تعداد بازدید: 2285

توصیه به دیگران 1

يکشنبه 7 آذر 1389-10:17

بيگانه با استراتژی احمدی نژاد

...متاسفانه باید به این نکته نه چندان خوشایند اذعان نمود که سیاست های دولت به درستی در استان مازندران دنبال نمی شود زیرا بسیاری از مدیران ما اساسا" با استراتژی رییس جمهور بیگانه اند.(يادداشت رسيده)


مازندنومه:به تازگي تغييراتي در هفته نامه همولایتی روي داده است و ترکيب جديد و جواني اداره اين نشريه را برعهده گرفته اند.اميد مي رود ترتيب انتشار همولايتي از حالت گهگاهي خارج شود و هر هفته با خبرها و تحليل هاي به روز و منطقي و جامع نگر روي پيشخوان مطبوعات استان قرار گيرد.مطلب زير در شماره اخير اين هفته نامه به چاپ رسيده که يک نسخه از آن در اختيار ما نيز قرار گرفته است.

--------------------------

 این تعبیر که «مازندران از نگاه دولتمردان دور مانده است» تعبیر آشنایی است و دلیل این آشنایی هم به تکرار آن در تریبون های مختلف به ویژه در رسانه های نوشتاری برمی گردد و البته شواهد عینی نیز حاکی از کمرنگ بودن برنامه های توسعه محور دولت در استان ماست.

 وقتی شتاب توسعه را در بسیاری از استان های دیگر حتی در استان هایی با ظرفیت های به مراتب کمتر از مازندران- مشاهده می کنیم و نقش نمایندگان دولت را در آنها در نظر می گیریم و به مقایسه مازندران با این استان ها می نشینیم باز ناگزیر از تکرار تعبیر فوق می شویم اما کمتر پیش می آید که از خود بپرسیم حقیقتا دلیل این امر چیست؟ و اگر هم این سوال را می پرسیم، به ندرت در پی یافتن پاسخی مستدل برای آن کنکاش می کنیم. این یادداشت سعی دارد نکاتی را در همین زمینه به نقد بکشد.

 آنچه که مسلم است حرکت لاک پشتی مازندران در مسیر توسعه و این فرضیه که دولت توجه کمتری به استان ما دارد، دلایل متعددی می تواند داشته باشد.

 در دولت های گذشته معمولا نبود توجه کافی به مازندران ناشی از این نگاه بود که این استان سرسبز را یک منطقه برخوردار تلقی می کردند و عقیده داشتند مازندران به لحاظ بهره مندی از مواهب طبیعی نیاز به توجه زیاد ندارد اما این رویکرد مطمئنا در مورد دولت احمدی نژاد صادق نیست چرا که اولا این دولت به تاسی از نگاه هوشمندانه ی مقام معظم رهبری که فرمودند در پس سرسبزی این استان محرومیت های زیادی نهفته است که باید سرسبزی را کنار زد و آنها را یافت، عقب ماندگی های مازندران را باور و به آن اذعان دارد و برنامه ریزی ها و مصوباتش نیز حاکی از همین باورمندی است و ثانیا شعار عدالت محوری و حضور فعال دولت در مناطق در قالب سفرهای استانی و عملکرد عمومی دولت در سطح کشور این نکته را به اثبات می رساند که استراتژی توسعه ای این دولت مبرا از نگاه های سطحی و احساسی به وضعیت توسعه در مناطق مختلف کشور می باشد.

 اما باید توجه داشت با وجود اشراف رییس جمهور و همکارانش بر وضعیت استان ها، اجرای سیاست ها و برنامه ها و جلب حمایت دولت در هر منطقه ای نیازمند فعالیت مضاعف حلقه های واسطی است که همان مدیران استانی هستند.

در واقع فلسفه ی وجودی مدیران در مناطق نیز ایفای همین نقش و دنبال کردن اهداف و سیاست های دولت و به نتیجه رساندن آن در بازه ی زمانی معین است. بنابراین یکی از مهم ترین دلایل کمرنگ به نظر رسیدن توجه دولت به استان را می توان در عملکرد مدیران استان جستجو کرد.

متاسفانه باید به این نکته نه چندان خوشایند اذعان نمود که سیاست های دولت به درستی در استان ما دنبال نمی شود زیرا بسیاری از مدیران ما اساسا با استراتژی رییس جمهور بیگانه اند و بعضا این طور به نظر می رسد که به تعبیر آن همکار مطبوعاتی، شماری از مدیران استان فاقد باورمندی لازم نسبت به برنامه های رییس دولت هستند.

 این عده که از آنها به اپورتونیست های راست نما نیز تعبیر می شود اگرچه مدعی همراهی با تفکر اصول گرایی می باشند اما آنچه در عمل مشاهده می شود این است که آنها ساز خودشان را می زنند و جالب اینجاست که بعضی از آنان جزو کسانی اند که در تحقق دستاوردهای سیاسی، اجتماعی و مدیریتی اصولگرایان کمترین نقش را داشتند اما پس از هر پیروزی، از راه رسیده و با مصادره موفقیت ها به نفع خود، حتی برای دوستان ستادی احمدی نژاد هم جایی در گردونه ی مدیریت قایل نیستند. 

 البته این مساله خود به تنهایی می تواند موضوع یک یادداشت مجزا و مفصل باشد و یقینا در فرصت های آینده به آن خواهیم پرداخت، اما در این مجال می خواهیم روی این نکته تاکید کنیم که اگر نقش فعال دولت را در توسعه و عمران استان حس نمی کنیم، ا گر در جریان سفرهای دولت ضعف های آشکاری در تدوین، ارایه و تبیین طرح ها و توجیه مسوولان دولتی از سوی مدیران استان مشاهده می شود، اگر در اجرای مصوبات سفر دولت کوتاهی ها و قصور و تقصیرهای قابل تاملی دیده می شود، اگر شاهد کارهای بر زمین مانده ی زیادی در رابطه با طرح ها و مصوبات هستیم و.... مهم ترین دلیل آن حضور مدیرانی است که نه تنها اعتقادی به سیاست های راهبردی دولت ندارند بلکه از سخره گرفتن برنامه های کلان دولت در محافل خصوصی نیز ابایی نخواهند داشت و این یعنی یک فاصله معنادار بین فضای فکری برخی از مدیران استان با تفکرات دولت.

در گذشته اگر پیرامون توسعه نیافتگی استان از کم کاری مدیران یا نمایندگان مازندران می نالیدیم این توجیه همواره وجود داشت که دولت نگاه حمایتی لازم را نسبت به استان ندارد اما امروز که حتی شهروندان عادی هم در پرکاری دولت و اصرار آن بر توزیع عادلانه امکانات و اعتبارات در سراسر کشور تردیدی ندارند، مدیران ما چه توجیهی می توانند داشته باشند جز این که اگر رخوتی هست از عدم همراهی عده ای از مدیران استان با سیاست های دولت ناشی می شود و اندک مدیرانی هم که تلاش بی وقفه ای در جهت همگامی با این سیاست ها را دارند نیز راه به جایی نمی برند.

به هرحال اکنون که سفر سوم دولت به استان در پیش است و مدیران می بایست ضمن ارایه گزارش هایی از روند اجرای مصوبات قبلی- که بخش اعظم آن اجرایی نشده- طرح های جدیدی را نیز جهت تصویب به اعضای دولت ارایه دهند، نکات فوق و همچنین میزان توانمندی مدیران و همراهی آنان با برنامه های دولت بسیار قابل تامل است و باید به آن توجه شود و در رابطه با کاستی های مربوط به آن چاره اندیشی به عمل آید.

 ما حدود 6 سال از فعالیت یک دولت پرتلاش، عمل گرا و مردمی را پشت سر گذاشتیم و اگر مازندران در چنین دولتی به شاهراه توسعه هدایت نشود، واقعا باید دنبال کدام فرصت مناسب دیگر بود؟


  • يکشنبه 7 آذر 1389-0:0

    اگر مطالباتی از دولت داریم آن را به شکایتی علیه یکدیگر بدل نکنیم . کدام نهاد برنامه ریزی را دولت به رسمیت می شناسد ؟ استراتژی توسعه استان را چه کسی به رسمیت می شناسد ؟ فقط مواظب باید بود که استان مازندران با جمعیت شناور خود از محل درامدهای ملی از سهمیه یی متناسب برخوردار شود این حداقل انتظار ما است . استاندار مازندرانی ما در این مورد چه اقدامی کرده اند ؟ از ایشان خواهشمندیم لیست انتظارات از دولت را پیشاپیش به اطلاع مردم برسانند .

    • يکشنبه 7 آذر 1389-0:0

      لطفا به داد ما بابلی ها برسید. کریمی و نریمان که خیرشان به بابل نمی رسد! آقای استاندار شخصا اقدامی کن!


      ©2013 APG.ir