تعداد بازدید: 2413

توصیه به دیگران 4

چهارشنبه 15 آذر 1391-3:6

نترسید،قپوز در کردند!

به بهانه قضاوت های شتاب زده و انتقادات عجولانه علیه سریال پایتخت 2/خوب است روابط عمومی استانداری که این گونه در برابر یک سریال تلویزیونیِ غیرمازندرانی ها که هنوز ساخته نشده،تنها بر اساس پیشداوری و قضاوت قبلی،موضع می گیرد،در مورد برخی کوتاهی های فرهنگی و هنری سیستماتیک داخل استان نیز حساس باشد؛مثلا" همین کنسرت های موسیقی که تنها به بهانه هایی چون کمک های خیریه آن هم با هزار دشواری و مرارت به آت ها مجوز داده می شود،یا مشکلات ناشران استان و... 


مازندنومه،سردبیر:1-سری دوم سریال «پایتخت» که نوروز 90 از شبکه اول سیما روی آنتن رفت، برای پخش نوروزی امسال وارد مرحله پیش‌تولید شد.

الهام غفوری، تهیه‌کننده در گفت‌وگویی با ایسنا اعلام کرد: ما وارد پیش‌تولید «پایتخت» شده‌ایم و کارهای مربوط به این سریال را انجام می‌دهیم.

او درباره‌ی روند نگارش متن این سریال توسط محسن تنابنده هم توضیح داد: متن هنوز تمام نشده و قرار است به صورت همزمان با دیگر مراحل سریال پیش‌ برود.

سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی الهام غفوری درباره یک خانواده است که به تهران مهاجرت می‌کنند. سری دوم این سریال نیز روایت‌گر همین خانواده است که قرار است یک محموله بار را از طریق سفر جاده‌ای تحویل دهند.

قرار بود این سریال پرطرفدار نوروز 91 پخش شود که به دلیل حضور محسن تنابنده در فیلم محمد(ص)مجید مجیدی،ساخت این پروژه به نوروز 92 موکول شد.

2-در پي درخواست از روابط عمومي استانداري در جهت همكاري با عوامل تهيه سريال پايتخت2 ، مدير روابط عمومي استانداري، طي نامه اي تاكيد نمود كه با سازندگان اين سريال همكاري نخواهد شد. 
 
به گزارش روابط عمومي استانداري، مدير روابط عمومي استانداري در اين نامه خطاب به روابط عمومي وزارت كشور آورده است:
 
ضمن عرض خداقوت به تمامي عزيزان پرتلاش صدا و سيماي جمهوري اسلامي و كليه ي هنرمندان و فعالان فرهيخته و عزيز عرصه ي فرهنگ و هنر، همان گونه كه استحضار داريد، مازندران نخستين پايگاه شيعيان و پرچم برافراشته ي اولين حكومت علوي، مهد كهن ترين و تاثير گذارترين  عناصر فرهنگ بشكوه اسلامي ايراني، زادگاه برجسته ترين علما، مفسرين قرآن مجيد، انديشمندان، هنرمندان و زادبوم سرداران و شهيدان سرافراز و پايگاه سترگ انقلاب شكوهمند اسلامي ايران به رهبري امام راحل (ره) مي باشد.

متاسفانه با توجه به سوابق سريال پايتخت 1 در كوچك شماري فرهنگ اصيل، ديرمان و تاثير گذار مازندراني، از همكاري با عوامل سريال مذكور معذوريم.

3-به باور بسیاری از فعالان و هنرمندان و منتقدان آثار تلویزیونی،سریال پایتخت که نوروز 90 از تلویزیون سراسری پخش شد،جزو خوش ساخت ترین و بهداشتی ترین و مرغوب ترین تولیدات طنز تلویزیون ایران در سال های اخیر بوده است.

پخش این سریال همان زمان بسیاری از خانواده ها را پای تلویزیون نشاند و توانست عنوان پرمخاطب ترین سریال نوروز آن سال را به خود اختصاص دهد که البته هنوز برخی تکیه کلام ها و ترانه های آن مجموعه بین مردم رد و بدل می شود.

پخش آن سریال بازتاب متفاوتی در استان ما داشت و برخی از رسانه ها و فعالان فرهنگی،سیاسی و حتی مذهبی به انتقاد شدید از آن مبادرت ورزیدند؛چرا که پایتخت را مروج توهین به زبان و فرهنگ مازندرانی قلمداد کرده بودند،در حالی که ما همان زمان با انتشار یادداشت های مختلف از هنرمندان عرصه سینما و تلویزیون و اهالی قلم و رسانه گفتیم که تاکنون هیچ تولید هنری نتوانسته همپای سریال پایتخت به فرهنگ مازندران خدمت کند؛هر چند منتقدان هم چنان پای شان در یک کفش است و در مقابل این اثر فاخر طنز،ساز مخالفت می نوازند!(کلیه مطالب  در آرشیو مازندنومه موجود است.)

بسیاری از منتقدان این مجموعه تلویزیونی،نه تنها در حوزه فیلم و سینما و برنامه سازی تخصص ندارند،طنز را هم خوب نمی شناسند و هر موقعیت کمیک را به نام قوم گرایی مقدس و فرهنگ دوستی،به توهین و  تمسخر تعبیر می کنند.

 طنز ماهیتی تفكر برانگیز دارد،برای همین پیچیده و چند لایه است. گرچه طبیعت طنز مثل موقعیت‌های كمیك بر خنده استوار است، اما سینمای طنز بر عكس سینمای كمدی، خنده را وسیله‌ای برای نیل به هدفی برتر می‌داند.

در حالی كه خنده در سینمای كمدی یك هدف است نه یك وسیله،در طنز خنداندن صرفا یك وسیله است برای رسیدن به هدفی مقدس.

طنز گرچه در ظاهر می‌خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ وجود دارد كه در نهایت، خنده را می‌خشكاند و انسان را به تفكر وا می‌دارد.

به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه كردن قاه قاه، طنز یعنی خنده كردن آه آه!»(مقایسه كنید كارهای چاپلین را با كارهای مثلا «لرل و هاردی». كارهای چاپلین به طنز بسیار نزدیك‌تر است.)

البته در این مجال نمی توان بحث جدی درباره طنز در تولیدات سینمایی ارایه داد و اثبات کرد که مجموعه هایی چون پایتخت را نباید چشم بسته توهین به زبان،قومیت و فرهنگ قلمداد کرد،چه این آثار در درون خود حاوی واقعیت هایی پنهان و آشکار از خرده فرهنگ ها،عادات درست و نادرست،سلیقه ها،اشکالات کلامی و رفتاری و...ماست و نباید از دیگران خرده بگیریم که در فضایی طنزآلود برخی ويژگی های ما را به تصویر کشیده اند!

تعارف نداریم،ما همینیم!فارسی را با لهجه محلی صحبت می کنیم،نزدیک هم هستیم و بلند با یکدیگر حرف می زنیم،از صفا  و سادگی روستایی خاصی برخورداریم ولی از آن طرف غیرتی هستیم،خانواده دوستیم،عاشق امام رضا(ع) هستیم و....که در پایتخت 1 به خوبی و بدون اغراق و دروغ نشان داده شد.

در واقع آن مجموعه بر اساس یک پژوهش جامعه شناختی از رفتارها و اندیشه ها و ارتباطات و اعتقادات بخشی از طبقات اجتماعی مازندران ساخته شد که البته نماینده کل استان نبود وقابل تعمیم به آحاد مردم مازندران نیست.

و اصلا" در یک اثر هنری(فیلم،داستان و...) برشی از بخشی از طبقات اجتماع صورت گرفته و راجع به آن اثری تولید می شود،مثلا" از زندگی یک پرستار یا یک کارگر یا دستفروش یا...می توان رمان نوشت و فیلم ساخت و نمی توان کل طبقات  واقشار مردم را در یک اثر خاص جای داد.

پایتخت هم زندگی همان چند نفر را برش زده بود و ایرادی به آن مترتب نبود که چرا مثلا" زندگی یک اندیشمند و شاعر و یا ورزشکار مازندرانی را دستمایه کار قرار نداده بود.

اساس فیلم و فیلم نامه از برخورد قهرمان و ضد قهرمان شکل می گیرد؛آدم بده و آدم خوبه! نه این که همه کسانی که در جامعه،شبیه و هم طبقه و هم کار شخصیت منفی هستند بدند و بر عکس در جامعه واقعی،هم ردیف های شخصیت مثبت،همگی خوب و منطقی و نیک اندیش نیستند.

به هر حال با هزار و یک دلیل می توان اثبات کرد که انتقادات آن سال به پایتخت و موضع گیری شتاب زده کنونی(در حالی که هنوز مجموعه در مرحله پیش تولید است و معلوم نیست چه چیز ساخته خواهد شد)بعضا" از روی احساسات و تعصبات شبه روشنفکرانه و غیرمنطقی و به خصوص ایجاد موج و برخی جریان سازی ها بوده است.(شبیه مخالفان این روزهای برخی فیلم های سینمایی که بر اساس موج ایجاد شده،ندیده و ندانسته تجمع و با یک فیلم قانونی مخالفت می کنند.)

4-توضیح روابط عمومی استانداری مازندران هم عجولانه نوشته شده و فحوای سریال پایتخت هیچ ربطی به "نخستين پايگاه شيعيان و پرچم برافراشته ي اولين حكومت علوي، مهد كهن ترين و تاثير گذارترين عناصر فرهنگ بشكوه اسلامي ايراني، زادگاه برجسته ترين علما، مفسرين قرآن مجيد، انديشمندان، هنرمندان و زادبوم سرداران و شهيدان سرافراز و پايگاه سترگ انقلاب شكوهمند اسلامي ايران" ندارد که از این مفاهیم ارزشمند خرج کرده ایم تا به نتیجه مد نظرمان که همانا مخالفت با ساخت یک مجموعه تلویزیونی شاد و مفرح است،دست یابیم!

مگر در آن سریال یا این یکی که در حال ساخت است به مفاهیم پرارج بالا توهین و تقدس زدایی صورت گرفت که در صدر نامه این گونه مقدس نمایی کرده ایم و از مفهوم های ارزشی برای اثبات خواسته ی شخصی خود بهره برده ایم؟!

چه استانداری با عوامل ساخت این مجموعه همکاری کند و چه نکند-اگر اراده صدا  وسیما باشد-این سریال ساخته و پخش خواهد شد،پس بهتر است استانداری با عوامل مجموعه همکاری کند تا حداقل از طریق ارتباطاتی که بعد از این همکاری حاصل می شود،بتواند بخشی از دغدغه های خود را به سازندگان کار منتقل کند.

روابط عمومی استانداری به جای قهر و کینه،هم اکنون که کار در مرحله پیش تولید است، نشستی را با سازندگان مجموعه به خصوص الهام غفوری(تهیه کنننده)،سیروس مقدم(کارگردان) و محسن تنابنده(نویسنده و بازیگر اصلی) ترتیب دهد تا با حضور برخی منتقدان استانی،موارد به صورت شفاف به گروه سازنده انتقال داده شود؛هر چند ساخت یک مجموعه شبیه همین پایتخت،مراحل مختلفی را در صدا و سیما از ارائه و تصویب طرح تا کارشناسی ها و دروازه بانی ها و نظارت های گوناگون -حتی اعمال نظارت تا چند دقیقه قبل از پخش-پشت سر می گذارد و هیچ چیز بدون نظارت و چکش کاری چند لایه روی آنتن نمی رود. 

خوب است روابط عمومی استانداری که این گونه در برابر یک سریال تلویزیونیِ غیرمازندرانی ها که هنوز ساخته نشده،تنها بر اساس پیشداوری و قضاوت قبلی،موضع می گیرد،در مورد برخی کوتاهی های فرهنگی و هنری سیستماتیک داخل استان نیز حساس باشد؛مثلا" همین کنسرت های موسیقی که تنها به بهانه هایی چون کمک های خیریه آن هم با هزار دشواری و مرارت به آت ها مجوز داده می شود،یا مشکلات ناشران استان و دردل ناشر برتر مازندران که چندی پیش به مازندنومه گفته بود:

« سال گذشته در نمایشگاه کتاب استانی با استاندار صحبت کردم که شماره تلفن منو خواستند و گفتند که تماس می‌گیریم.بعد در نمایشگاه صنایع دستی هم استاندار رو دیدم و گفتم که نیاز به حمایت داریم و مجددا شماره تلفنم رو خواستند.اگر قراره از حوزه کتاب حمایت نشه اعلام کنند که از هیچ کتابی حمایت نمی‌کنیم اما وقتی نویسندگان می‌بینند که از برخی کتا‌ب‌ها حمایت می‌شه، اون ها هم این انتظار رو از ناشر دارند.‌در حوزه نشر کتاب، نمی‌توان کاسه "چه کنم" به دست گرفت بلکه باید یک حامی باشه تا ناشر دلگرم بشه و این دلگرمی رو به نویسندگان و پژوهشگران منتقل کنه....بودجه کم رو در حوزه حمایت از کتاب مازندران لحاظ می‌کنه که کافی نیست. الان حدود 70 ناشر در استان فعالیت می‌کنند،‌سال گذشته بودجه خرید کتاب 20 میلیون تومن بود،شما بگید که این بودجه رو به کدوم ناشر باید اختصاص بدن؟»(گفت و گوی مازندنومه با فریده یوسفی،مدیر نشر شلفین)

می گویند:دولت عثمانی از توپی به نام قپوز در جنگ با ایران استفاده می کرد.این توپ اثر تخریبی نداشت،چراکه گلوله در آن به کار نمی رفت و فقط مقداری باروت داخل آن می ریختند و بعد قپوز را در مناطق کوهستانی که انعکاس صدا داشت،آتش می کردند.

با آتش کردن قپوز صدایی مهیب ایجاد می شد که نیروهای دشمن را می ترساند و تا مدتی جنگ را تحت الشعاع قرار می داد،ولی کاری صورت نمی داد،چون گلوله نداشت!

در جنگ های اولیه بین ایران و عثمانی صدای عجیب و مهیب آن در روحیه سربازان ایرانی اثر می گذاشت و تا حدودی از پیشروی آنان جلوگیری می کرد،ولی بعدها که ایرانیان به ماهیت توخالی قپوز پی بردند،هرگاه صدای آن به گوش می رسید،می گفتند:نترسید،قپوز در کردند!(همان قمپز امروزی)!


  • جمعه 6 بهمن 1391-0:0

    با سلام من برای شما متاسفم که خود را آشنای فرهنگ مردم مازندران میدانید اما به موارد آشکار و بدیهی توهین به آداب و رسوم و فرهنگ و لهجه و زبان مازنی پی نبردید بی شکموارد بی ادبی و وقاهت دستندرکاران مشهود است که می توان از آن یک لیست بلند و بالا به تعداد کل دقایق فیلم تهیه کرد که به طور مثال می توان به ۱٫ آداب و رسوم مازندران را سخره گرفتن( رقصی که به غلط اجرا شد و در فضای نادرست در قیاس با مراسم خوشگذرانی تهرانیها ………..۲٫ اختراع کلماتی جدید که مشخص نیست از کجای خود در آوردند و به سند روند فیلم این کلمات را به زبان مازنی نسبت دادن ( به طور مثال کـَدوم خونه . اینجا کـَدوم به چه زبانیست شما بفرمایید که میگویید آشنا به زبان مازنی هستید ما اگر قصد بیان به لهجه را داشتند خوب میشد کدام یا به صورت عامیانه کدوم میخواستند بگویند اگرم به زبان مازنی که میشه (کینتا) که از این دست بسیار است ۳٫ ادای لهجه مردم مازنی را به نادرست در آوردن برای خندیدن که بسیار زشت و ناپسند و منزجر کننده بود بله ما به آره می گوییم اَره اما نمیگوییم اََََرِِِه ۴… همچنین مواردی بیشماری مانند روابط خوانوادگی، برخوردها ، نوع شخصیت ها ی شمالی که دروغی بیش نبود مخصوصا اون پدر که جای تاسف دارد برادر من این یک ظلم آشکار است اگر تمام مازندران هم لیست کنید که به این ظلم رای آری دهند مطمئنا مشروئیت پیدا نمی کند این گفتار شما هم بر رنجی که در این مدت کشیدیم افزود من به مانند تو به تو بی ادبی نمی کنم اما دوست دارم بری یک بار دیگر ببینی فیلم را …. در ضمن مواردی که از بی ادبی های این فیلم سخیف بیان کردم در مقابل آنچه بود چیزی نیست می توانی برای روشن شدنت بیشتر در سایتها بچرخی .البته آب رفته به جوی باز نمیگردد و ما هم بلاخره خدایی داریم و یقه عوامل این کا و امثال شما رو اون دنیا خواهیم گرفت ولی مطلبی ما بیشتر نگران کرده این است که این گونه رفتار ها برای فرهنگ اصیل ما در آینده خساراتی جبران ناپذیر داشته باشد امید وارم شما هم از این پس مسایل را بهتر درک کنید……..

    • يکشنبه 19 آذر 1391-0:0

      این آقای صادقی آی پی افراد را چک می کند برای همین من معمولا نظر نمیدم اما در این مورد خاص نمی تونم بی توجه بگذرم چون تلخی این طنز و تمسخر رو چشیدم بارها و بارها
      آقایونی که این قضیه رو فقط هنری می دونند خیلی رمانتیک تشریف دارن شاید کنار پنجره ایستادن و نگاه می کنن
      واقعیتش اینا که برای توده مردم صداوسیما یک مرجعه و حتا اخبار اون رو دربست قبول می کنن چه رسد به این که مفهومی را در زرق و برق هنر بپیچن و به خورد خلق الله بدن . دیگه هیچوقت فراموش نمی کنن.
      در سالهای دورتر گیلانی ها و ترکها سیبل بودند در دو دهه اخیر شمالی جای گیلانی رو گرفت و در چندسال اخیر مازندرانی آماج تمسخر و طنز شده
      این روند معنا داره و هیچ اتفاقی هم نیست. حالا این وسط کی مقصره باید جست وپیدا کرد
      ولی یکی از مقصران خود ما مازندرانی ها هستیم که کشته مرده اینیم که به نحوی اسمی از ما و زبون و فرهنگ ما به زبون بیاد
      انگار تهران مرکز ثقل عالمه وتهرانی ها از ما بهترون غافل از آن که اگه مازندران نبود تهرانی وجود نداشت
      آقایوا اینقد ساده انگار نباشین شما هم مث ترکا روی خوش نشون ندید به این نوع تخریبها!

      • شنبه 18 آذر 1391-0:0

        همون موقع عزت خیلی تعریف هاکرده مثل اینکه ازمازونی ها رهمسخره هاکردن خوشش انه

        • تلخ ولی بی اهمیتپاسخ به این دیدگاه 0 1
          شنبه 18 آذر 1391-0:0

          تا حالا با خودتون فکر کردید چرا در این 7سال فشار بر مازندران انقدر زیاد شده؟؟؟درصورتیکه تهرانی ها با مازندران مشکل داشتن چرا تا قبل این سریالو نساختن؟درصورتیکه بزعم تهرانی ها ما اینطور که تو این سریال ها جلوه دادن هستیم پس چرا مهمترین مشاغل در کارخانجات و شرکت ها صنعتی و هسته ای و مراکز پزشکی متعلق به مازنی هاست؟چرا با دخترها و پسرهای مازنی در مازندران و گلستان بیشتر از سایر قومیت های شمال و شاید بیشتر از سایر قومیت های ایران وصلت می کنند؟قوت گرفتن جداسازی غرب مازندران در این چند سال/ساختن سریال های توهین امیز فقط یک دلیل داره: دلیلش فقط وجود مشائی!دو حالت داره :حالت اول:ساخت سریال پایتخت و مسیر انحرافی به دستور مشائی ساخته نشد ولی بخاطر مشائی ساخته شد پس چرا نماینده اسبق رامسر و تنکابن از این سریال حمایت کرد و ایشون و همشهریاش از ساخت این سریال بیش از سایر ایرانی ها مشعوف شدن؟حالت دوم:بدستور مشائی جهت تضعیف مازندران ساخته شد(استناد به کینه ای که متاسفانه گیلک ها از مازندران دارند) تو این حالت بازم سئوال ایجاد میشه چرا از نام علی اباد استفاده میشه؟اصلا علی اباد کجا واقع شده؟علی اباد کتول؟علی اباد بسیار کوچکی که در جاده قائم شهر و بابلسر واقع شده؟یا سه الی چهار روستای علی ابادی که در شهرستان های نوشهر و چالوس واقع شده؟یا چرا در سریال مسیر انحرافی مستقیما نام یکی از روستاهای چالوس را اورد؟خوب از این طریق هم مازندران را تضعیف کرد و هم نوشهر وچالوس را و به جدایی ها دامن زد.چالوس و نوشهر با مخفی کردن نام علی اباد حتی در سیل وحشتناک اخیر که به یکی از علی ابادها بشدت خسارت وارد کرد توپ را در میدان این سمت مازندران و گلستان انداختند و چون خودشون از نام علی اباهاشون اگاه بودن در مفابل تنکابن و رامسر احساس ضعف کردن و درمقابل مرکزیتش در استان جدید بطرز ساده گونه و تابلو واری کوتاه میان!!! اما درمورد لهجه مازنی ها:لهجه وجود داره ولی لهجه کاملا خفیف(دقیقا مثل لهجه فرانسوی ها) حالا بنظر شما فرانسه بهتره یا لهجه ایرانی عربی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بظر شما تاوان تمسخری که تهرانی ها نسبت به گیلک ها روا دارن ویا جوک های ناروایی که برای خواهران و برادران عزیز رشتی ما میسازند را مازنی هایی که برخلاف گیلک ها همیشه دوست و یاور گیلک ها بودند باید بدهند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

          • مشهدي اسماعيل الندانيپاسخ به این دیدگاه 0 0
            شنبه 18 آذر 1391-0:0

            مسلمان نبايد مسلمان ديگري را مسخره نمايد ولي سينما و تلويزيون از همان ابتدا محصول همين ادا و اطوارها بود و بعد هدفمند شد
            ما مي گوييم به عنوان روستايي مازندراني چرا بايد فارسي با آن وضع صحبت بكنيم كه ديگران ما به سخره بگيرند و حالمان بد شود؟
            بعضي از بلوتوث ها را ديديد كه چگونه مازندراني و فارسي را قاطي كردند و شما خنديديد
            اين سنت را تلويزيون مازندران در زمان آقاي شجاعي بنا نهاد و همچنان مي تازد چرا به آن اعتراض نميكنيد؟ لطفا مازندراني صحبت كردن گزارشگران و كارشناسان و مجريان را ببينيد راستي ! به كدام لهجه آنان مازندراني حرف مي زنند ؟
            مرد بايد بود و اشكالات را قبول كرد
            چقدر فيلم بسازند كه يك مرد پول جمع كرد و رفت زيارت چقدر فيلم بسازند كه ....
            با عرض پوزش از شهيدان والا مقام بعضي فيلم هاي خيلي ضعيف در مازندران براي شهدا ساخته شد كه دل ما نمياد آن را ببينيم چرا به آنها اعتراض نمي شود به نظر من بايد فيلم شهدا شايسته شان آنان باشد و... بالاخره دمل فرهنگي مازندران به سوزني احتياج داشت كه پايتخت به آن زد و دمل دارد خالي مي شود
            زندگي ما كجايش مبتني بر فرهنگ اصيل است كه حالا لهجه ما اينقدر مهم شد ؟
            كدام دانشگاه كرسي زبانشناسي مازندران دارد كدام دستور زبان مازندراني در مدارس تدريس مي شود كه شما اينقدر به اين مسئله حساس شديد ؟
            شما به خدا اگر ميخواهيد مخالفت كنيد كاري كنيد كه از مخالفت شما هم نشود يك فيلم طنز ديگري ساخت خدا حافظ شما درود بر رزمندگان اسلام
            اسماعيل النداني پير مرد 67 ساله

            • ساناز( گوهر /گل باجي ...)پاسخ به این دیدگاه 0 0
              جمعه 17 آذر 1391-0:0

              اسم من چيزي از اصل ماجرا كم نمي كند جانم. حتي اينكه فارسي زبانان محق اند يا نه... اينها تنها فرافكني كردن موضوع است.
              اينها جواب من نيست. جواب من در تلخي اين مسئله است كه ما سرمان را كرده ايم زير برف و خيال مي كنيم اگر كسي به ما گفت دم خروس پيداست پس دارد ناحق مي گويد و ... انگشتها را كمي به سمت خودمان بگيريم و انتقاد كنيم. بررسي جامعه شناسانه يا زبان شناسانه و ... اين سريال هيچ اشكالي ندارد اما جائي كه پاي فرهنگ نادرست ما وسط مي آيد بايد فلش ها به سمت خودمان برگردد. اين ما هستيم كه خودمان را دست مايه لودگي ها مي كنيم. وقتي هي جوك مي سازيم براي ترك ها و لرها و رشتي ها و ... يادمان مي رود كه روزي خياط هم درون كوزه مي افتد.
              ياد خنده هاي كشدار خودتان بيافتيد بعد از شنيدن اين جوك ها، بعد ببين دلت مي آيد يه سوزن به خودت بزني و يه جوالدوز به ديگران.
              درد دارد به خدا خيلي درد دارد ...

              • مـــعجزه خامــوشپاسخ به این دیدگاه 0 0
                جمعه 17 آذر 1391-0:0

                سلام
                اميدوارم جلوي پخش سري دوم اين سريال گرفته شود. سريال سخيف و بي محتوا كه با مسخره نمودن قوميت مورد نظر، قصد خنداندن مخاطب را دارد! ! اونوقت اسمش رو ميزارن طنز! ! مثل اس ام اس هايي كه در مورد اقوام لر و آذري ساخته ميشه كه فقط و فقط اقوام رو مورد تمسخر قرار ميده. "ياعلي"

                • جمعه 17 آذر 1391-0:0

                  حانم ساناز اگه خیلی عرق مازندرانی داری برو اسمتو عوض کن بذار گل باجی یا خان باجی بعد بیا افاضه بفرما.

                  • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                    جمعه 17 آذر 1391-0:0

                    ما با عرض ارادت به ساحت مقدس همه منتقدین و دفاع از کیان مازندران و ارزش های آن در خدمت مردم خوب مان هستیم و اهل شلوغ بازی و این حرفها نیستیم. دوستی که از ما به اسم به بدی یاد می کند لطف کند خودش لااقل اسم حقیقی خود را بیاورد و در پشت قاب مازندرانی خود را قایم نکند. ما هنوز هم حرف های زیادی برای سریال پایتخت داریم ولی فعلاً ترجیح می دهیم شنونده نظرات دوستان باشیم. اصلً هم از شاد بودن مردم ناراحت نیستیم که هیچ بلکه شادی آنها منتهای آرزوی ما است ولی دوست نداریم ملت خودمان را الکی خوش ببینینم. مرگمان باد اگر روزی از روی هوی و هوس بخواهیم شادی مردم را از بین ببریم.

                    • جواب سانازپاسخ به این دیدگاه 0 0
                      پنجشنبه 16 آذر 1391-0:0

                      فردوسي كه احياء كننده زبان فارسي بوده درمورد مازندران نوشته.حالا يكسري شهرهاي عرب زاده كه تا دويست سال قبل راهزن بودند ادعاي زبان فارسي ميكنند.توصيه ميكنم بجاي دخالت برويد شجره نامه خود را در بياوريد.

                      • مازندرانیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                        پنجشنبه 16 آذر 1391-0:0

                        من منتظرم دوباره سریال پایتخت شروع بشه.خیلی باهاش حال میکنم.اون بار برادران رنجبر که استاد...هستند شلوغ بازی درآوردند و 4 نفر باهاشون همراه شدند.ملت که بی خیال این اعتراضها،شبها سریال دیدند و لذت بردند.من از این آقایان و دیگران می خواهم که بگذارند مردم کمی شاد باشند.

                        • پنجشنبه 16 آذر 1391-0:0

                          من كه متوجه نشدم چرا مازندراني ها براي سريال پايتخت اين همه انتقاد و سر و صدا كردند. وقتي ايستگاه تاكسي راهبند براي چند ثانيه تامل كني متوجه لهجه وحشتناك و كشدار مازندراني ها مي شوي كه به ضرب زور مي خواهند فارسي حرف بزنند! خب اين خنده دار است ديگر! بايد هم يك نفر از خارج از گود بيايد و آينه را بگيرد جلوي شما و نشان بدهد كه هم ولايتي مازندرانيت را حرف بزن چه كار داري به فارسي حرف زدن؟!
                          البته لهجه داشتن اصلا يك خصوصيت منفي نيست. اين طور نيست كه آدم برود تهران و فارسي با لهجه حرف بزند و مردم محق باشند كه به آدم بخندند. اما برادر / خواهر من، تو شهر و ولايت خودت به زبان خودت حرف بزن! اين چه ادا و اصولي ست كه مي خواهي به هر صورت كه شده فارس باشي؟ بله؟

                          • پنجشنبه 16 آذر 1391-0:0

                            ای بابا شما هم که روی یک پا ایستاده اید و همچنان می فرمائید سریال پایتخت 1 عالی بود و یک و حرف نداشت و مخالفان طنز نافهم هستند و فرق طنز و هزل و جدی و شوخی را درک نمی کنند. اونوقت دیگران را متهم به ایستادن بر یک پا می کنید. خوب مخالفان از اینکه به نام طنز مردم مازندران را آدمهایی بی فکر و بی منطق و شلوغ و ساده و بی ریشه و بی عقل و تدبیر جلوه بدهند ناراحت بودند و شما اینهمه را با ساده انگاری دارید تبدیل به نقد منفی گرایانه می کنید. کجای سریال مورد بحث خنده آه آه یا گریه قاه قاه بود؟ این سریال نشان از آدمهایی داشت که اسیر بی فکری های خود در محیط غریبه بودند که هر حرفی را باور می کردند و همیشه خدا گول می خوردند و تنها دردشان نخوردن ناهار بود و از سرگردانی در دیار غریبه و زندگی کولی وار لذت می بردند. تمام یک زندگی را در یک کامیون خلاصه کردن و فرهنگ مردم مازندران را به شوفر و شاگرد شوفر تشبیه کردن هم لابد صرفاً با نیت طنز همراه بود و هیچ تخریب و تحقیر فرهنگی به همراه نداشت. افسوس که ناقلاگری ما و نیاز به شما که این جملات ناقلایانه ما را بپخشید مانع از نوشتن بیشتر می شود ولی باور کنید نظرات شما هم با مخالفان ریشه ای و اصیل و جدی و با سواد و اهل فهم و درایت و اهل سینما و فیلم رو به رو است که گاهی از درد فریادی می کشند و به همین بسنده می کنند.

                            • پنجشنبه 16 آذر 1391-0:0

                              سيروس مقدم خودش آباداني ،ببينيد كارمون به جايي رسيد يه كاكا سياه بلوف مسخرمون كنه!يه مدت ترك ها مسخره ميكردند حالا كه بحث احياي عثماني ها شد ترك دوست شدن.يه روزي سهم 15 درصد دريا خزر هم روس ها تصاحب ميكنن و ايران بايد با مازندران خداحافظي كنه.

                              • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                اخر اقای صادقی از رستمعلی نپرسیدی چطور میشه ... از بانک ... وام گرفت...

                                • دانشجوی مازنیپاسخ به این دیدگاه 3 0
                                  چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                  "چه استانداری با عوامل ساخت این مجموعه همکاری کند و چه نکند-اگر اراده صدا وسیما باشد-این سریال ساخته و پخش خواهد شد"
                                  صدا و سیما چگونه می تواند درمورد قومی که هیچ حقی بر آن ندارد تصمیم بگیرد؟ عموم مردم مازنی (و حتی گیلک به نوعی )با تمسخر و سطحی نگری به فرهنگ ما در این مجموعه ناراحتند آن وقت آنها چه حقی برای ساخت این مجموعه برای خود قائلند؟
                                  نیت صدا و سیما در برخورد با قوم گیلک و مازنی را می توان از عملکرد شعبه های آن در ساری و رشت دریافت که این زبان و فرهنگ ارزشمند را در حد یک گویش و فرهنگ حاشیه ای تنزل داده اند .
                                  آرزو می کنم روزی شبکه ای مستقل و آزاد برای تمام مازنی ها و گیلک ها را شاهد باشم .

                                  • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                    بعضی ها می ترسن دوباره یک








































































                                    اقای سردبیر دور و بری های ما که اینجوری نیستن شممممما چطور؟

                                    • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                      معلوم نیست این نوشته چه ربطی به صدا وسیمای مازندران و محل کار سردبیر مازندنومه دارد؟!!!مگر ایشان در این مطلب از صدا وسیمای استانی دفاع کردند؟طبیعی است هر کس که در جایی مشغول است بنا به دلایلی که خودمان می دانیم محذوراتی برای انتقاد کردن دارد.مگر همین آقای رستمعلی از استانداری انتقاد می کند؟حق هم دارد که انتقاد نکند و دفاع کند؟بهتر است فقط در راستای مطلب اظهار نظر کنیم و بی خودی یمین را به یسار نچسبانیم.پایتخت به سفارش تلویزیون سراسری وکانال یک ساخته شده و ربطی به شبکه استانی ندارد.اگر نویسنده از یک سریال شبکه تبزستان دفاع میکرد شاید حق داشتید این حرفها را بزنید.خواهشا برای ادامه منطقی بحث و شرکت در اظهار نظرها به صورت کامنت که با سعه صدر مازندنومه همه نظرات انتشار داده میشود سعی کنید نظر منطقی بذارید وبه نویسنده اتهام بی ربط نچسبانید و به حاشیه نروید.

                                      • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                        درسته شباهت داشت اما تحریف هم داشت ما موبایل ندیدیم ما امکانات لوکس ندیدیم ؟ استخر ندیدیم؟ سونا ندیدیم؟ مااینقدر ساده ایم کاربرد مواد مخدر رو نمیدونیم؟

                                        • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                          نظر اوليمو كه نذاشتي ولي بد نيست بدوني كه ضرغامي اصالتش رشتي.

                                          • ابوالحسن سلیمانی تپه سریپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                            چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                            کمی و فقط کمی سعه صدر داشته باشیم.اگر فرهنگ مازندرانی با پخش یک سریال از بین میرود پس بگذار برود.آقا اینقدر دنیای هنر را محدود نکنید. یه مدت مد شده بود صنوف مختلف علیه فیلمها بیانیه میدادند یا تجمع میکردند. یعنی چه این بازیها. کار هنر را به اهلش بسپارید. مقاله خوبی بود آقای صادقی.

                                            • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                              بايد از شجاعت مدير روابط عمومي استانداري درس گرفت، البته اگر گوش و چشمي براي شنيدن و ديدن باقي مانده باشد و سردبير وابستگي هايش را به صدا و سيما در نقد ناديده بگيرد.

                                              • خواننده سایتپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                                آقایان مخالف!این فقط یک سریال است،یک فیلم،چرا تصور میکنید در یکی فیلم باید هر چیز که شما میگویید آورده شود؟در عالم واقعیت صدها مورد کار غیراخلاقی و غیر فرهنگی صورت میگیرد،خب بازتابش باید در یک فیلم دیده شود.فیلم بازتاب چیزهایی است که در جامعه وجود دارد.خود شکن،آیینه شکستن خطاست

                                                • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                                  من بیشتر آن سریال را دیده بودم.به نظر من در پاره ای موارد ترویج فرهنگ مازندرانی هم در آن شکل گرفته بود.باورها و خررده فرهنگها بدرستی نشان داده شده بود.منتظر ساخت دومی هم هستم و فکر نکنم خیلی مهم باشد که هیچی نشده موضعگیری کنیم

                                                  • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                                    حساس نشو حساس نشو آقای روابط عمومی

                                                    • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                                      به نظر من هیچم توهین نبود

                                                      • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                                        سلام. تا زماني كه سردبير محترم و دوست داشتني از صدا و سيما ارتزاق مي كند اين گونه تحليل هاي ايشان ارزشي نخواهد داشت. شما در مازند نومه حتا يك نمونه نقد به شبكه طبرستان و شخص مدير شبكه طبرستان نمي بينيد و اين در حالي ست كه مازند نومه ي دوست داشتني ما تقريبا از رييس جمهور گرفته تا رييس مجلس تا استاندار و نماينده و فرماندار و شهردار و ... را به نقد تند مي كشد الا آقاي حميدي. همين ملاك خوبي ست تا بفهميم نقد فوق هم فاقد ارزش است.

                                                        • چهارشنبه 15 آذر 1391-0:0

                                                          با سلام بنده بعنوان یک مازنی از استانداری در این مورد حمایت می کنم چون صدا وسیما در این زمینه یک طرفه عمل کرد تمامی مصاحبه ها ونقد ها رو ازکسا نی انجام داد که از قبل با انها هماهنگی شد بود وبستر رو برای منتقدین محیا نکرد چون از میر کل محترم صدا وسیما خواسته بودند وایشان هم که مازندرانی نیستند دراین زمینه تعصب نشان ندادند


                                                          ©2013 APG.ir