می گیرد.

 بدیهی است که نقش لابی و تأثیر عوامل اثر گذار در معادلات سیاسی غیر قابل کتمان است، لذا با توجه به ترکیب کابینه پیشنهادی که همگی از افراد باسابقه و تجربه در امور اجرایی و سیاسی هستند و شناختی که از ایشان در سطح ملی وجود دارد، دور از انتظار نیست که وزرای پیشنهادی قطعا مورد سفارش شخصیتهای سیاسی طراز اول کشور و نزدیک به خویش نیز واقع شده باشند.

با توجه به این نکته اساسی که تعدد مدیران توانمند در جریان اصلاحات و اعتدال موجب طویل شدن صف بازماندگان از کابینه نیز شده است، لذا شائبه آن که این امر فقط مختص مدیران پیشنهاد شده مازندرانی بوده و آن پیشنهاد سرنوشتی ناگوار را در پی داشته، چندان مطابق واقع نخواهد بود.

 بر اساس واقعیات پیش گفته و شنیده ها که حاکی از احتمال قوی بر تصدی برخی چهره ها و مدیران مورد اشاره در آن نامه به عنوان معاونت وزارتخانه و سازمان و ... دارد،سرنوشت آن پیشنهاد و ابتکار چندان نیز از مقصد اصلی مواجه با انحراف نشده است.

 اگر زمزمه های مربوط به اشتغال برخی مدیران مازندرانی در مناصب ملی که به علت قطعی و رسمی نشدن خبر از نام بردن اسامی ایشان صرف نظر می شود، درست باشد، بر همه فعالان سیاسی ( اعم از اصلاح طلب و اصولگرا) فرض است که تمام توان خویش را برای انتصاب مدیری شایسته و مجرب با سابقه خوش علمی و عملی، که مورد وثوق نخبگان دانشگاهی و سیاسی باشد و نیز همسو با سیاست های اعتدال گرایانه و تخصص گرایانه دولت تدبیر و امید باشد،به کار گیرند.

امید که با وحدت و همگرایی همه فعالان سیاسی مازندرانی کام مردم مازندران در آغاز فعالیت دولت « تدبیر و امید » شیرین شود.