آقای شجاعی این حرف شما دو وجه میتواند داشته باشد: 1_آقای واحدی شمارش آرا را به نفع شما رقم میزد 2_آقای حسین زادگان به ضرر شما آرا را خواهد شمرد
در هر دو صورت تهمت به فرمانداران اسبق و فعلی است و بار حقوقی دارد آقای حقوقدان.آقای نماینده, به رای مردم احترام بگذار.اگر فکر می کنی پایگاه مردمی نداری فرافکنی نکن

آقای شجاعی این حرفت معنی این میده که واحدی می خواست انتخابات برای شما مدیریت کنه ...این یک توهین به واحدیه

واقعا متاسفم نویسنده مطلب چرا جرات نداشت اسم خودشو درج کنه وتحت عنوان سرویس سیاسی مطلب زد؟هرچند راحت میشه فهمید کیه؟پس ثابت کرد از شجاعی وحشت داره.هر چند میدونم اقای صادقی کامنت منو نمیذاری

• مرادیپاسخ به این دیدگاه 0 1
  سه شنبه 19 آبان 1394-10:48

  دوست عزیز، شما مطلب رو بخون، چیکار داری نویسنده اش کیه؟ چه تاثیری در اصل ماجرا داره؟ میخوای بشناسیش که بری بزنیش؟ شعبان بی مخی؟ متاسفانه خیلی ها به جای خوندن مطلب دنبتال نویسنده اش می گردند که ناسزا بهش بگن یا حالش رو بگیرند. اینا دیگه کی ان!!

کافر همه را به کیش خود پندارد

آيا استانداربه شعور مردم ساري احترام گذاشت !!!؟؟؟
بي تدبيري يا گاف بزرگ ربيع فلاح ...
...

آيا اين انتخاب درسرنوشت انتخابات ساري تاثير گذارنيست
آيا هرج ومرج وتخلف درساري اتفاق نخواهدافتاد ودامنه اعتراض سايركانديداها بيشترنخواهدشد
درپايان از استاندارمازندرا ن اين انتخاب بعيدنبود چرا ايشان آنقدرازاين دست انتصابات داشته كه آمارش موجوداست

یعنی چی که اقای شجاعی میگن چون فرماندار عوض شده انتخابات نمایشی شده؟ مگه فرماندار نماینده می فرسته تو مجلس؟ الان به من بیسواد بگین که ما رای میدیم چی میشه؟ ما رای بدیم که فرماندار نماینده بفرسته تو مجلس؟ یعنی رای ما تزیینیه؟ پس انتخابات واسه چیه؟ لازمه دکتر شجاعی یه مصاحبه دیگه کنند و حرف شان را تکذیب کنند.حالا گیریم واحدی رفت و حسین زادگان اومد، خب این چه ربطی به نمایشی شدن انتخابات داره؟ یعنی اگه واحدی بود شجاعی 100 هزار تا رای داشت حالا که رفته رایش میشه 10 هزارتا؟ نمی فهمم! الان اقای شجاعی که تومجلسه با رای رفته یا دوره قبل واحدی اونو فرستاده که می فرمایند چون واحدی نیست دیگه مردد شدند و شاید نیایند!

مازندنومه خیلی خوشحال نباش، استاندار یه پست دیگه به واحدی می دهد!!!!!!

چرا مازند نومه کاسه داغتر از اش شدی؟...

..رسما خاک برسرتون چقد تشنه قدرت هستید و آب از لب ولوچه تون آویزونه..گل بگیرن در رسانه ای که شماها با فکر حداقلی دارید بجای قلم ؛ بازی در میارید..

• پاسخ به این دیدگاه
  سه شنبه 19 آبان 1394-14:22

  از اینکه همه کامنتم رو نزاشتی ترسیدی..
• پاسخپاسخ به این دیدگاه 0 2
  سه شنبه 19 آبان 1394-8:19

  اذعان دوست و دشمن به حق محوری و عدالت مداری مازندنومه است. این سایت نشون داده حتی اگر از استاندار و یا مدیری دفاع کنه در موقع نیاز که نقدهای محافل خصوصی و یا رودر رو کارگر نیست به رسالت رسانه ای خودش عمل میکنه. این نوع بیان نشان از عصبانیت شما و حق بودن مطلب بیان شده داره. به خودتون مسلط باشید و از ادبیات درست استفاده کنید.

جناب آقای صادقی سلام. مدت‌هاست که کمتر خدمت می‌‌رسم. بیشتر البته در پی فرصتی مناسب بودم تا سخنی با خوانندگان فهیم شما داشته باشم. البته این یادداشت شما بر افاضات جناب آقای شجاعی کیاسری را دیدم، گفتم چند سطری شطری کنم. در حقیقت ناخودآگاه این رفتار جناب شجاعی مرا یاد مقاله‌ا‌ای انداخت که دوسال پیش‌تر در همین سایت قلمی کردم به این نشانی”بازی شروع شد/نمایندگان مازندران در کجا قرار دارند؟“ که هشتم مرداد 92 نوشتم. در آن یادداشت قد و اندازه و جایگاه این گرامیان را براساس داشته‌های آرایی آنها تقدیم کردم. امروز که قهر و عصبانیت آقای کیاسری را می‌بینم که رفتارهای گاه ...دارد، گمان کردم که بد نیست یادآوری مجدد شود که نمایندگان سینه‌چاک آقای دکتر احمدی‌نژاد امروز رفتااری را نمایش می‌دهند که پیشاپیش باخت خود را به گردن روحانی یا تیم او بیندازند. نمی‌دانم آنها آیا خرداد 92 را ندیدند یا نفهمیدند که آنها در همان روز بازنده بزرگ میدان بودند. امروز باوجود همه مشکلاتی که روحانی با آن دست به گریبان است، اما مردم آن آش تلخ ونامبارکی را که مجلس‌نشینان امروز برای مردم پختند و همه دنیا را به دشمنی ما واداشتند، از خاطره مزه‌گانی و چشانی خود دور نساختند. چون هنوز آن شلاق و آن آش بدمزه را بر تن و دهان خود احساس می‌کنند. روحانی حداقل کاری که کرد این بود جلوی شلاق‌خوردن مردم ایستاد و از ادامه پخت کیک‌های نامیمونی که همین سینه‌چاکان جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد برای مردم در دست تهیه داشتند جلوگیری کرد.
باورکنید نگرانی جناب ایشان این تغییر نیست، بلکه باخت از پیش مشخص حضرت ایشان است. وگرنه با جابه‌جایی یک فرماندار مشکلی برای کسی که می‌خواهد نماینده شود- آن هم آدمی مثل جناب کیاسری- پیش نمی‌آید. ضمن آنکه ایشان نیک می‌دانند کوه آهنی مثل شورای نگهبان است و موی سفید نادیدنی را در ماست محلی ما هم پیدا می‌کند. پس ایشان نگران چه چیزی هستند.
مشکلاتی که امروز دولت روحانی با آن دست به گریبان است و مشکل‌تر آنکه در استان مازندران نیز وزن آن بیشتر است و متأسفانه کم‌جرأتی‌ای که جناب استاندار مبذول داشتندو هنوز هم مدیران شیفته راه و منش احمدی‌نژاد در استانداری ایشان جولان می‌دهند، باعث می‌شود که درخت اعتدال نتواند به راحتی حداقل در مازندران جوانه بزند یا رشد کند. در یادداشت سوم تیر ماه 92 برخی از مشکلات جناب روحانی را یادآور شدم که باوجود گذشت 2 سال هنوز مصادیق آن یادداشت تازه است و عصبانیت دوستان همیشگی احمدی‌نژاد پاک‌دست که اکنون حداقل 14 مدیر او در زندان به سر می‌برند، از کارهای دولت یازدهم نشان می‌دهد که در پیش پای آقای روحانی نه چاله که چاه‌های فراوانی است. سخت است آدم‌هایی که در دوران دولت پاک‌دست دست‌هایشان به هر چیزی که دلشان خواست، بند شد و به هر آرزویی رسیدند به این راحتی پا پس بکشند و عرصه را وانهند.
نیک می‌دانیم که نیک می‌داندجناب آقای کیاسری و دوستان او دردشان از یک جابه‌جایی کوچک نیست، دردشان جای دیگری است. دردشان از مردمی است که به آنها باور ندارند. به حرف‌هایشان اعتماد ندارند. به نسخه‌هایی که می‌پیچند و به کاغذپاره‌هایی که روی سفره مردم می‌گذاشتند و آنها را از شام شب‌شان بی‌نصیب می‌ساختند ولی باز دم از دین و دینداری و عدالت می‌زدند، اما امروز مردم به آنها دل نخواهند بست. این دردشان را ما باید درک کنیم. باید هم به آن احترام بگذاریم.
توصیه می‌کنم که یک بار دیگر مقاله این‌جانب را در همین سایت وزین با عنوان «عبور از احمدي‌نژاد يا عبور از ميراث او؟» به تاریخ سوم تیرماه 92 یک بار دیگر مطالعه شود تا ما میراث باقی مانده احمدی‌نژاد را که همچنان بر اریکه‌های خاصی نشسته‌اند، به تماشا بنشینیم.
شاید آقای کیاسری نگران شوند. ولی توصیه برادرانه من این است که برای آفتاب و روشنایی آن دنبال دلیل نباشید. منطق حکم می‌کند که هر رئیس جمهوری نیروهای خود را بر کرسی مورد نظر خود بنشاند.