تعداد بازدید: 5139

توصیه به دیگران 1

جمعه 27 خرداد 1390-15:43

مختاباد،صداي آرمان هاي ماست

...صداي مختاباد صداي نسل بيدارجامعه ي ما در دفاع از آرمان ها و آرزوهاي مردمان اين دياراست.درخشش حضور و فرياد به موقع اش،دردفاع ازهنر و شهر و امام وانقلابش و ايجادآشفتگي وسراسيمگي در بددفاع كنندگان ازبنيانگذار انقلاب، هنرش راستودني و مايه مباهات جامعه کرده است(يادداشتي ازسياوش اسلامي سوادكوهي،ساري )


 نگاشتن مقاله اي توسط هنرمندبلندآوازه ي مازندران-سيدعبدالحسين مختاباد-به خاطر ماجراي جابه جايي اسب ها ازميدان حضرت امام (ره )ساري ،خشم بعضي ازموافقان جمع آوري اسب ها را برانگيخت.

در پاسخ هايي افراطي و تعجب برانگيزي كه در برخي سايت هاي شمال كشور نگاشته شد،موجي ازخشم وكينه و عداوت و نيز نوعي دفاع بد ازمفاهيم ارزشي ديده مي شود كه تاسف  وجدان هاي بيدار را به دنبال داشت.

جاي تاسف است كه بعضي ازديررسيدگان امروز و بازندگان قدرت سياسي ديروز كه با تصميمات ناپخته ي مديريتي شان،جامعه را به رنج و تعب و افسردگي كشانده اند ،فكرمي كنند با لاپوشاني و تيغ و درفش كشيدن و با تمسك به بعضي تعابير ارزشي و انتقادي مي بتوانند نردباني از وجاهت و ارزش براي خويش خلق كنند،تا جماعت را فارغ ازانديشمندان و فرزندان لايق وخلاق شان کنند.

مگرمي شود با تندي و پرخاش مردم را ازفرزندان هنرمندشان- كه ضمن آباداني و نشاط جامعه ،عظمت خداوند را درعالم خلقت به تصوير مي كشند-محروم كرد؟

و مگر مي شود وقتي هنرمندي سخني ازبي تدبيري مديري گفت او را به سياه نمايي هاي عجيب و غريب متهم کرد؟!

به اين واژه ها توجه کنيد:«نيات شوم  اين عنصراستحاله شده و احساساتي »،«مانند دزدان بدجوري به كاهدان زده»،«تاوان زيادي خواهد پرداخت» و...به راستي آقايان دركدام دوره زندگي مي كنند؟يورش اين گونه به روح ظريف و پراحساس يك هنرمند،درواقع تيغ كشيدن به روح لطيف و گل گونه ي جامعه است كه فقط ازعهده ي بعضي ها برمي آيد!

 كساني كه به اين باور رسيده اندكه مي توانند خودآگاهي هاي فردي و جمعي هنرمندان را آماج عطش جاه وجلال خويش قرار دهند، درك درستي ازجامعه واستعداد جوانان ومردم جامعه ندارند.

بايدبه شعور مردم و مخاطبان در پاسداشت هنرمندان شان احترام گذاشت.قلم مختاباد و هم نسلان شان دركمال صداقت و پاكي است و دوران نوجواني و جواني شان صادقانه برا ي بهتر زندگي كردن نسل هاي بعدسپري شد.

دفاع ازارزش ها را بايد به ارزش آفرينان واقعي و نه بدلي سپرد.جاي تاسف است كه پشت جبهه اي هاي ديروز و ديرآمدگان-كه روزهاي سختي و مجاهدت را در آسايش بودند-امروزسعي در انحصار آن روزها دارند!

صداي مختاباد صداي نسل بيدارجامعه ي ما در دفاع از آرمان ها و آرزوهاي مردمان اين دياراست.درخشش حضور و فرياد به موقع اش،دردفاع ازهنر و شهر و امام وانقلابش و ايجادآشفتگي وسراسيمگي در بددفاع كنندگان ازبنيانگذار انقلاب، هنرش راستودني و مايه مباهات جامعه کرده است.


  • يکشنبه 29 خرداد 1390-0:0

    قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
    درود برشما نویسنده مقاله که جان وانرژی به هنروهنرمند می بخشید و صد بدرود به مختاباد که اظهار نظر بموقع و دلسوزانه نسبت به شهرش داشته است

    • يکشنبه 29 خرداد 1390-0:0

      آقاي اكبرنژاد!برادرمحترم!عجب استدلالي مي كني!!بنظرشماحرف وسخنان زماني ارزشمند است كه درتريبونهاي اصولگرايان گفته شود؟پس با آيه شريفه رب شرح لي و......يفقهوقولي چه مي كنيد؟اتفاقا من وامثال من اصلا با گفته ودلايل دوستانتان وادعاي صداقتتان شك وترديدي جدي داريم!اين همه واپس زدگي درحوزه هاي عمومي وخصوصي ازطرف مردم كفاف نميكند؟اصلاراهكارگروه شما صادقانه نيست!مازندنومه صداقت داشته باشدحرفم راحذف نكند

      • يکشنبه 29 خرداد 1390-0:0

        محبت کنید تمام نظرها را وارد کنید نه گزینشی

        • عمران اکبرنژادپاسخ به این دیدگاه 0 0
          يکشنبه 29 خرداد 1390-0:0

          من با مقاله جناب آقای مختاباد که در چند سایت مختلف داخلی و خارجی و عموما غیر اصولگرا درج شده است، موافق نیستم.ولی اعتقااد دارم پاسخ یک پدیده فرهنگی را باید با استفاده از قالبهاب فرهنگی و چارچوب فرهنگی داد تا مثل پدیده حجاب و ماهواره در دستمان باد نکند.

          • شنبه 28 خرداد 1390-0:0

            كبوتر باكبوتر،بازباباز!!وقتي يك فرهنگي قلم بدست بگيرد وازفرهنگ وهنرديارش استفاده كنديعني همين!آقاياني كه نظامي هستند ومي خواهندكارفرهنگي بكنندوفكرمي كنندبادستوروفرمان اوضاع بسامان ميشود،مقايسه كنندبين نوشته خودشان وكسانيكه كارفرهنگي مي كنند،آنوقت فرق كار فرهنگي وسرهنگي درحوزه رسانه اظهرالشمس مي شود.لطفا كاررابه اهلش بسپاريد.

            • جمعه 27 خرداد 1390-0:0

              با نظر این فرهنگی عزیز موافقم

              • جمعه 27 خرداد 1390-0:0

                آدم با نواختن این موسیقی مختاباد به یاد مدح آهنگران به نام "شیعه یعنی" می افته.
                یا موسیقی محمد اصفهانی به نام "نون و دلقک" می افته؛
                فرقش اینه که نوایی نداره!

                • جمعه 27 خرداد 1390-0:0

                  درود-درود-درودبي نهايت به توكه جانانه به سيبل زدي......دردا كه نورسيدگان دير مي فهمند


                  ©2013 APG.ir