پايتخت را دوست دارم
... هنرپيشه هاي سريال پايتخت،صدالبته شخصيت منفي نيستند و يک سري آدم هاي معمولي هستند که کنار دست ما هم پيدا مي شوند.همه ما نقي ها را ديده ايم،با ارسطوها ملاقات داشته ايم،پنجه علي ها را مي شناسيم و...پس اعتراض به چه چيزي؟(يادداشتي از کلثوم فلاحي،خبرنگار-ساري)
1-سریال پایتخت این روزها موضوع بحث برخی محافل و رسانه ها شده است.عده ای معتقدند فرهنگ و زبان مازندراني مورد تمسخر واقع شده و مازندراني ها از طرف عوامل این سریال ، متحجر و بي فرهنگ معرفی شده اند.
آیا این سریال مردم مازندران را ساده لوح و به دور از تمدن نمایانده و به عمد مورد تمسخر قرار داده است؟به نظر من خير.
با نگاهی گذرا به برخي فیلم ها و سریال هاي ساخته شده در سال هاي اخير مشاهده می کنیم که هر فیلم و سریالی که بر محور قومیت یا شغلی خاص بوده ، مورد هجمه گروهی از افراد جامعه قرار گرفته است: "چرا قاتل پرستار بود ، چرا قاچاقچی معلم بود ، چرا دزد، راننده تاکسی بود ، چرا شخصیت ساده لوح فیلم مازنی بود "و...!
آدم می ماند که برنامه سازان و سينماگران چه بسازند که مورد اعتراض واقع نشود و نگویند قومیت و حرفه ما را مسخره کردید و اعتراض نکنند که به ما توهین شد!؟
این اعتراض ها تبدیل به خط های قرمزی می شود که هر روز عرصه را بر برنامه ساز تنگ تر می کند و این گونه است که لب به اعتراض می گشاییم چرا برنامه های سیما افت کرده اند ، چرا برنامه شاد پخش نمی شود ، چرا نشاط اجتماعی از جامعه رخت بربسته و ...
همين روزها در همين رسانه ملي طنزهایی از عادل فردوسی پور و آن وزیر سابق و سايران پخش مي شود که خود آناني که بر اساس تيپ شان آيتم هاي طنز ساخته شده اعتراضي نمي کنند و احتمالا" خودشان همراه با ساير بيننده ها بخندند.
شاید خود متکي يا فردوسي پور يا جيراني و يا مديري هم از اینکه موضوع خنده و طنز شده اند خوشحالند و اعتراضی هم از جانب آنها شنیده نشده است.
رئیس دولت هم که با برکناری وزير سابق امور خارجه باعث ساخته و پرداخته شدن چنين سوژه اي شده ، لب به اعتراض نگشوده است.
2- ناگفته پيداست که ما ایرانیان به هر مساله ساده ای نمی خندیم و برنامه سازان به زحمت لبخند را بر لبان ما می نشانند. از طرف ديگر در روزهاي گذشته عده ای علاوه بر اینکه تفاوت بين طنز و تمسخر را تشخیص نداده اند، آستانه تحمل خود را نيز به پایین ترین سطح تنزل داده اند.
چنانچه بنا به نظر برخی این سریال زبان و قومیت مازنی را مورد تمسخر قرار داده ، چرا این افراد به معدودی از برنامه های سیمای تبرستان اعتراض نمی کنند که به واقع طنز و تمسخر را با یکدیگر مخلوط کرده و برنامه ای با محتوای تمسخر بر روی آنتن می رود؟
به باور من سریال پایتخت به ترویج زبان و موسیقی مازنی نيز پرداخته و بايد از سازندگان آن قدرداني کرد.
بسیاری از مردم استان ما نه تنها خود به این زبان صحبت نمی کنند، فرزندان خود را از دانستن و صحبت با زبان مادری منع کرده و صحبت کردن به زبان مازندرانی را مایه حقارت خود می دانند،درد را بايد اينجا و ميان خانواده هاي مازندراني جست و جو کرد و نه در پايتخت!
در حالی که دستگاه های فرهنگی استان برای ترويج زبان و فرهنگ مازندراني گام چندانی برنداشته و براي مثال روز مازندران را با تاخیر و آن هم پس اعتراض یک مسئول برگزار می کنند،یک سریال ملودي هاي محلي و تلفظ برخی واژگان مازنی را به نمایش می گذارد تا این موسیقی که گوشه ای از فرهنگ این خطه است به گوش مردم در اقصی نقاط کشور برسد و همه جاي کشور بيينده سريالي باشند که در آن -زشت و زيبا- مازندراني ها نقش ايفا مي کنند.
3- در هيچ کجاي اين سريال به قوم مازندراني توهين نشده و در هيچ سکانسي نگفته اند همه مازني ها اين گونه اند.
سريال روايت چند مازندرانيست(اگر علي آباد را جزو مازندران فرهنگي قلمداد کنيم)که بنا به دلايلي عازم پايتخت شده اند و براي شان اتفاقاتي روي مي دهد.
اين حوادث تلخ و شيرين مي توانست براي هر کسي و هر قوميتي روي دهد.اگر براي مثال قصه حول محور يک کرماني يا لر دور مي زد،ما همين گونه به آن مي تاختيم؟!مطمئنا" خير،خيلي هم لذت مي برديم.پس نيت سازندگان سريال چندان هم بد نيست.ما هم الکي به خودمان گرفته ايم.
اگر يک قاچاقچي مواد مخدر در فيلمي سيستاني يا مشهدي باشد يعني همه سيستاني ها و مشهدي قاچاقچي اند؟يا اگر يک کرد در سريالي قاتل باشد يعني همه کردها بلانسبت قاتلند؟يا...پس نبايد اين گونه فکر کرد که اگر شخصيت منفي فيلم يا سريالي بنا براقتضائات سازندگان آن همزبان ما شد برآشفته شويم و سر وصدا راه بيندازيم که فرهنگ مان زير و زبر شد!
اين درحاليست که هنرپيشه هاي سريال پايتخت،صدالبته شخصيت منفي نيستند و يک سري آدم هاي معمولي هستند که کنار دست ما هم پيدا مي شوند.همه ما نقي ها را ديده ايم،با ارسطوها ملاقات داشته ايم،پنجه علي ها را مي شناسيم و...پس اعتراض به چه چيزي؟
اين که برخي تلفظ هاي واژگان مازندراني در سريال اين گونه ادا مي شود عيب بر زبان و شيوه سخن گفتن ماست و حرجي بر پايتخت سازان نيست.(هر چند از نظر کارشناسي مي توان زبان سريال،بازي ها،حرکت دوربين،کارگرداني و... را نقد هم کرد)
بسياري از مازني ها بلند صحبت مي کنند،بعضي واژه ها را چند بار تکرار مي کنند،تند تند کلمه ها را ادا مي کنند و...خب،نويسنده چيره دست سريال هم اين گونه سخن گفتن هاي برخي از ما را به تجربه ديده و به ديالوگ نويسي اقدام کرده است.
تازه من مدعي هستم اين سريال چهره مثبتي از مازندراني ها نشان داده است و اين پايتخت نشين ها هستند که بايد مدعي باشند.
در همين چند قسمت اخير تهراني ها انسان هايي پولکي و نامطمئن(گرفتن سوييچ کاميون از سوي راننده زانتيا)،اختلافات شديد خانوادگي(دعواي زن با شوهر نويسنده)،طمعکار و حريص(اختلافات بر سر ارث تازه درگذشته)،دزد(دزديدن چک پدرزن)و...معرفي شده اند.
در عوض نويسنده سريال مازندراني هاي فيلم را کساني معرفي کرده که در اوج گرفتاري و مشکل هواي همديگر را دارند،به يکديگر احترام مي گذارند،ساده دل اما مرد هستند،ناموس پرستند،زرنگ اند و به هرطريقي شده گليم شان را از آب بيرون مي کشند،خانواده دوست اند،به پيران احترام مي گذارندو...آيا اين ها نشانه توهين به فرهنگ مازندراني هاست؟!آيا تحکيم و استحکام بنياد خانواده را بين نقي و همسر و بچه و پدرش نمي بينيد؟
نديديد که چه قدر اين خانواده مازندراني به هم عشق مي ورزند؟نديديد نقي به خاطر بيماري پدرش اشک مي ريخت؟نديديد که همسر نقي به خاطر بيماري پدرشوهرش دل نگران شد؟نديديد ارسطو چگونه حفظ ناموس مي کند؟نديديد در صحنه اي پنجه علي-پيرمردي که اختلال حواس هم دارد- به محض بيدار شدن مي گويد:"وقت نمازه"؟!اگر اين ترويج روحيات مثبت و انسانيت و اعتقادات ما مازني ها نيست پس چيست؟!
آناني که با اين سريال از در مخالفت درآمده اند قشري و ظاهري به قضايا مي نگرند و به عمق متن نويسنده و بازي ها نگاه نمي کنند.
هر ساده لوحی احمق نیست و هر احمقی ساده لوح نیست. پیشنهاد می کنم ادامه این سریال را نه با نگاه تمسخر بلکه با رویکرد طنزپردازانه تماشا کنیم،از سطح بگذريم و به عمق برسيم تا شاید به بزرگی کار این گروه هنری پی ببریم.
پايتخت را دوست دارم،چرا که اصلا" از آن بوي ضديت با قوم شمالي، افراط گرايي و پان تهرانيسم ضدفرهنگي به مشام نمي رسد.يک مجموعه طنز معموليست،همين.
- چهارشنبه 29 دی 1395-22:45
همین که یک مجموعه علارقم مخالفت های و اعتراضات زیاد مازنی ها چند مجموعه اش تولید میشه، خود صحه بر این میزاره که هدفمند تولید شده، شما درست میگی ما لهجه داریم، و به لهجه مون افتخار میکنیم، اما سوال اینجاست که آیا جرات داشتن لهجه های مختلف رو تا این حد سخره بگیرن؟
- پنجشنبه 7 فروردين 1393-21:38
سلام به دوستان عزیز.آقا تو رو خدا اگه کسی اسم این خواننده سریال پایتخت رو میدونه به من بگه؟؟همون پیرمرده که میان سکانس ها غزل میخونه
- چهارشنبه 7 ارديبهشت 1390-0:0
نظر همه دوستان محترم .ولي اين را خانم کلثوم فلاحي هم بدانند كه با اون اظهار نظر و تعريف و تمجيدي عجيبي كه از تركستان كردند. در چند سال جلو تر در روزنامه ايران يك داستاني را نقل كرده بودند و انرا تركها منتسب به خود دانسته و انرا توهين تلقي كرده و اعتراض شديدي كردند و دست به تظا هرات در شهرهاي تبريز وزنجان زدند كه حتي تلويزيون هم انعكاس داد . پس شما كه نطق مي فرماييد چرا اينها عكس العمل از خود نشان دادند . پس زبان. لهجه واداب و سنن هر شهر براي انها عزيز است قرار نيست براي فيلم درست كردن ورفتن پول در جيب يك عده همه اينها فدا و مورد تمسخر قرار گيرد . به هر حال اميدواريم از اين پس شاهد همچنين ماجراي نباشيم .
- يکشنبه 21 فروردين 1390-0:0
دوستان و عزیزان بنده از خطه ای دورتر از منطقه شمال این سریال را دیدم. و البته توهینی به قوم مازندرانی در قسمتهایی از فیلم که من دیده بودم حس نکردم ولی مسئله ای که به فکرم رسید این بود که چه بهتر بود . کارگردان محترم از یک مجموعه کامل در فیلم از عواملی مختلف در فیلم بکار گرفته می شد. تا تشکیل اجتماع در این قومیت کامل می بود چون چهره پدر خانواده که فرد ساده لوح فیلم بود و بیشتر احساس ساده لوحی این قومیت را مروج بود . با بکار گیری چند چهره زبل و پلیس و.....از همین قومیت در فیلم می توانست . قضاوتها را کامل تر و زیبا تر جلوه دهد . ولی استفاده از لحجه مازندرانی در این فیلم یک شروع خوب برای حضور فرهنگ اقوام ایرانی در سیمای مرکزی جمهوری اسلامی است که به خودی خود شروعی خوب بود .
- شنبه 20 فروردين 1390-0:0
خانم جون تو اگه شعور داشتي اين حرفا رو نميزدي
نميدونم شايد چون حقوق بگير اونايي بايد هم همينو بگي
شايدم با اين حرفات فردا با پس فردا يه پست بالاتر گيرت اومد - چهارشنبه 17 فروردين 1390-0:0
با سلام،
من يك نظرم، از مازندران عزيز و دوست داشتني در تهران
ما (اگر بشود گفت در اين فيلم ما همه بوديم) در اين سريال يك فرهنگ بوديم، كه مسايل و مشكلات زياد موجود را با زيركي و مردانه حل كرديم. ما بي آزار، صبور، دوستدار هم نوع و البته بي پول بوديم كه اينها از نظر من عيبي نمي تواند باشد. اگر مشكل ما با اين سريال لهجه اش هست، چرا ما بايد از لهجه مان خجالت بكشيم و شرم داشته باشيم، آره ما لهجه داريم چون ما گويش رايج فارسي را نداريم و اين به نظر من هيچ ايرادي ندارد بلكه يك هويت است در كنار آن همه خصوصيت خوبي كه در سريال آمده.
اين سريال تبليغ خوب و دوست داشتني از مازندراني عزيز هست و من در تهران اثر مثبت اين سريال را بيشتر ديدم. (خودزني نكنيم، عيد امسال يك فرصت براي معرفي ما (مازنيها) ايجاد شد كه خدارو شكر با وجود بعضي نقايص به خوبي تمام شد. بياييد براي اعتلاي فرهنگ مازندران از اين به بعد ما هم نماينده خوبي از اين گذشته كهن و نام عزيز مازندران باشيم. - دوشنبه 15 فروردين 1390-0:0
سلام، من جسته و گريخته نظرات رو خوندم. من يك شيرازي هستم و از همگي خواهش ميكنم اين نظر رو بخونن. صادقانه عرض مي كنم كه بعنوان يك نفر كه آشنايي كمي با مردم عزيز شمالي داره بعد از ديدن اين سريال حس بسيار مثبتي به شما عزيزان پيدا كردم. مسلماًً اشكالاتي به سريال وارد هست و مثلا در رابطه با طرز اداي كلمات و ورود بعضي از كلمات تهراني(فارسي) اين نكته رو در نظر بگيريد كه من شيرازي ممكنه معني كلمات اصيل شما رو نفهمم و نتونم با سريال ارتباط برقرار كنم. من و همه ي خانواده ام كه سريال رو ميديديم هيچ حس منفي اي نسبت به شما نداشتيم و حتي برعكس بسيار به شما علاقه پيدا كرديم
- يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0
با سلام من براي شما متاسفم كه خود مازني هستين و احتمالا خود را آشناي فرهنگ مازندران مي دانيد اما به موارد آشكار و بديهي توهين به آداب و رسوم و فرهنگ و لهجه و زبان مازني پي نبرديد
بي شكموارد بي ادبي و وقاهت دستندركاران مشهود است كه مي توان از آن يك ليست بلند و بالا به تعداد كل دقايق فيلم تهيه كرد كه به طور مثال مي توان به 1. آداب و رسوم مازندران را سخره گرفتن( رقصي كه به غلط اجرا شد و در فضاي نادرست در قياس با مراسم خوشگذراني تهرانيها ...........2. اختراع كلماتي جديد كه مشخص نيست از كجاي خود در آوردند و به سند روند فيلم اين كلمات را به زبان مازني نسبت دادن ( به طور مثال كـَدوم خونه . اينجا كـَدوم به چه زبانيست شما بفرماييد كه آشنا به زبان مازني هستيد ما اگر قصد بيان به لهجه تهراني را داشتند خوب ميشد كدام يا به صورت عاميانه كدوم ميخواستند بگويند اگرم به زبان مازني كه ميشه (كينتا) كه از اين دست بسيار است 3. اداي لهجه مردم مازني را به نادرست در آوردن براي خنديدن كه بسيار زشت و ناپسند و منزجر كننده بود بله ما به آره مي گوييم اَره اما نميگوييم اََََرِِِه 4... همچنين مواردي بيشماري مانند روابط خوانوادگي، برخوردها ، نوع شخصيت ها ي شمالي كه دروغي بيش نبود مخصوصا اون پدر كه جاي تاسف دارد برادر من اين يك ظلم آشكار است اگر تمام مازندران هم ليست كنيد كه به اين ظلم راي آري دهند مطمئنا مشروئيت پيدا نمي كند اين گفتار شما هم بر رنجي كه در اين مدت كشيديم افزود من به مانند تو به تو بي ادبي نمي كنم اما دوست دارم بري يك بار ديگر ببيني فيلم را ....
در ضمن مواردي كه از بي ادبي هاي اين فيلم سخيف بيان كردم در مقابل آنچه بود چيزي نيست مي تواني براي روشن شدنت بيشتر در سايتها بچرخي .البته آب رفته به جوي باز نميگردد و ما هم بلاخره خدايي داريم و يقه عوامل اين كا و امثال شما رو اون دنيا خواهيم گرفت ولي مطلبي ما بيشتر نگران كرده اين است كه اين گونه رفتار ها براي فرهنگ اصيل ما در آينده خساراتي جبران ناپذير داشته باشد اميد وارم شما هم از اين پس مسايل را بهتر درك كنيد - جمعه 12 فروردين 1390-0:0
این موضوع انشائی که کلثوم خانم به کاربران دادند حسابی جا افتاد و همه به فراخور عقل و علمشان داد سخن دادند اما بی انکه بخواهم جسارتی به طراح این موضوع (همین کلثوم خانم دیگه) بکنم باید بعرض شما برسانم که برخی سوژه ها سر کاری هستند و حضرات صدر نشین هم بدشان نمیاید که صدائی بلند بشود و جمعی به حول ان سرمشغول شوند! ای من به قربان شما کجای کار هستید که مسند نشینان به سرتا پای امور ما اهانت میکنند و همانند وقتی که جمعی در قفای دزد و به تعقیبش هستند جناب دزد هم ای دزد ای دزد سر میدهد!
اخر این چه شیوه ای است که سرتان گرم باطل میشود ؟ تعصب شما فقط در این زمان گل میکند که لهجه یا گویش یا زبان مازنی به سخره گرفته شد؟ کجائید که خود شما را به سخره گرفتند...! پس چرا دادی بر نمی اید؟ همین اقای معاون استاندار که اعلامیه میدهد و به گفته کلثوم خانم ما را در دمکراسی می بیند ایا دموکراسی مشتی الفاظ است همراه با تعارف و تمجید از صدا و سیما - همانجائی که ازوی گزارشگر یک رجل سیاسی ساخته است؟ دوستان من از یادداشت خانم فلاحی بگذرید او را میشناسم خبرنگار با شرف و با شهامتی است که امد نظرش را در مورد یک سریال گفت دیگر قشقرق کردن نداشت! حضور معترض و فریادگرتان باعث دلگرمیست اما نه فریاد به حول محور پوچ! مسئولان از خدا میخواهند سرمان گرم به چنین ماجراهائی شود ولی باید ثابت کرد که این خزعبلات فرع بر اصل هستند اصل را دریابیم....بابا زبانم مو دراورد بازم بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ - جمعه 12 فروردين 1390-0:0
اول بايد بگم من يک رشتي هستم و به طور اتفاقي با اين مطلب روبرو شدم
به عنوان يک فرد رشتي و گيلک که در زمينه توهين ها به اقوام قوم من در کنار ترک ها همواره در خط مقدم توهين و تحقير قرار گرفته ايم خواه چه در فيلم ها رسانه به اصتلاح ملي و خواه در زندگي روزمره بايد بگم اين توهين ها اثر بسيار بد و ناگواري بر روي فرهنگ ميگذاره و باعث از خود بيگانگي و حقارت دروني مي شود و به خاطر همين فيلم هاست که والدين عارشان مي آيد که با بچه هايشان با زبان مادريشان صحبت کنند والدين ترجيح مي دهند بچه خودشان فارسي را با غلط و لهجه کريه حرف بزنند ولي گيلکي يا مازندراني يا لري و.... حرف نزنند همگي نشانه مخرب اين گونه فيلم هاي مذخرف است که بايد جلويش گرفته بشود.
يکي از دوستان گفت که اگر اين فيلم ها ساخت نشه جلوي هنر گرفته ميشه کدوم هنر ؟؟ هنري که در اختيار تخريب فرهنگ ها کار کنه و مردم را از اصل خودشان بيگانه کنه که هنر نيست اينها اگر دنبال هنر هستند چرا نمي آيند چهار تا مستند خوب در مورد مشاهير مازندران و گيلان و ايران نمي سازند چرا توي شبکه هاي ملي مردم را به حرف زدن به زبان خود تشويق نمي کنند چرا دائم فارسي صحبت کردن را مي خواهند به مردم القا کنند همه اينها برنامه ريزي شده است.
راستي خانم در اين مورد
پايتخت را دوست دارم،چرا که اصلا" از آن بوي ضديت با قوم شمالي، افراط گرايي و پان تهرانيسم ضدفرهنگي به مشام نمي رسد.يک مجموعه طنز معموليست،همين.
شما از کجا فهميدن که بوي پان طهرانيسم از پايتخت به مشام نمي رسد ؟؟؟
اگر اين طور است اگر فردا درخواست رسمي شدن زبان مازندراني را بدهيد و بگيد که مازندراني بايد در مدارس رسمي بشود آيا همين پايتخت مخالفت نمي کند ؟ آيا اگر درخواست يک شبکه براي مازندران که 24 ساعت به فرهنگ مازندران بها بده و مردم را تشويق به صحبت کردن مازندراني کنه همين پايتخت مخالفت نمي کنه ؟ در ضمن مازندراني ها مورد توهين قرار نمي گيرند ولي ما گيلاني ها و ترک ها مورد توهين قرار گرفتيم و چه بسا از اين به بعد بواسطه همين فيلم ها نوبت مازندراني ها هم بشه ضمن اينکه اين واژه شمالي هم ساخت دست نامبارک طهراني هاست و بار هويتي ندارد - جمعه 12 فروردين 1390-0:0
به خانم نویسنده پیشنهاد میکنیم یک سری به جلسات تست بازیگری آقای مقدم بزنند. با توجه به پیشینه دفاعی که از اثرشان داشتند قطعا نقش اول پایتخت 2 را به ایشان میسپرد!!
- جمعه 12 فروردين 1390-0:0
این حرفها همه توجیهی است بر اشتباهات (عمدی یا سهوی) سازندگان سریال و مسئولین صدا و سیما ، سریال پایتخت بسیار بی محتوا ، سطحی و مزخرف می باشد که در آن به شعور و فرهنگ تعداد زیادی از افراد یک جامعه ( مازندرانی ها ) توهین شده است.
- جمعه 12 فروردين 1390-0:0
من تا الان 4 قسمت سریال را بیشتر ندیده ام.به نظر من اصلاگ توهینی به مازنیها نشده است و اینها که عصبانی شده اند نمی دانند در شهر چه خبر است؟آنها نادانسته دم از فرهنگ و زبان می زنند و خیالی ها خودشان در خانه با بچه هایشان فارسی حرف می زنند.پایتخت سریال محکم و خوبیست و برای اولین بار مازندرانیها محور شده اند.خوب است کمی انصاف و عقل را میدان دار کنیم و احساسی ننویسیم و احساسی حرف نزنیم.درود بر نویسنده مطلب و مازندنومه که جلوی جریان موج ساز و آرامش برهم زن ایستاده است.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
همکار گرامی خانم فلاحی" دفاعیه تان را خواندم و بعنوان یک همکار به افکار و عقایدتان احترام می گذارم، ولی به حال خودمان تاسف خوردم که شما یک خط درمیان از آذری بودن تان گفتید و به آن افتخار کردید اما انتظار دارید دیدگاه شما را قبول کنیم! خودتان در جمله آخر گفتید حق خون پیشتر از حق خاک ظاهر شده ولی ظاهرا این حق را فقط برای خودتان قائل هستید!! یعنی ما حق خون نداریم؟!! کجایند مسوولین فرهنگی ما که ببییند چگونه یک خبرنگار آذری در یک پایگاه خبری مازنی به اصل و نسب خود تعصب و غیرت نشان می دهد و به غیرت ما حمله ور می شود؟!! البته مقصر خودمان هستیم که غریبه پرستیم و در هر حال پذیرای افراد بسیاری چون شما در استان خود بودیم و درآخر اینگونه حق خاک را بر سرمان کوبیدند! من هم یک خبرنگارم، چندسالی است با قلم شما آشنا هستم و باید بگویم به هیچ عنوان شما را در حد خبرنگاران مازنی نمی دانم. خبرنگاران مازنی حق نشناس و نمک نشناس نیستند.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
دخترم ناراحت نشی جای پدرتم.اینو بدون اشتباه میکنی.تجربه من پیرو قدر بدون.این ها یه پروژه برنامه ریزی شده برای اهداف شوم تهرانیهاست
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
من یک آذری تبار هستم که اگرچه از دیار دور افتاده اما به زبان مادری مسلط است و مازنی هم حرف می زند ، اما پدران و مادرانی در همین مازنددیار ، حسرت شنیدن یک جمله به زبان مادری از کلام فرزند در دلشان مانده است. فرقی نمی کند در کجا باشم ، جایی که لطیفه آذری تعریف کنند و یا در سریالی با زبان من تکلم کنند ، در همه حال آذری هستم. اگر آن آذری زبان در هنگام صحبت کردن به زبان فارسی، مسلط نبوده و واژه ها را با هم مخلوط می کند ، من سر خجالت به درون نمی برم چراکه همواره یک آذری ام. اگر همسرتان لباس مندرس بر تن داشته باشد آیا از راه رفتن با او در خیابان شرمنده می شوید؟آیا مواظب نگاه ها و متلک های دیگران هستید یا توجهتان به همسرتان جلب است و او را همین گونه که هست می پسندید؟ اگر همسرتان موافق میل مردم رفتار نکند که می تواند شامل لباس پوشیدن و حرف زدن باشد ، او را رها می کنید؟ بر فرض محال ، عده ای قومیت و زبان مازنی را به تمسخر گرفته اند ، آیا باید آن را رها کرده و از عنوان قومیت خود شرمنده باشید؟ عده ای معتقدند در سریال "پایتخت" زبان و قومیت مازنی به تمسخر گرفته شده ، برخی از این افراد معترض ، در نظرات خود نویسنده یادداشت را به مسخره می گیرند . چه گونه است که این افراد یک صاحب نظر را به مسخره می گیرند اما اعتراض می کنند که به قومیت ما توهین شده؟ آیا از نظر این افراد مرگ خوب است فقط برای همسایه؟ از نظر اینان توهین به قومیت خودشان (اگر توهینی صورت گرفته باشد) گناهی نابخشودنی است اما می شود توهین به نویسنده را زیر سیبیلی رد کرد! معاون سیاسی استاندار مازندران بارها در صحبت های خود گفته است « من مخالفم که می گویند ما در حال گذار به دموکراسی هستیم ، بلکه من معتقدم ما در دموکراسی محض به سر می بریم » بر همین اساس آزادی مطبوعات هم رکن چهارم دموکراسی است که به من خبرنگار اجازه ی اظهار عقیده می دهد. یادداشت اینجانب حاوی مطالب توهین آمیز نبود و تنها از بیرون پنجره به این سریال نگاه کردم ، به دور از تعصب و خشمی که عده ای را فرا گرفته. اینجانب نه به خاطر حمایت برخی دوستان از یادداشت اخیر خوشحالم و نه به خاطر توهین برخی از دوستان ناراحت . یادداشت "پایتخت را دوست دارم" ناخواسته سنگ محکی شد برای برخی معترضان که آنچه برای خود نمی پسندیدند اما برای دیگران پسندیدند. دوستان من به زبان مازندرانی صحبت نمی کنند و اغلب می گویند "ما بلد نیستیم" حتی برخی از واژه های مازنی که من استفاده می کنم را هم نمی دانند. اینک برخی از پدران و مادرانی که به فرزندان خود زبان مازنی آموزش نمی دهند ، مدعی شده اند که به ما توهین شده است. کشاورزی که جزیی از فرهنگ استان است از سوی قشر جوان این خطه پس زده شده ، زمین ها فروخته و تبدیل به خودروهایی با پلاک پایتخت می شوند تا از فرهنگ و زبان مازنی فاصله بگیرند. بهتر است معترضان ابتدا سنگرهایشان را محکم کرده و سپس اعلام جنگ کنند، آن زمان که به زبان و فرهنگ مازنی با تمام نقاط ضعف و قوتش افتخار کردید ، آن زمان که صحبت به زبان مازنی را مایه حقارت نپنداشته و با سینه ای سپر به قومیت خود افتخار کردید ، آن زمان جای دفاع است البته اگر توهینی شده باشد. من با کودک یک ساله خواهرم آذری حرف می زنم ، بهتر است مازنی ها هم از همین امروز برای تقویت و ماندگاری قومیت و فرهنگ این خطه ، با فرزندان خود مازنی صحبت کنند ، آیا این کار را انجام می دهید؟ در دیار من چند رسانه به زبان آذری وجود دارد ، جز کسانی که آذری تبار نباشند کسی فارسی حرف نمی زند، در مازندران چند رسانه به زبان تبری وجود دارد؟ بهتر است وقتی مسافری می بینید به جای کنار گذاشتن فرهنگ خود و همرنگ شدن با او ، بگذارید تا مسافر با شما همرنگ شود ، مجبور باشد مازنی بداند تا پاسخی بشنود. من در مازندران متولد شده ام اما یک مازندرانی نیستم چراکه "حق خون پیشتر از حق خاک ظاهر شده است". - پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
حالا کافیه تو یه فیلم یه خورده به یه خبرنگار کنایه بزنن ببین اینا چیکارا که نمیکنن با سو استفاده از حرمت قلم به نفع خودشون شغلشونو کردن سخت و زیان اور بنده خدا کارگرای معدن و کوره و... خیلیهاشون هنوز مشمول سخت و زیان اور نیستن حالا خبر نگار باشن خوبه نه عریضه نویس.
- چهارشنبه 6 فروردين 1393-13:7
ما هر چی بدبختی داریم از این ...
جماعت است.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
من به عنوان یک مخاطب چند ساله سایت میدانم که مازندنومه خدمات زیادی در راستای فرهنگ و هنر استان کشیده و فقط کافیست که به ستون مقاله های سایت مراجعه کنید که خودش یک دانشگاه است وکلی مطلب درباره فرهنگ مازندران دارد.اما به نظر من که معلم هستم و فرهنگی هیچ توهینی در سریال پایتخت مشاهده نشده است.یک طنز اجتماعی است که در واقع تایید مازندرانی هاست.از خانم فلاحی بابت این نوشته و این که یک اذری زبان به فکر فرهنگ ماست تشکر می کنم.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
من نیم ساعته دارم این کامنت های زیر را می خوانم.برام جالبه که یه عده خودشون رو سرکتار گذاشتند و چشم هاشون رو بر روی واقعیت بسته اند و ...وار رهرو دیگران شده اند!به کامنت گذارها می گویم که احساسی فکر نکنند.سریال را با تمام نقاط ضعف وقوت آن ببینند و به قول ارسطو تحت تاثير این و آن قرار نگیرند.سریال خوبی را امسال شاهدیم و منتقدان هم در روزهای اخیر در خبرگزاریهای رسمی کشور کیفیت آن را تایید کرده اند.چرا تا حالا که زبان دیگران بود خوب بود تا نوبت به ما رسید اخ شد!مرگ خوب است اما برای همسایه؟!از مقاله روشنگرانه خانم فلاحی عزیز تشکر می کنم و به کامنت گذارها می گویم جوش زیادی نزنید که فایده ای ندارد.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
خلاصه ما حوصله مون شب عیدی سر رفته بود.این سریال هم ما را به وجد آورد و هم این نوشته ها و کامنت ها که سوژه خنده شده اند.این کامنت نویس های بیکار و... از خود سریال بیشتر به آدم انرژی می دهند.آقایان مخ شما را کار گرفته اند.سریال دو روز دیگر تمام می شود و فریاد شما به جایی نمی رسد.جوش نزنید شیرتان خشک می شود.ضرغامی شما را به حساب نمیاورد و کار خودش را می کند.در ضمن ذره بین را کنار بگذارید و مثل من از دیدن سریال بخندید.ناهار نخردمه نقیییییی!
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
سرکار خانم خبر نگار شما هم در بیانیه ی طویل خود به انبوه مخالفین اهانت کردید.
کجا؟آنجا که افاضه ی کلام دادید عده ای بین طنز وتمسخر را تشخیص نداده اند ممکن است بفر مایید سر کار خانم چگونه به این تشخیص رسیده اند؟لطفا در جایگاه خبر نگار انبوه مردمان را اگر هم در مسیر یک اشتباه همگانی هستند قشری نخوانیدوآستانه ی تحمل آنان را نزول یافته نبینید چرا فکر می کنید چون شما پای تخت را دوست دارید همه باید چنین باشند .گمان نمی کنید باید کمی شامه ی خودرا تیز تر کنید؟چرا شمالی هارا قوم میدانید ازقوم سرکار عالی چه تعریفی ارایه می دهید جهت اطلاع باید به عرض برسانم که شمالی ها بخشی از یک ملت هستند .از حرف راست نرنجید وکمی غرور کاذب خود را بشکنید.گفتید فلانی فلانجا اشک ریخت وفلانکس عشق ورزید خوب در خلال همین عملیات است که عمل اهانت صورت می گیرد کسی نگفت کار گردان محترم تعمد داشت اما مانند شما از بس به خنداندن فکر می کرد توسل به هر شیوه را برای رسیدن به هدف مجاز دانست و هدف را توجیه گر وسیله دید .متاسفانه مقاله شما هم توهین آمیز است شاید بدین دلیل حمایت کر دید تا در سریال آینده نقشی بشما داده شود .دنیا راچه دیدی . - پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
نامه سرگشاده مسئول بسيج دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامی قائم شهر خطاب به رئیس رسانه ملی
بسمه تعالي
آقای ضرغامي رئيس محترم سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران
سلام علیکم
از آنجايي‌كه نقد دانشجويان نسبت به عملكرد مسئولين درمسائل گوناگون همواره از عملکرد حسنه جنبش دانشجويي پس از انقلاب اسلامي بوده است، بر آن شديم تا با نامه‌اي سرگشاده، برخي نكاتي را كه نسبت به عملكرد فعلي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي در تعارض شدید با اهداف و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي مشاهده مي‌كنيم، با شما در میان بگذاریم
آقای ضرغامی در برنامه های نوروزی سریال پایتخت لهجه وشعور وفرهنگ مردم دشمن ستیز و ولایتمدار خطه مازندران را به باد تمسخر گرفته اید وبه این مردم فهیم وبا شعور توهین آشکار شده است مردم مازندران که امروز در تیررس تمسخر بی رحمانه و توهین قرار گرفته اند دارای گذشته ای روشن و سوابق انقلابی در کارنامه خویش هستندهر چند در شیرینی لهجه های ایرانی شکی وجود ندارد اما جنس برخی لهجه ها متفاوت است و باعث می شود قومیتهای مختلف برچسب خاصی بخورندضرورتی ندارد چاشنی این لهجه ها مسائل حاشیه ای دیگری باشد که کام اقوام مختلف را تلخ کند. همچنین ضرورتی ندارد تقلید لهجه ها به کسانی واگذار شود که اصالتا فرزند خطه دیگری از کشور هستند مگر اینکه تقلید مناسب و منطبق با لهجه مدنظر باشد. بی شک تمسخر لهجه ها و گویشهای رایج کشور در جشنها و مراسم مختلف، برنامه های صدا و سیما، دست نوشته ها و... قدم گذاشتن در جاده بیراهه ای است که جز به شوره زار مرگ خرده فرهنگ ها و در نهایت فرهنگ ملی ختم نمی شود. آقای ضرغامی چطور به خود چنین اجازه ای را داده اید به مردم غیرتمند مازندران اینگو نه ناجوانمردانه بتازید وانها را مردمی رشوه گیر کلاهبردار و هلو فرض کنید. ظاهرا فراموش کرده اید که مازندران با داشتن علمای به نام مازندران همچون حسن زاده املی .جوادی املی.کوهستانی وعلامه ایازی زبانزد خاص وعام است وهمچنین با داشتن مدیران ملی مانند رییس مجلس ورییس قوه قضاییه و........ دارای حرمت خاصی دربین مسولین کشوری است و فراموش نشود زمانی که فرزندان مازندران به عنوان خدمتگذار ملت شریف ایران در رسانه ملی بودند هیچگاه در کشور با چنین مشکلی مواجه نبودیم ولی چند صباحی است که در کشور برخی از استانها نسبت به توهین یه گویش ، لهجه و فرهنگ بومی گله دارند و امروز نیز پیکان توهین شما مازندران و گلستان را هدف قرار داده است و ضعف رسانه ملی در چند سال اخیر تا به آنجا بالاگرفته که امروز گرایش مردم به شبکه های ماهواره ای مخاطب برنامه هایتان را کاهش داده و به نحوی که حتی سازندگان برنامه ها نیز تمایلی به دیدن برنامه های خود ندارند گره کارتان کجاست؟ بنده به نمایندگی از همه دانشجویان بسیجی از صاحت مقدس علمای به دیار حق رفته مازندران همچون آیت الله کوهستانی ، آیت الله صالحی مازندرانی ، علامه ایازی و دیگر علمای به نام از توهین گستاخانه وبی ادبانه به مردم ولایتمدار مازندران معذرت می خواهم وشرمنده علمای مازندران هستم.
آقای ضرغامی همانطور که مستحضرید حضرت امام خامنه ای عزیز رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج فقه که در روز 31 فروردین ماه سال گذشته برگزار شد با اشاره به رواج تقلید لهجه اقوام ایرانی از سوی برخی تاکید کردند که چنانچه این کار از باب تمسخر باشد، «حرام» است. رهبری معظم انقلاب اسلامی باور دارند غالب شهرهایی که لهجه‌های آنها تقلید میشود شهرهایی هستند که مردم غیرتمند آنها در حوادث مهم 100 سال گذشته در مقابل دشمنان و مهاجمین ایستاده‌اند و این عمل تصادفی نیست. ایشان تصریح کردند: «یکی از مناطقی که ایستادگی سرسخت کرده مناطق شمال است،اینها آن جاهایی هستند که مردمش سرسختی و سلحشوری نشان دادند؛ اتفاقاً سعی شده است که همین‌ها از لحاظ لهجه در بین مردم سبک بشوند .
آقای ضرغامی ما حرکت زشت سیمای ملی در به تمسخرگرفتن لهجه مردم مازندران را محکوم کرده و اعلام می داریم که با مصاحبه های گزینشی نمی توانید از درد بزرگ مردم با شعور شمال بکاهید لذا از شما میخواهیم در اسرع وقت از مردم شهید پرور این خطه عذر خواهی رسمی نمائید و به شما تاکید می کنیم که هنگام ادای وظیفه تان در رسانه ملی سفارش اساسی مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای (مدظله) در حکم انتصاب مجددتان در تاریخ 16آبان88 را سرلوحه کارتان قراردهید تا هنگام برنامه سازی دین ، اخلاق ، امید ، آگاهی ، رفتار اجتماعی مخاطبان و توجه به نهاد حساس و مهم خانواده در خدمت رشد این شاخص ها درآید .
به امید رسیدن به این مقصود
حسین جعفری میدانسر
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی قائم شهر
نماینده بیش از 2000 دانشجوی بسیجی دانشگاه
http://s1.picofile.com/file/6485717302/125.jpg
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
دوستان عزیز سلام
از نویسنده متن که باعث تراوش نظرات دوستان شده متشکرم .
قبول که مازنی ها بسار حسن داریم و قبول که لهجه ی ما خاص است .
تحلیل خوب و بد سریال و تمسخر و یا طنز آن باشد به عهده ی متخصصان این عرصه .
اما من به همه ی دوستان پیشنهاد می کنم تا یک بار کامنت های ذیل را بخوانند و میزان تحمل و نحوه ی نقد مان را مرور کنند .
تا شاید برای بهبود یک موضوع ، نقد منصفانه بکار گیرند و از تخریب یکدیگر دوری نمایند .
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
1-مازندرانی گویش است نه زبان! لهجه هم ویرایش گویش است مثل ساروی و املی و بابلی :هاکوردمه-هکردمه- هاکردمه
2-دو صد مسئله داریم که در سطح ملی و محلی قابل طرح هستند و بحث و تحلیل پیرامون خود را می طلبند اما ما را دریغ است به پرداختنشان و اکابر و اعاظم را هم رغبتی نیست به رخصتمان! و حالا که موضوع و موردی یافتیم و منعی هم نمی بینیم همه وقتمان را صرف لفاظی در این باره میکنیم!!!
3- مرحبا به این خبرنگار که شجاعتش در همه زمینه ها ستودنیست....انجا که داد از نهاد شورائیان بر می اورد و یا مدیر روابط عمومی صنایع و معادن میخواهد از جلسه اخراجش کند یا پیشتر که تعریف مبسوط از حضرت مشائی داده بود و این بار نیز از سریال کذائی پایتخت . ما جنبه نداریم و تخصص هم ولی تا دلتان بخواهد اهل افاضاتیم....گوئی سر از همه رشته ها در می اوریم و در عین حال با اساعه ادب میخواهیم تحمیل نظر کنیم...وای به ما - پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
هر مازنی که در این فیلم نشان داده شد نمونه کامل یک آدم احمق است، حتی دختر دانشجو(گلرخ) نیز یک احمق است ولی به خاطر بودن در تهران قدری خوب شده است(پس همه مازنیها رو احمق نشون داده). چطور سمنانیها(خانواده شهشهانی) اینقدر شیک و با کلاس هستند و سراسر فیلم یک نفر با لهجه مسخره و بدلباس دیده نمیشود و فقط مازنیها اینگونه اند؟ چرا (هما) باید در کمد مخفی شود!میدانید مفهومش چیست؟ این فیلم واقعا مازنیها رو مسخره کرده است. میدانید برای من و سایر دوستان مازنیم که در استان دیگر دانشجو هستیم چند پیام مسخره آمیز آمده است؟ شما که داخل استانید راحتید، ما که بیرون استانیم این فشار و فحشها رو تحمل میکنیم. میدانید چرا از لهجه مازنیها استفاده شده است؟ چون اعتراض مازنیهای باسواد راه به جایی نمیبرد چون مفلسانی در استان داریم که به تعریف از آنها میپردازند.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
یکی این پایین به خبرنگار محترم گفته برود اخبار شورا را پوشش بدهد تا مواجبش قطع نشود!!نفهمیدم منظورش چیست*اما خبرنگار خبرها را پوشش می دهد و به رسانه ها می دهد و کسب درآمد می کند.زندگیش از همین راه تامین می شود.مواجبش قطع نشود دیگر چه صیغه ایست؟در ضمن من با همین دو-سه گزارش جالب خانم فلاحی فهمیدم در شو.رای شهر قائمشهر چه خبر است!سالها خبرنگار همشهری من می رفتند و چیزی دستگیرمان نمیشد تا این خانم رفت آنها موضع گرفتند و خبر شورای قائمشهر بحث انگیز وچالشی شد.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
از کلثوم فلاحی عزیز و مازندنومه بابت جسارت و شجاعت شان در بیان نظرات خود و انتشار نظرات کابران تشکر می کنم.مطلب خواندنی و درخوری بود.از قائمشهر
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
بعضیها از هول حلیم افتادند توی دیگ...یکی گفته سبزی خوردن بازیگر و دیالوگ بازیگر توهین به ماست!!پس طنز تعطیل دیگه؟آخه چرا ما هر چی در این سریال می بینیم به خودمان می گیریم؟تا دو نفر شوخی می کنند و دو تا دیالوگ رد و بدل میشه فوری میگیم ببین ببین دارند به مازندرانیها توهین می کنند!!کی گفت توهینه؟شوخیه،طرح مسایل اجتماعیه؟همین دیشب که سریال پخش شد.طرف یواشکی رفت به شوهرش بگه بارداره...طبق اخلاق ما مازندرانیها که حرف و راز تو سینه مون نمی مونه فوری لو دادیم قضیه چیه!!خب این توهینه؟کمی به خود بیاییم و منطقی عمل کنیم.هر چی که اینا میگن که توهین نیست.تازه واقعیت و مصداق هم داره.ترش نکنیم.
- پنجشنبه 11 فروردين 1390-0:0
از این که به شما می گویند تفکر گوسفندی دارید یا می نویسند خبرنگار نادان متاسفم.اگر این جماعت منطق داشتند که این بلاها سرشان نمیآمد.در ضمن یکی گفته در اداره تکیه کلام پنجعلی را به رویش میاورند.برادر من سریال طنز یعنی همین دیگه.مگه برره را فراموش کردی که تا مدتها تکیه کلامش رو بچه ها و بزرگترها می گفتند؟دو روز دیگه که سریال تمام شد این تکیه کلامها هم تمام می شود.آخر دو نفر در اداره تکیه کلام مازندرانیها را گفتن که نشد توهین و جسارت به فرهنگ وزبان ما!این شوخی مرسوم است.در همه سریالهای طنز تکیه کلام می گذارند.شما به خودت نگیر آقای کرجی عزیز.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
یک چیز هم من بگویم.بیشتر کسانی که داعیه دفاع از فرهنگ و زبان مازندرانی را دارند و چشم بسته به پایتخت می کوبند،در مقاله ها و سخنرانی هایشان می گویند لهجه مازندرانی!!در همین کامنتها هم شاهد وجود دارد.شما که زبان مازنی را تا حد لهجه تنزل دادید می خواهید از این فرهنگ دفاع کنید؟باباجان همه زبان شناسان می گویند مازندرانی زبان است و نه گویش ولهجه،بروید کمی مطالعه کنید و بعد از پایتخت ایراد بگیرید.خودتان که به مازندرانی می گویید گلکی/به بچه هایتان فارسی یاد می دهید/به جای زبان می گویید لهجه...شمتا می خواهید مدافع فرهنگ و زبان ما باشید؟!کورکورانه و بدون منطق حرف زدن مناسب نیست
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
یکی اون پایین گفته شما گوسفندید!!خب برادر عزیز تو اگه آدمی چرا به سایت گوسفندها سر میزنی!؟برو رسانه مخصوص خودت.در ضمن گوسفند کسیه که ندانسته رهروی دیگرانه نه این آقایان که دارند خلاف آنچه در مجامع رسمی گفته میشه می گویند و در تمجید این سریال می نویسند.این گوسفندی نیست،شجاعته.بعد هم اینکه چند نفر نوشتند نویسنده مازنی نیست.خب نباشه،شما به محتوای مطلب توجه کنید که چی میگه،چیکار دارید کجاییه!اصلا" نویسنده خارجی،حرفش اگه حسابه که به نظر من حسابه باید پذیرفت.ممنون از شما
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
این سریال هر چی به پیش میرود ما متوجه میشویم که هدف تخریب مازنیها نبود و هدف معرفی این قوم بود.قومی که زن و بچه دوست . مهربان و ساده دل و باهوشند.این موجی هم که به راه افتاده و متاسفانه از استانداری ساپورت میشود انحرافیست.می خواهند مردم از اصل دور شوند.حواس ما هست که چی به چیه.بذارید ملت عید رو خوش باشند و موج سازی نکنید بی زحمت.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
به صراحت باید گفت که پخش این فیلم باعث جذب بیش از 10 میلیون گردشگر به مازندران در ایام نوروز شده است وتوجه مسافران را به مازندران جلب کرده است!
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
من نمی دانم چرا بعضیها این جا دارند به سایت و نویسنده گیر می دهند.اگر اعتراضی دارید بنویسید.چرا مسخره می کنید؟من خودم به بعضی حرف هاس پایتخت اعتراض دارم اما دلیل نمی شود اگر کسی را که مخالف نظر من است گوسفند و...بخوانم.بعضی کارهای تهرانی ها علیه ما حق ماست.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
جالب بود.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
مرسی از خانم فلاحی با این استدلال جالب شان.من عاشق این سریالم و با آن می خندم.هیچ توهینی هم در ان نمی بینم.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
واقعا برای مازند نومه جای تاسف دارد با اون تفکر گوسفندی اش
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
چشم ما روشن. از ماست که بر ماست خانم خبرنگار!!!
شک نکن سال دیگه نفر اول جشنواره مطبوعاتی!!!! اونم تو پایتخت، چون اونم تو رو خیلی دوست داره!!! - چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
اینجانب برای بعضی افراد ذیل متاسفم . شما مگه شبکه مازندران را نگاه نمی کنید آیا بازیگران این شبکه این جور صحبت می کنند . در ضمن احساس می کنم شما مازندرانی نیستید که ادعا می کنید بقیه مارندرانی نیستند و شبها قهقه می زنند شما تعصب شمالی بودن را ندارید شما لطفا کاسه داغ تر از آش نشوید . شماها هستید فرهنگ اصیل ما را به نابودی می کشانید. برای شماها متاسفم
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
من نمیخوام سریال رو تحلیل بکنم و اعتقاد هم ندارم که هیچ قوم و فرهنگی بی نقاط ضعف باشه اما همین خرده فرهنگهاست که فرهنگ ملی رو درست میکنه و متاسفانه فرهنگ ملی ما هم شده هر اونچه که در تهران میگدره! مگه در همین شبکه طبرستان لهجه در انحصار سارویها نیست؟ و اگه سریالی یا نمایشی ارائه بشه باز لهجه غالب و نقش اول مال سارویهاست! ازین که بگذریم شما نمایشهای رادیو تلویزیونی محلی را بشنوید و ببینید ....همه اش دلقک بازیه و انگار هیچ اتفاق جدی برای همون مشتی امراله نمیفته!! پس درد از خونه است...از همین مازرون که ادماش بشرح اطهارنظراشون غیرتی شدن و از سریال پایتخت میگن! کجا دیدیم یه فیگور زیبا / یه تیپ قشنگ / یه متن و شعر بومی استخون دار ارائه بشه؟ تهیه کننده ها عاشق اینن که یه برنامه بسازن با عوامل مجانی و مثلا دوسر طنابو بدن دست ده نفر وبگن بکش! این شده سرگرمی سنتی و البته خودم از زبون تهیه کننده ای شنیدم که عوامل خوب که مجانی نمیان تو برنامه....و مرکز هم راضیه به همین دم دستی ها که عشق تصویر دارن!!چرا از اساتید موسیقی از اساتید ادبیات از اساتید هنرهای نمایشی دعوت نمیکنن برنامه بسازن؟چون باید خرج کنن! اینهمه لطیفه هارو مگه اسرائیلیها برامون درست میکنن؟ مگه چن وقت پیش اقای قرائتی نگفته بود میخوام برنامه جوک درست کنم بنام خنده حلال؟ لابد تمسخر لهجه ها و عقب افتادگیها سرجاش هست اما یه جوری که بقول معروف مستهجن نباشه....ایا فرقی هم میکنه؟ من به جهتی(یک جهت) به خانم فلاحی اذری تبریک میگم که باین فتح باب سرو صدائی بلند کرد....همین!
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
خانم خبرنگار نادان
حداقل این فیلم می توانست یک قومیت خاص را مورد نقد قرار ندهد - چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
من کاملا با نظر شما موافقم؛اینکه ما ایرانیها کلا آدم ها ی غرغرویی هستیم وچند شخصیته از این جهت که همه ما ایرادهایی داریم ؛به عنوان مثال من اگر بینی ام بزرگ باشه دوست دارم وقتی جلوی آینه می ایستم یک بینی کوچک وسر بالا ببینم .ما همه گونه حرکت های ناشایست انجام می دهیم ولی وقتی تو تلویزیون آنرا نمایش می دهند همه ما آدم های با کلاس وبا شخصیت می شویم.یادمان نرفته ماه رمضان سال گذشته سریال مناسبتی یکی از شبکه ها با لهجه اصفهانی صحبت می کردند همین وامصیبتای الآن را اصفهانیها راه انداختند.طنز شبهای برره مهران مدیری هم نمونه دیگری از این مثال است.بیاییم قبول کنیم ما مازندرانیها همین مدل صحبت میکنیم (جهت تایید حرفم هر دوستی که مخالفه یک ربع یک گوشه خیابان بایسته وبه نحوه حرف زدن مردم گوش بده تقریبا شبیه همین هنرپیشه ها صحبت می کنه).به نظر من تلویزیون در ابتدای راه ساختن سریال های منطقه ای هست ودر اول هر راهی هم اشتباهاتی وجود داره که با نقد منصفانه ونه با وامصیبتا این کاستی ها رفع می شه ؛مثلا اگر در نقش های اصلی از هنر پیشه های همون استان استفاده بشه و یا از یک استاد زبان شناسی جهت در ست صحبت کردن هنرپیشه ها.من به نظرم ما ایرانیها کمی باید آستانه تحملمان را بالاتر ببریم.به امید آنروز.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
آفرین به قلم نویسنده و آفرین به مازندنومه.من همین حرفهتا را قبول دارم و چند روزه که دارم با پسرعموم بحث می کنم که سریال مشکلی نداره.مقاله شما را پرینت می گیرم و شب برایش می خونم که بدونه حق با منه
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
آخر سریال تمام نشده چرا بعضیها حرف وحدیث پشتش می گویند؟بذترید تمام بشه بعد؟من که ندیدم جایی به قوم ما توهین بشه.یک سریال معمولیه و به قول نویسنده میشه از نظر فنی و کارگردانی نقدش کرد اما الان نه.خسته نباشید به مازندنومه و نویسنده آن
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
نقد منصفانه ای بود.خوشم امد که یک سایتی داره خلاف جهت آب شنا می کنه.من که ضد فرهنگی در سریال ندیدم.همین جوریه که در فیلم اومده.مگه ما غیر از اینیم؟
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
من تعجب می کنم که چرا بعضی از کابران به نویسنده می تازند که مازی هست یا نه؟این که مازنی نیست داره از فرهنگ شما مازنی ها حمایت می کنه/خودتان که الکی حرف می زنید.بنازم قلم رو که خوب نوشته.من موافقم که سریال خوبیه.همه اینها که الکی منتقدند خودشان مشتری اند و شبها قهقهه می زنند و می خندند.بی خودی فیگور فرهنگ دوستی گرفته اند.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
تو راست می گی نرفتی استانهای دیگر تا ببینی وقتی می فهمند شمالی هستی سریع زهنشون به زنهای شمال می روند تو که غیرت نداری تا نگاههای آنها را ببینی بی غیرت
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
سلام اگه راست می گین لطفاً نظرات رو انتقال بدین
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
با سلام خدمت خانم فلاحی ، اینجانب با نظر شما اصلا موافق نبوده بلکه مخالف صحبت های شما هستم و برای شما که یک شهروند مازندرانی هستید متاسفم، این سریال برخلاف ادعای بی اساس شما کاملا لهجه مازندران را به تمسخر گرفته است طوری که در خارج استان تعدادی مردم براین باورند که شمالیها آدم های ساده لوح و دارای لهجه خنده داری هستند. فرهنگ شمال و استان های شمال کشور(مازندران ، گیلان و گلستان) همگی دارای ریشه قدیمی و لهجه بسیار زیبا و جذابی هستند . لطفا جلوی اینجور کار های مسخره را بگیرید. و الکی از این سریال تعریف و تمجید نکنید.(قائم شهر)
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
با سلام
من ساکن کرج هستم.این هفته در محل کار اکثر همکارانم اصطلاحاتی را که از فیلم پایتخت یاد گرفته بودند برای اذیت کردن من مدام تکرار می کردند. مسئله فقط لهجه نیست تمسخر یک فرهنگ است. اینجا مشت نمونه خروار است. نمی دانم از کجای پایتخت خوشت اومده احتمالا آنجایی که مرد در حال سبزی خوردن به بچه می گوید مرا می بینی یاد گوسفند می افتی. نه فقط مازندرانی ها بلکه آذری ها با فرهنگ هم با وجود شوخی با بنده از تمسخر یک لهجه و فرهنگ در اینجا احساس خطر می کنند. کمی به خود بیاید. به قول شاعر
چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست. - چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
ماشاءالله خانم فلاحی،ته بینش دور مازنی کیجا.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
کاملا باشما موافقم آقای نماینده ای که به ریاست محترم سازمان صداوسیما نامه مینویسد چکاری برای مردم نکا انجام داده آیا میدونه نکا چندتاروستا داره..................
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
نقد خوبی بود افرین
عده ای از هر فرصتی برای جلب توجه مردم استفاده میکنند مهم انجام رسالت رسانه ای و رضایت مردم است نه رضایت فرصت جویان اگر چه برای انان هم فرصتی فراهم شد - چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
اميدوارم شما هم مثل صدا و سيما كه حرف مخالفان خود را سانسور مي كند كامنت بنده را سانسور نفرماييد: شما پايتخت را دوست داريد چون مدير سايت مازند نومه يك صدا و سيمايي ست و اصولا نمي تواند بر خلاف صدا و سيما موضع بگيرد. ماجرا همين است. چقدر هم تابلو حمايت كردين.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
یه کلمه هم از مادر عروس!!!
شما لطفاً همان اخبار شورا راپوشش دهید تا مواجب تان قطع نشود!!!!!!!!!!!! - چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
خانم ، ما سر فرهنگ مازندران با هيچ غريبه اي شوخي نداريم . تازه شما كه اصالتتان مازندراني نيست در اين مسائل دخالت نكنيد لطفا.
- چهارشنبه 10 فروردين 1390-0:0
سلام
با احترام . خوشحالم اقلا یه مازندرانی واقع بین دیدم که احساساتی نشده. واقعا اگه تو سریال طنز هر قوم و صنفی بخواند بیانیه بدند چه شود. من معتقدم پرسوناژهای اصلی اکثرا افرادی ساده دل ولی با معرفتند و این عیب نیست - سه شنبه 9 فروردين 1390-0:0
از نویسنده ای که خود شمالی و مازنی است تعجب می کنم که در مقام دفاع از این سریال برآمده درحالیه عمده مردم و مسوولان از جمله معاونت محترم سیاسی امنیتی و نمایندگان مجلس به این مهم اعتراض داشته اند. کجای مازنی ها انسانهای دست و پا چلفتی و خنگ و بی فرهنگ و نزاکت با آن طرز رفتار و کردارند که شما خوشتان آمده؟!! با تعطیلاتی پایتختی ها سرریز میشوند به همین استانی که نمی گذارند مردمش نفس بکشند. دردسرهای ترافیک و گرانش دن اجناس با حضور آنها نیز بماند.
از ماست که برماست - سه شنبه 9 فروردين 1390-0:0
به نظر مي رسد از معدود مصداق هاي موضوع سريال موهن پايتخت كلثوم خانم مي باشند .
- سه شنبه 9 فروردين 1390-0:0
اي بابا خانم كلثوم فلاحي تو نبايد هم ناراحت بشي آخه شنيدم تو كه مازندراني نيستي.ضمن اينكه با تحليلي كه داشتي معلومه با دقت به سريال نگاه نكردي.
- سه شنبه 9 فروردين 1390-0:0
لطفاً همانگونه که نظر این خبرنگار محترم را منتشر نمودید، کلیه نظرات را بدون سانسور منتشر نمایید.
به نظر اینجانب این سریال نه تنها هیچ آموزش مثبتی نداشت بلکه سراسر پر است از توهین و تمسخر؛ جهت اطلاع بنده که شاغل در تهران هستم از صبح روز 6 فروردین، در هر جایی که تردد داشتم عبارات تمسخرآمیز آن هنرمند عزیز که نقش پیر سریال را بازی می کند و حتی یک جمله درست با لهجه مازندرانی نیز نمی تواند به زبان بیاورد، را به کرات شنیده ام.
خیلی ها می توانند یا سعی می کنند نیمه پر لیوان را ببینند ولی اگر آبی در لیوان نبود نباید دچار توهم شد.
با حضور اهالی فرهنگ و هنر؛ 
هشتصدکلمه دربارۀ دفتر هشتم «پژوهش‌هایی درباره کرانه‌های دریای کاسپین» 
توسط شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران صورت گرفت: 
با حضور مسئولان استانی؛ 
در نشست «از پدر کشی تا پسر کشی» مطرح شد؛ 
با حضور نویسنده؛ 
با حضور نویسنده؛ .jpg)