تعداد بازدید: 3207

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 17 آبان 1389-14:14

به همين تلخي...

به بهانه سومين روز خاموشي مهندس موسي رحيمي،مديرکل راه و ترابري استان مازندران(نوشته اي از:کمال رستمعلي،رييس اداره روابط عمومي و امور بين الملل استانداري مازندران)


 و ناگهان تصاوير جان مي گيرند و لبخند ها و از كنار هم رد شدن ها به يادت مي آيد.

به خاطر مي آوري موسي رحيمي از صبح شنبه به همراه تعدادي از مديران، استاندار را در سفر به مناطق محروم چهاردانگه همراهي كرد. حتا در كياسر لحظاتي رفت پشت ميكروفن و براي مردم صحبت كرد.

 به چند نامه ي مردمي پاسخ گفت.آن چنان كه جابر معافي مي گويد طي همين ماموريت با خبرنگاران گپ و گفت صميمانه اي داشت و شوخي هايي بين شان رد و بدل شد كه جابر دقايقي پس از آن اتفاق تلخ در نيمه شب با بغض و اشك جزيياتش را پشت تلفن برايم تعريف مي كرد.

 غروب شنبه پس از نماز مغرب و عشا به يادواره ي شهداي رودبست مي رود تا تقدير اين گونه رقم بخورد كه مرد اول راه استان در آخرين جلسه اي كه شركت مي كند، محفل شهدا باشد.

 هنوز استاندار نيامده بود كه رفتم داخل مسجد جامع رودبست تا نگاهي به فضاي مراسم بيندازم و مطمئن شوم همه چيز براي حضور مهندس طاهايي آماده است.

مهندس رحيمي اولين كسي بود كه مرا ديد و از دور سلام كرد. سلام كردم و دستي برايش تكان دادم: شايد همه ي اين ها به چند ثانيه هم نكشيد ولي تصوير او كه نزديك تريبون محفل شهدا به پشتي تكيه داده بود و به آرامي و با تبسم سلام كرده بود، همان تصويري بود كه نگذاشت تا از لحظه اي كه خبر را شنيدم تا اذان صبح روز يك شنبه خواب به چشمم بيايد و تصاويري شبيه به اين بود كه خواب را از چشم خيلي ها در آن شب ربود.

وقتي مسجد جامع رودبست را ترك مي كردم ساعت هنوز 22 نشده بود و وقتي خبر آن تصادف مرگ بار را شنيدم ساعت از 23 گذشته بود و ناگهان تصاوير جان مي گيرند.

 و ناگهان لبخندها مي آيد پيش چشمت. و ناگهان حتي از كنار هم رد شدني ساده و معمولي مي آيد به يادت. از دور دست تكان دادني.

پشت گوشي حرف زدني و اين كه همين چند شب پيش بود كه براي گفتگوي ويژه خبري استاندار از او آمار مقايسه اي راه را گرفتي و همين چند روز پيش بود كه او را كنار جاده ساري قائم شهر ديده اي كه ايستاده و دارد با صدا و سيما مصاحبه مي كند.

تصاوير جان مي گيرند. تلفن ها زنگ مي خورند. پيامك ها ارسال مي شود. جملات چقدر شبيه به هم هستند: - انسان بود، چقدر مودب و متين و با شخصيت بود.

صبح روز يك شنبه وقتي پيامك استانداري كه ساعت و محل تشييع پيكر شادروان مهندس رحيمي را اعلام مي كرد، ارسال شد، گفتم عجب! شماره ي مرحوم رحيمي هنوز در سامانه ي پيام كوتاه ما هست و اين پيامك الان روي گوشي آن فقيد هم افتاده.

يعني روي صفحه ي همان گوشي اي كه امروز با آن صحبت مي كني، زنگ مي زني، پيامك مي فرستي و پيامك ديگران را مي خواني، صبح فردا پيامكي هست كه ساعت و محل تشييع پيكرت را اعلام مي كند.

 به همين تلخي...

ايميل نويسنده:(sodayesaghi@yahoo.com)


  • بابک شمس ناتریپاسخ به این دیدگاه 0 0
    پنجشنبه 20 آبان 1389-0:0

    چندین بار مقالات انتقادی در خصوص راه استان نوشتم ولی ایشان یکبار خارج از چارچوب رسانه ای حرفی به میان نیاورد و نکته جالب اینکه وقتی در حاشیه مراسمی با ایشان همکلام شدم کاملا انتقاد را پذیرفت و جوابی شفاف به من داد که تا آخرش را خواندم.
    مدیری موفق در امر اطلاع رسانی و آگاه در امور ارتباط با رسانه ها، یادش گرامی و روحش شاد.

    • حسین طالب نزادپاسخ به این دیدگاه 0 0
      چهارشنبه 19 آبان 1389-0:0

      ... وناگهان چقدر زود دیر می شود !

      کمال عزیز بر تو وقلم زیبا و قدر شناست آفرین !
      مهندس را می شناختم ، صفا و صداقت و پاکیش برای خیلی ها دنیایی از درس بود.
      روحش شاد.

      • شهروندی از ساریپاسخ به این دیدگاه 0 0
        سه شنبه 18 آبان 1389-0:0

        بله به همین سادگی رحیمی در دله جای گرفت ای کاش مدیران دیگر ازان مرحوم عبرت بگیرند فرصت خدمت کم هست وعمر کوتاه رستمعلی وامثال او بر صندلی خدمت چگونه تکیه زدند وای از حساب روز محشر وای بر ما که فکر میکنینم مرگ برای همسایه هست

        • جعفر قربان پورپاسخ به این دیدگاه 0 0
          سه شنبه 18 آبان 1389-0:0

          هوالباقی
          خانواده شریف ، همکاران محترم راه و ترابری مازندران
          به یاد داریم بزرگواری و صمیمیت آن عزیز سفرکرده ، مدیرکل راه و ترابری استان را که برای حفظ جان دانش آموزان مدارس تیزهوشان ساری با همت و کار مضاعف در احداث دوربرگردان اتوبان تلاش نمودند که نشان از عشق و ایثار ایشان و همکاران خدمتگزار او داشت . نخبگان علمی تیزهوشان برای ساختن آینده میهن اسلامی در هر گذر از این جاده ایمن شده به دستان مهرورز مرحوم مهندس رحیمی ، با قلبهای پاک و معصوم خویش علو درجات و رحمت الهی را برای آن مدیر بسیجی و متعهد آرزو می نمایند .عرض تسلیت ما را پذیرا باشید . جعفر قربان پور رئیس انجمن اولیا مدارس تیزهوشان پسران ساری

          • دوشنبه 17 آبان 1389-0:0

            آقاي رستمعلی متن های شاعرانه و شعرهای خوبی می سرایند.بهتر است کمی کارشان را در استانداری کم رنگ تر کند و از فضای شعر وادب دور نشوند.در ضمن وبلاگ شان را نیز زود زود به روز کنند.

            • دوشنبه 17 آبان 1389-0:0

              مدیران زنده درس بگیرند که نه دنیا و نه میز وفا نمی کند.به فکر مردم باشید و قول هاي بدون پشتوانه ندهید.خدا مهندس را رحمت کند.

              • دوشنبه 17 آبان 1389-0:0

                متن شاعرانه و زيبایی بود.یک بار از نزدیک مهندس را دیدم.مرد خوبی بود.خدايش بيامرزد.

                • دوشنبه 17 آبان 1389-0:0

                  خدا رحمتش کند


                  ©2013 APG.ir