سخنان شهید آوینی در خصوص فردوسی و شاهنامه


تفکر ایرانی بلند مرتبه است.

هویت ایرانی-نه زرتشتی- را عین هویت اسلام میدانم و معتقدم تقربی که ما به دین پیدا کرده ایم به این هویت ملی وابسته است و اگر این هویت ایرانی و ملی نبود، یا مثلا هویت دیگری داشتیم، این تقرب و این دین پیدا نمی شد.

http://salmanonline313.blogfa.com/post-6.aspx



تفکر «شاهنامه» هیچ چیز غیر از اسلام نیست.

من معتقدم یکی از دلایل اصلی رشد و گسترش اسلام در ایران، قومیت ایرانی ست. میتراییسم (آیین مهر پرستی، مذهب ایرانیان پیش از ظهور زرتشت) در ایران به این امر کمک کرده، چرا که مقارنه هایی بین میتراییسم و تفکر شیعی وجود دارد. این تفکر در ما ریشه دار است. تفکر «شاهنامه» هیچ چیز غیر از اسلام نیست.

http://salmanonline313.blogfa.com/post-6.aspx



حکمت معنوی شاهنامه همان تفکر عرفانی ماست

«شاهنامه» به نظر من حکمت معنوی است و منافاتی با دین ندارد که هیچ، اصلا اسطوره هایی که فردوسی در شاهنامه بررسی یا جمع کرده است، اساطیری هستند که اگر بخوهیم آن ها را بر اساس تفکرات دینی و عرفانی خودمان تاویل کنیم، خواهیم دید که «شاهنامه» اصلا حکمت معنوی است و چه بسا از این لحاظ کم نظیر است. به نظر من ریشه حکمت معنوی شاهنامه همان تفکر عرفانی ماست؛ یعنی در تفکری که من خود را به آن منتسب می دانم، اسلام نسبتی با ملیت دارد.

http://salmanonline313.blogfa.com/post-6.aspx

واین دلکده را به خنده باز امده ای......

دلشاد شوی که خنده ساز آمده ای .